مقدمه
در تاریخ ۴۲ ساله جمهوری اسلامی جنایت های بسیاری صورت گرفته است،

کشتارهای کردستان و آذربایجان و ترکمن صحرا و خوزستان، کشتارهای دهه ۶٠، کشتار چندین هزار زندانی سیاسی در سال ۶٧، بیش از یک ملیون کشته و مجروح جنگ ایران وعراق، قتل های زنجیره ای، اعدام صدها تن از پیروان ادیان ، بهائی، مسیحی و یهودی و زرتشتی وغیره، تصویب و اجرای قوانین عصر حجری سنگسار کردن انسانها و قطع دست و پا و انگشت هزاران زن و مرد ایرانی و اسیدپاشی بر روی زنان بدحجاب، هزاران هزارجنایت و تبهکاری دیگر که رهبران جمهوری اسلامی در طی حکومت چهل و دو ساله خود در ایران و خارج از ایران انجام داده اند. بر طبق تحقیق و بررسی، اعدام های ثبت شده از بهمن ۱۳۵۷ تا آذر ۱۳۹۷ حداقل ۲۶۳۲۵ نفر می‌باشد (منبع ۱).

جنایت سینما رکس آبادان

روحانیت انقلابی، متهم اصلی آتش‌سوزی سینما رکس آبادان می باشد. در جریان آتش زدن سینِما رکس بین ۳۷۷ تا ۶۰۰ نفر در آتش سوختند. در جریان محاکمات مشخص شد که حسین تکبعلی‌زاده که فردی معتاد و بیکار بود، هیچ وابستگی به رژیم شاه نداشته و این حرکت انقلابی را در جهت پیشبرد مقاصد انقلاب انجام داده بود. آتش زدن سینِما ها درایران توسط طرفداران آیت الله خمینی مسبوق به سابقه بود، به نقل از رئیس انجمن سینماداران در سال ۵۸، از ۴۸۰ سینمای فعال قبل از انقلاب در کشور، بیش از ۱۸۰ سینما در ایران دچار حریق و آتش سوزی شده بود. برای همین در این زمان کمتر از ۳۰۰ سینما فعالیت خود را دوباره شروع کردند. هم اکنون از ۱۱۴۱ شهر ایران تنها در ۶۰ شهر سینما وجود دارد! امروزه تنها ۲۴۷ پرده سینما برای اکران فیلم آماده هستند (منبع ۲)، حتی آیت الله لاهوتی در کیهان سال ۱۳۵۸ اعتراف کرد که آتش زدن سینِما قم بدستور احمد خمینی صورت گرفته است، اعترافی که باعث قتلش در زندان با سم استرکنین گردید:

جنایت های دهه۶۰ و سال ۶۷
براساس برخی منابع و آمار‌های موجود و شهادت زندانیان سابق در ایران تریبیونال، از ۱۳۶۰ تا ١٣۶۴ نزدیک به ۱۱هزار نفر در زندان های مختلف اعدام و یا زیرشکنجه کشته شدند. در سال ١٣۶٧ نیز به فرمان آیت الله خمینی گروهی از زندانیان که دوران محکومیتشان را سپری می کردند طی سه ماه به جوخه های اعدام سپرده شدند و از مرداد ماه تا اواسط آذر همان سال بیش از چهار هزار نفر کشته شدند.
اعدام زندانیان عقیدتی-سیاسی در تابستان ۱۳۶۷ یا کشتار ۶۷ یک واقعه بود که طی آن به فرمان سید روح‌الله خمینی، چند هزار نفر از زندانیان سیاسی و عقیدتی در زندان‌های نظام جمهوری اسلامی ایران در ماه‌های مرداد و شهریور ۱۳۶۷ به شکلی مخفیانه اعدام و در گورهای دسته‌جمعی دفن شدند. اکثریت کسانی که اعدام شدند از اعضای سازمان مجاهدین خلق بودند و گرچه حامیان دیگر گروه‌های چپ‌گرا مانند سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) و حزب توده نیز در میان آن‌ها وجود داشت. نهادها و سازمان‌های مدافع حقوق بشر جرم زندانیان را همکاری با سازمان‌های مخالف نظام به خصوص سازمان مجاهدین خلق ایران و همچنین طیف‌های مختلفی از گروه‌های چپ، کمونیست و مارکسیست ذکر کرده‌اند. اما مقامات جمهوری اسلامی اعدام آن‌ها را به خاطر دلایلی همچون کشف تشکیلات مرتبط با سازمان مجاهدین خلق در زندان، نتیجه ادامه محاکمه بخاطر ترور مقامات جمهوری اسلامی توسط آن‌ها ذکر کرده‌اند. تعداد قربانیان این واقعه نزد مراجع مختلف متفاوت و بین ۱۸۷۹ نفر (گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل متحد) تا ۳۰۰۰ یا ۴۴۸۲ نفر تخمین زده شده‌است، به گفته مهدی خزعلی به نقل از معاون وزیر اطلاعات وقت و مقامات ارشد نظام در سال ۶۷، تا ۲۰۰۰۰ نفر را اعدام کردند و تعداد ۴۰۰۰ نفر به نقل از آقای منتظری مربوط به فقط زندان اوین است.

