وضعیت کرونا در خوزستان
بعد از سفیدسازی شهرها و استانها در ایران که در واقع قرمز بودند، اکنون خوزستان تبدیل به استانی شده است که وضعیت آن در حالت فاجعهبار قرار دارد.
وقتی روحانی به نیابت از نظام ولایت فقیه اعلام کرد که در پایان فروردین ماه عمده شهرهای کشور از نظر وضعیت کرونا سفید هستند، عمدهی ناظران، روزهای سخت و کرونایی را پیشبینی کردند.
این وعدهها دور از انتظار نبودند. خاستگاه اقتصادی سفیدسازی شهرها برای نظام میتوانست این موضوع را تببین کند.
همچنین میشد پیشبینی کرد مردمی که در طول دوران قرنطینه، هیچ کمکی از نظام ولایت فقیه دریافت نکرده بودند و در بسیاری موارد به فروش اموال و اثاثیهی منزل خود برای گذران زندگی روی آورده بودند، ندانسته در مرداب سفیدسازی دروغین نظام فرو بروند.
نظام هم این را به خوبی میدانست و از همان ابتدا در پی این بود که شیوع مجدد و در تقدیر کرونا به دلیل سفیدسازی قلابی را، بر متوجه مردم گرداند و از خود رفع مسئولیت کند. روحانی بارها این را تکرار کرد، چون نتیجهی کاری که کرده بود رو خوب میدانست.
اما این سیاست اجرا شد حتی به رغم آنکه صداهای بسیاری از درون نظام متذکر وضعیت قرمز شدند. نتیجهی آن وضعیت اسفناک در خوزستان شد.
در خوزستان اهواز و چند شهر دیگر مجددا به وضعیت قرنطینهی کامل برگشت. حال طبق سناریویی که از پیش در دستگاههای امنیتی و اتاق فکرهای اطلاعاتی نظام پیریزی شده بود، باید دوباره تقصیر متوجه مردم میشد.
این بار نیز روحانی؛ امنیتیترین رئیسجمهور ولایت که خود بیش از هر مامور امنیتی و اطلاعاتی نظام سابقهی ننگین در این زمینه دارد، به خونسردی در جلسهی ستاد کرونای ولایت حاضر شد.
روحانی ابتدا خطاب به وزیر بهداشتش اظهار تعجب و لحیه کرد که «یعنی چی شد که یک اوجی را ما در خوزستان موقت دیدیم؟ این معنیاش این است که مثلا تو یک محلهای ملاحظه نکردند؟ تو عموم شهر ملاحظات را گذاشتند کنار؟ چطور شد یکمرتبه یا یک گروهی مثلا از یک شهر دیگه بودند پا شدند با اتوبوس آمدند آنجا؟ این چیه؟ یعنی یک مقدار توضیح بدهید بد نیست برای اینکه مردم هم بدانند که اوجگیری به چه راحتی انجام میگیرد یا به چه سختی»
در ادامهی کار که از جانب روحانی بر عهده نمکی گذاشته شده بود، وی ابتدا با بیان بخشی از واقعیتی که همه نسبت به آگاه بودند شروع کرد و افزود «در خوزستان آنچه که ما به جمعبندی رسیدیم خیز این بیماری درست بعد از بازگشاییها اتفاق افتاد».
اما وقتی ذهن مخاطب با این واقعیت عینی که از پیش نیز مشخص بود همسو شد، سناریوی مردممقصری به دست نمکی پیش برده شد که «بالای ۸۳ درصد متوسط کشوری این رعایت فاصلهگذاری هوشمند را بعد از بازگشایی کردند، در استان خوزستان متأسفانه این زیر ۵۰ بوده و در خود شهر اهواز به خصوص حاشیه شهر».
