ترس خامنه‌ای از جوانان ایران و طرح دولت جوان حزب‌اللهی چرا؟

خامنه‌ای در روز یکشنبه در ارتباط تصویری با آنچه «نمایندگان تشکل‌های دانشجویی کشور» نامیده می‌شدند از کسانی یاد کرد که بر روی مردم خود اسلحه کشیدند. اینان کیستند و چرا خامنه‌ای اکنون نیاز دارد از آنها یاد کند؟

وقتی نظام از ولایت فقیه از هر سو در محاصره قرار می‌گیرد، ناچار می‌شود مانند هر دیکتاتور دیگری برای فرار از مخمصه برای خود چاره‌ای بیندیشد و خود را از محاصره برهاند و وقتی راس نظام وارد صحنه می‌شود باید دریافت که تهدید جدی است.

خامنه‌ای پس از آنکه مقدمه‌ای طولانی درباره «دشمن» می‌گوید در قالب «چند توصیه به جوانان»  آنها را به «خودسازی» دعوت و از «انحراف» تحذیر می‌کند بعد سراغ موضوع اصلی خود می‌رود و می‌افزاید «ما در اوایل انقلاب جوانهایی را داشتیم که اینها مردمان مسلمانی بودند و برای اسلام وارد میدان شده بودند … اما … تبدیل شدند به کسانی که بر روی هم‌میهن خودشان اسلحه کشیدند … آخر هم سر از زیر پرچم صدام درآوردند…»

اشاره‌ خامنه‌ای به سازمان مجاهدین خلق ایران است. اما خامنه‌ای اشاره‌ای به این سوالات نمی‌کند که آنان که در قیام آبان ۹۸ بر روی مردم ایران اسلحه کشیدند چه کسانی بودند؟

آنان که در قیام دی ۹۶ بر روی مردم ایران اسلحه کشیدند چه کسانی بودند؟ در قیام سال ۸۸ و قیام تیر ۷۸ چطور؟ آنان که در قیام تابستان خونین ۶۷ بر روی مردم ایران اسلحه کشیدند چه کسانی بودند؟

خامنه‌ای سپس بر روی عنصر «مطالبه‌گری» انگشت می‌گذارد اما این را می‌گوید تا بلافاصله تذکر دهد «نگذارید این مطالبه‌ی شما و اعتراض شما اعتراض به نظام اسلامی تلقی بشود؛ این مهم است؛ دشمن منتظر این است.»

خامنه‌ای آنگونه که خود می‌گوید در جریان اعتراضات و قیام‌های پیشین و پیش رو «جریان چپ مارکسیستی» را دشمن نمی‌پندارد و می‌گوید «امروز در دنیا آبرویی ندارد» و «واقعاً ضعیفند و حرف گفتنی‌ای ندارند» و ادامه می دهد «فقر میدانی دارند؛ یعنی آدم فعال کارآمد از‌خود‌گذشته‌ای که در این زمینه‌ها وارد میدان بشود، ندارند»

ادامه سخنان خامنه‌ای به شناساندن دشمن اصلی نظام راه نمی‌برد، بلکه به سیاست آینده‌ی نظام رهنمون می‌شود. «دولت جوان و حزب‌اللهی» که خامنه‌ای بیش از یکسال است از آن صحبت می‌کند «نه جوان به معنای ۳۲ ساله» آنطور که خودش می‌گوید بلکه مانند «قاسم سلیمانی» است.

در این راستا خامنه‌ای خطاب به بسیجیانش می‌گوید که «یارگیری کنید؛ حذف نکنید»، «هر چه می‌توانید جبهه‌ی انقلاب را گسترش بدهید، جذب کنید؛» اما در اینجا نوبت به شناساندن دشمن اصلی نظام می‌رسد وقتی که خلیفه می‌گوید «البته منظورم جذب منافق نیست». «منافق» عنوانی است که نظام در طول عمر خود، برای اشاره به مجاهدین خلق از آن استفاده می‌کند.

اما خامنه‌ای در دهمین و آخرین بند تحت عنوان «چند توصیه به جوانان» حرف اصلی و ترس اصلی و دشمن اصلی خود را بروز می‌دهد هرچند در طول سخنان خود نیز به آن اشاره کرده بود.

وی در زیر بند «توجه و مراقبت به سربازگیری دشمن از جامعه‌ی جوان کشور» می‌گوید «دشمن ما هم برای تخریب کشور و برای به زانو در آوردن انقلاب، به مسئله‌ی جوان اهمیت می‌دهد … آنها هم سعی می‌کنند که از جوان ما سوءاستفاده کنند، آنها هم همه این را دنبال می‌کنند و برای این برنامه‌ریزی می‌کنند … روی جوان داخل کشور کار می‌کنند … همه به این توجه داشته باشند و مراقب باشند که به سربازگیری دشمن از جامعه‌ی جوان کشور کمک نشود.»

در روزهای اخیر خبر دستگیری علی یونسی و امیر حسین مرادی دو دانشجوی نخبه دانشگاه صنعتی شریف و دارنده‌ی مدال المپیاد جهانی و کشوری نجوم و فیزیک به اتهام «ارتباط با مجاهدین خلق» خبرساز شد.

به رغم اینکه نظام ولایت فقیه در طول بیش از ۴ دهه‌ی عمر خویش همواره اعلام کرده که مجاهدین خلق «تمام شده‌اند» «مگر هستند هنوز؟!» و … اما واقعیت جامعه‌ی ایران چیز دیگری می‌گوید.

