نقشه‌مسیر کرونایی روحانی در نمایش روز معلم

روحانی در روز سه‌شنبه ۱۶ اردیبهشت در مراسمی در سالن بهشتی ریاست جمهوری‌اش، حاضر شد تا به بهانه‌ی روز معلم ادامه نقشه مسیر کرونایی خود را تئوریزه و اذهان را برای آن آماده کند.

اینکه دولت‌ها در دوران کرونا علاوه بر موضوع ویروس جهانگرد، اولویت دیگری به مهمی آن و چه بسا در برخی کشورها مهمتر از آن دارند شکی در آن نیست؛ اقتصاد که معیشت مردم آن کشور را تامین می‌کند در هر کشور امری است که حتی اگر مهمانی ناخوانده‌تر و مرگ‌آورتر از کرونا بر آن فرود آید، باید چرخش آن بچرخد.

انسان‌ها در دوران کرونا نیز، نیازهای معیشتی دارند و این مهم اقتصاد کشور را با کرونا از نظر اهمیت هم‌تراز می‌کند.  

این امر جای تعجب ندارد. کشورها هزینه دارند و باید چرخ اقتصاد آنها بچرخد تا کشور بیمار، نان برای خوردن داشته باشد. اما در کشوری که سالم است و اقتصاد سالم دارد، رویکرد این کشورها نیز در برخورد با پدیده‌هایی مانند کرونا، سالم است و روندی طبیعی را طی می‌کند.

همه چیز بر شفافیت استوار است. اولویت، جان شهروندان و سلامت آنها و خانواده‌هایشان است. چیزی پنهان نمی‌شود. جان شهروندان قربانی مطامع سیاسی نمی‌شود، هر آنچه از ثروت عمومی در اختیار حاکمیت و دولت است صرف می‌شود تا زندگی بر شهروندان آن کشور سهل شود، تکام امکانات کشور به کار گرفته می‌شود تا رفاه و سلامت شهروندان تامین شود، به استثناء نظام ولایت فقیه که در نقطه‌ی مقابل تمامی کشورها ایستاده است.

در این نظام، قدم اول دروغ و پرده‌پوشی بر سر مسئله‌ی ورود کرونا به ایران بود، در قدم بعد نظام، سلامت و جان مردم ایران، را قربانی مطامع سیاسی نمایش ۲۲ بهمن و انتخابات مجلسش کرد. بعد از آنکه فاجعه رخ نمود، پنهانکاری و دستکاری در زمینه آمار اقدام بعدی نظام بود که تا بدین روزها نیز ادامه پیدا کرده است.

پنهانکاری آمار واقعی که بی‌کفایتی نظام را فاش می‌ساخت، علاوه بر مزایای! دیگر برای نظام، این حسن! را داشت تا تن به قرنطینه ندهد چون بر طبق آن چیزی که نظام می‌گفت آمار مرگ و میر کم بود!

از سوی دیگر قرنطینه الزاماتی داشت، مانند تامین نیازهای معیشتی مردم که نظام در روند معمول نیز، از تامین آن امتناع می‌کرد.

چهار دهه غارت و دزدی تحت عناوین «شرعی شده» اختلاس و … نایی برای اقتصاد کشور باقی نگذاشته است. در دوران پیشاکرونا و در آبان ۹۸ مردم این واقعیت را در خیابان فریاد زدند.

حال در دوران کرونا شرایط اقتصادی  نظام بدتر است و قرنطینه یعنی، میخ آخر بر تابوت اقتصاد نظام که همزمان میخ آخر بر تابوت کلیت نظام هم خواهد بود.

این واقعیت نظام را بر سفید‌سازی شهرهای ایران واداشت پس از آنکه مردم در خیابان‌ها جنازه‌های فراوانی را دیدند که بر زمین افتاده است و در حالی که از گوشه و اکناف، ارگان‌های پزشکی و تخصصی نظام، با صراحت سخن از این می‌رانند که وضعیت در همه کشور قرمز است.

اما وقتی در وضعیت قرمز، نظام چراغ سفید را روشن کرد باید افکار عمومی را متناسب با آن بفریبد. این پروتکل نظام و سران و مهره‌هایش را بر آن وا می‌دارد که در هر محفل و مجلس، به هر بهانه و بی‌بهانه، سفیدسازی را توجیه کنند؛ کاری که روحانی در نمایشی که به مناسبت روز معلم ترتیب داده بود انجام داد.

روحانی گفت «از این پس خواهند گفت که در دوران کرونا چه بر سر انسان‌ها آمد» اما به نقش نظام ولایت فقیه که شاید بتوان نام جنایت، در موضوع کرونا بر آن گذاشت، اشاره‌ای نمی‌کند و باز دستش را به میان آب گل‌آلود کرونا می‌برد که «علاوه بر این ویروس مردم ما موضوع تحریم را هم به همراه داشتند» تا غیرمستقیم تقصیر را بر گردن دیگری بیندازد.

اما این تمامی وقاحت روحانی نیست او ادامه می‌دهد «برخی از کشورها ناچار شدند از ارتش و سلاح استفاده کنند تا نگذارند مردم از خانه‌های خود خارج شوند تا بتوانند قرنطینه را اعمال کنند. در حالی که در کشور ما نیازی به توپ و تانک نداشتیم».

روحانی باید از تاکتیک فرار به جلو «استفاده از سلاح» در دیگر کشورها استفاده کند تا ذهن مخاطب را به این وادار کند که فراموش کند، نظام با استفاده از سلاح ۱۵۰۰ نفر را در آبان ۹۸ قتل‌عام کرد و موشک سپاهش، ۱۷۶ نفر دیگر را، آنجا که هواپیمای اوکراینی را با موشک هدف قرار داد.

در پی آن نوبت به سفید‌سازی می‌رسد که «روزهای پیک و اوج این بیماری و این ویروس در کشور ما تقریبا روزهای آخر اسفند و هفته‌های اول فروردین است. اگر دقیق تر بگویم از ۲۶ اسفند شروع شد. ما سه هفته اوج داشتیم و بعد با ملایمت این روند به سمت تثبیت‌شدن حرکت می کند».

در اینجا روحانی انتظار استقبال مردم از سفید‌سازی کرونایی را خواهد داشت بی‌آنکه، به فاجعه‌ای که در هفته‌های آینده دامنگیر مردم ایران شود اشاره‌ای کند. البته او پیش از این در این مورد، پیشاپیش تقصیر را بر گردن مردم انداخته است.

روحانی بدون توجه به تبعات پایان‌دادن به قرنطینه و سفیدسازی‌یی از سوی نظام صورت گرفت، همواره گفته است که مردم مقصر! خواهند بود که رعایت نکردند. در نظام مقصر، همیشه کسی جز سران نظام است! دیکتاتورها «معصومند»!

کرونا خواهد رفت و مردم ایران آن را به زودی فراموش خواهند کرد آما آن چیزی که بعید می‌رسد از حافظه‌ی مردم ایران پاک و به فراموشی سپره شود این واقعیت است که سفید‌سازان کرونا سیاه‌رویان در تاریخ ایران خواهند بود و کارنامه خود را از دست مردم ایران دریافت خواهند کرد، آنجا که با انگشت اشاره، زباله‌دان تاریخ را به کلیت نظام و در راس آن به سرانش، نشان خواهند داد.

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)