نمکی بعد از آن به تمام و با استفاده از وضعیت اقلیمی خوزستان، تقصیر را متوجه مردم خوزستان کرد که «به دلیل تراکم جمعیتی و عدم رعایت و یک مقدار هم فرهنگ قبیلهای عشیرهای در رفت و آمدها و برگزاری مراسم و عزا و عروسی و عدم رعایت پروتکلها عامل اصلی» شیوع مجدد و فاجعهبار کرونا را سبب شده است.
نمکی اما بدینجا قناعت نمیکند و دامنهی دروغ را تا آنجا میگستراند که «مدت زمان ماندن ما در پیک نصف آمریکا و اروپا بوده یعنی ۶ هفته آنها را ما داریم به سمت سه هفته آوردیم» و مدعی «توفیق فوقالعاده بالا» برای نظام ولایت فقیه میشود تا مخاطب به عملکرد نظام شک نکند. اما برگشت قرنطینه در ۸ شهر خوزستان سخن دیگری میگوید.
اما ماجرا به همین جا ختم نمیشود و روحانی در پی نطق اربابش؛ خامنهای برای بازگشایی مراکز مذهبی نیز زمینهسازی میکند.
اما نتیجهی این سیاست چیزی است که روحانی در ادامهی سناریوی خود به آن میپردازد و پیشاپیش خبر شوم آن را عرضه میکند که «روزها روزهای سختی است برای مردم … همه جای دنیا این جور هست … یک فشار مضاعفی به مردم وارد نشود و این فشار مضاعف قیمت اجناس در بازار هست باید مراقبت کنیم همه ما باید تلاش کنیم من مشکلات را میدانم اما عدهای هم هستند دارند سوء استفاده میکنند».
برای هر ناظر بیطرفی آشکار است وقتی از سوی سران نظام ولایت فقیه در مورد چیزی هشدار و انذار میدهند، بیشک باید در انتظار آن بود؛ «فشار مضاعف قیمت اجناس» چیزی است که روحانی اشارهیی کوچک به آن میکند، البته با همان تاکتیک فرافکنی «عدهای هم هستند دارند سوء استفاده میکنند».
کرونا بر اثر سفیدسازییی که از سوی نظام انجام شد، خوزستان را در دومین دور، اولین قربانی خود کرد، استانهای دیگر نیز در نوبت قرار دارند در حالی که روحانی خبر از «فشار مضاعف قیمت اجناس» نیز میدهد.
در دور اول شیوع کرونا نیز تقریبا نزدیک به صفر، میزان حمایتی بود که نظام ولایت فقیه از شهروندان ایرانی کرد. گرانی و شیوع مجدد کرونا فاجعهیی است که در روزهای آینده، برای مردم ایران پیشبینی میشود هر چند که نظام مدعی «جلوتر» بودن از آمریکا و اروپا در امر مقابلهی با کرونا شود.
گزارشهای مردمی که از اهواز میرسد حاکی از این است که بیمارستانهای اهواز جایی برای پذیرش بیمار ندارند. یک شهروند اهوازی در روز سهشنبه ۲۳ اردیبهشت در مورد گسترش شیوع کرونا در این شهر گفت: «مردم شهر اهواز با این وضع موجود چکار کنند، بعضی از مردم در خانه میمانند و بعضیها مجبور هستند بهخاطر یک لقمه حلال بروند بیرون برای کار. من الآن ۳روز نرفتم محل کارم. دیروز رفتم چند دقیقه باز کردم که از طرف اداره اماکن و اتحادیه آمدند جلوی مغازه و به من گفتند، مغازه را ببند تا پلمب نکردیم.»
آنچه عیان است نظام ولایت فقیه به تمام و کمال سناریوی مرگ را پیش میبرد که بر مبنای اهمیت قائلنشدن برای جان شهروندان استوار است.
در مقابل مردم ایران نیز بارها نشان دادهاند که مرگ گزینهیی است که برای سران نظام و در راس آن خامنهای در نظر دارند، زمانی که در کف خیابان فریاد زدند «مرگ بر خامنهای» و «مرگ بر دیکتاتور».
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.