انکار سیاستی که نظام در مورد مجاهدین خلق، همواره پیش گرفته بود. اما فعالیت کانون‌های شورشی؛ هسته‌های مقاومت مجاهدین خلق و دستگیری ۲ نخبه‌ی دانشگاه شریف، خامنه‌ای را مجبور ساخته به صحنه بیاید و هشدار دهد.

البته خطر برای نظام بزرگتر از جذب دانشجویان به مجاهدین است و حول قشر جوان در کل کشور می‌گردد آنچنان خامنه‌ای می‌گوید که «در اوایل انقلاب [نیز] این چنین بوده است» که جوانان بسیاری به مجاهدین خلق گرایش پیدا کردند.

این گرایش یادآور استقبال بی‌نظیر جوانان در سال‌‌های اول بعد از انقلاب ۵۷ از مجاهدین خلق است. در یک نمونه نشریه مجاهدین خلق که توسط جوانان در شهرها و خیابان‌های کشور توزیع می‌شد بالغ بر ۶۰۰ هزار شد که در تاریخ ایران، پیش و بعد از آن بی‌سابقه بوده است.

حال مفهوم سربازگیری را اگر در کنار فعالیت‌های کانون‌های شورشی که در ماه‌های اخیر خواب از چشمان خامنه‌ای ربوده‌اند بگذاریم بهتر می‌توان دریافت که خامنه‌ای از قیامی می‌ترسد که در آن جوانان در پیوند با مجاهدین خلق درآمده و نقش سربازی خود را ایفا می‌کنند. شمه‌ای از این نبرد سربازان در قیام آبان ۹۸ در شهرهای ایران به چشم دیده شد و رسانه‌های نظام انگشت بر آن گذاشتند.

همچنان این سربازان بودند که در قیام دی ۹۶ در برابر دانشگاه تهران بازی ۴۰ ساله‌ی نظام را به سخره گرفته و اعلام کردند «اصلاح‌طلب، اصورلگرا، دیگه تموم ماجرا» و در پی رقم‌زدن پایان ماجرای ولایت فقیه برآمدند.

حال بعد از دی ۹۶ و آبان ۹۸ آنگونه که مهره‌های و رسانه‌های نظام هشدار می‌دهند، قیام بعدی بسیار خطرناکتر، بزرگتر و بنیان‌کن‌تر از قیام‌های پیشین بود و در آن سربازان دشمن ولایت فقیه؛ بخوانید جوانان ایران، به پیش خواهند تاخت.

سوالاتی نیز در این بین باقی می‌ماند؛ چرا خامنه‌ای اینچنین پرده را از روش دشمن اصلی‌اش به کناری می‌کشد و آدرس او را به مردم ایران می‌دهد در حالی که مردم ایران بارها در خیابان شعار «مرگ بر خامنه‌ای» سر داده‌اند؟

آیا خامنه‌ای نمی‌داند این آدرس‌دادن، مردم ایران را بیشتر به سوی دشمن اصلی نظام؛ می‌کشاند؟ و بسیاری سوالات از این قبیل …

در پاسخ باید گفت زمان این سوال‌ها سپری شده است. این سوالات باید چند سال پیش طرح می‌شدند. اکنون وقتی خامنه‌ای می‌بیند که دو دانشجوی نخبه‌ی دانشگاه صنعتی شریف که صاحبان مدال المپیاد‌های جهانی و کشوری هستند، به مجاهدین خلق روی آورده‌اند، در می‌یابد که بسیار برای طرح این سوالات و پاسخ به آنها دیر شده است، خامنه‌ای در پی تاکتیک «دیرهشدار دادن بهتر از هرگز هشدار ندادن» عمل می‌کند.

دانشجویان، جوانان و مردم ایران با جذب‌شدن به سوی مجاهدین به خوبی و در عمل نشان داده‌اند که آنکس که در ۴ دهه پس از انقلاب ۵۷ به روی مردم ایران اسلحه کشیده است، سپاه خامنه‌ای و اطلاعات، بسیج، لباس‌شخصی‌اش بوده‌اند.

اینان در حال حاضر آماج نفرین و خشم مردم ایران و به ویژه جوانانی هستند که در دهکده‌ی جهانی که هر شهروندی با تلفن خود، یک خبرنگار و گزارشگر است، دیگر در پشت دیوار سانسور نمانده‌ و واقعیت‌های صحنه‌ی ایران را به خوبی دریافته‌اند.

«دولت جوان و حزب‌اللهی» که خامنه‌ای از یکسال پیش بر آن انگشت می‌گذارد و در دیدار خود با بدنه‌ی لرزان نظام مجدد آن را متذکر می‌شود، ترجمان سرکوب و اختناق مطلق است که دهه‌ی ۶۰ را یادآور می‌نماید.

اما آن دوران گذشته است و بحران‌ها نظام را در برگرفته است. بحران مالی می‌رود تا شیرازه‌ی نظام را در اقتصاد از هم بپاشد، قیمت نفت نیز موید این امر است. کسری بودجه نیز بر بحران نظام می‌افزاید، عملکرد و رویکرد نظام در مواجهه با کرونا را نیز می‌توان عامل دیگر دانست.

اما اصلی‌ترین بحران برای نظام ولایت فقیه نه اینها، بلکه مردمی هستند که در کنار کانون‌های شورشی، پایان نظام ولایت فقیه را در کف خیابان فریاد می‌زنند، آنان استراتژی اصلی‌ترین دشمن نظام؛ یعنی مجاهدین خلق را پیش می‌برند، که از سال ۶۰ بر طبل آن کوبیده است، چه از آن نام برده شود یا اشاره‌ای به آن نشود. ترس اصلی خامنه‌ای در اینجاست و هشدار برای سربازگیری از بین دانشجویان و جوانان توسط مجاهدین خلق است.

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)