انقلاب فرهنگی و جنایات حکومت در دانشگاههای کشور – مثال دانشگاه صنعتی شریف (آریامهر)
انقلاب فرهنگی ایران، به مجموعه‌ای از رویدادهای مرتبط با فرهنگ ایران، آموزش عالی در ایران و آموزش در ایران در جمهوری اسلامی ایران (به ویژه سال‌های ۱۳۵۹ تا ۱۳۶۲ خورشیدی) گفته می‌شود که با هدف پاک‌سازی استادان و دانشجویانی که از دید حکومت جمهوری اسلامی ایران، «غرب‌زده» به‌شمار می‌رفتند، صورت پذیرفت. انقلاب فرهنگی هدفش را اسلامی‌سازی دانشگاه‌های مدرن و از بین بردن فاصلهٔ بین دو نظام آموزش عالی مجزای حوزوی و دانشگاهی قرار داد.
در زمان انقلاب فرهنگی و جنگ، دانشگاه صنعتی شریف (آریامهر) بر طبق منابع مختلف ۴۰۰۰ دانشجو داشته است. بر طبق منابع (۳ و ۴) به همراه لیستُ نام و نام خانوادگی و رشته تحصیلی، تا کنون بیش از ۳۰۰ نفر از دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف کشته شده اند، عمده کشته شدگان در زمان جمهوری اسلامی ایران بوده است. از این تعداد بیش از ۱۵۰ نفر یا اعدام و یا در زیر شکنجه کشته شده اند (رجوع شود به لیست الف زیر، ۳۸ نفر کشته قبل از انقلاب)، که بسیاری از آنها در گورهای بی نشان نظیر خاوران دفن شده اند و حدود ۱۵۰ نفر از آنها در جریان جنگ ایران و عراق کشته شده اند (رجوع شود به لیست ب زیر)، و بیش از این مقدار در جنگ مجروح یا معلول شده اند، جنگ بی سرانجامی که جز بدبختی برای ملت چیزی در بر نداشته است. علاوه بر آن صدها تن از دانشجویان سالها در زندانهای جمهوری اسلامی بسر برده اند و تعداد زیادی از آنها تحت شکنجه قرار گرفته اند، شاید برخی از آنها در زیر شکنجه کشته شده باشند. در جریان “انقلاب فرهنگی” صدها تن از دانشجویان به بهانه‌ی عقیده و یا فعالیت‌های سیاسی “پاکسازی” شدند و اجازه‌ی ادامه‌ی تحصیل نیافتند و از دانشگاه اخراج شدند و صدها تن از آنها قبل از دستگیری و اعدام از کشور خارج شدند و از کشور مهاجرت کردند. این سرنوشت دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف است ومشتی نمونه خروار است و در سایر دانشگاهها نیز مشابه آن تکرار شده است.

جنایت های جنگ
بر اساس آمارهای بین‌المللی، جنگ عراق و ایران ۶۲۷ میلیارد دلار هزینه برای دولت ایران و ۵۶۱ میلیارد دلار هزینه برای دولت عراق به همراه داشت. عراق ۱۵۹ میلیارد دلار و ایران ۶۹ میلیارد دلار برای خرید سلاح تجهیزات هزینه کرده است. همچنین هزینه بازسازی خرابی‌های ناشی از جنگ برای ایران ۶۴۴ و برای عراق ۴۵۲ میلیارد دلار برآورد می‌شود. بر همین اساس در طول این جنگ بر اساس کتاب جنگ ایران و عراق: ایران ۷۳۰۰۰۰ هزار کشته و ۱۲۰۰۰۰۰ مجروح و عراق ۳۴۰۰۰۰ کشته و ۷۳۰۰۰۰ مجروح داده است. هرچند که براساس آمار رسمی که مانند سایر آمارها غیر قابل اعتماد است: این جنگ ۱۰۰۰۰۰۰ انسان کشته و زخمی شدند که از این میان ۲۶۲۰۰۰ ایرانی و ۱۰۵۰۰۰ عراقی کشته شده‌اند.
روحانیون بسیار بی سیاست بودند، بعوض تلاش برای پایان جنگ، شعارهای جنگ جنگ تا پیروزی و گذشتن راه قدس از کربلا سر دادند. اگر سیاست داشتند، پس از فتح خرمشهردر اردیبهشت ۱۳۶۱، صلح می‌کردند و جنگ را پایان می دادند، شاید کمتر از یک پنجم این مقدار تلفات داده می شد. و این همه جوان را برای هیچ و پوچ به کشتن داده نمی شد.
به کشته دادن بیش یک میلیون نفر از جوانان میهن ما و جوانان عراق با سو تدبیری، جنایتی است که توسط حاکمیت جمهوری اسلامی و روحانیون حاکم انجام گرفته است.

جنایت های سال ۷۸
وقایع هجده تیر یا حمله به کوی دانشگاه تهران به مجموعه ناآرامی‌ها و درگیری‌ها بین روزهای جمعه هجدهم تا چهارشنبه بیست و سوم تیرماه ۱۳۷۸ میان دانشجویان، نیروهای انتظامی و افراد موسوم به لباس شخصی‌ها اطلاق می‌شود. مجموعهٔ فعالان حقوق بشر در ایران معتقد است ۷ نفر در واقعه حمله به کوی دانشگاه کشته شده‌اند و همچین بعد از بیست سال از سرنوشت از ناپدید شده این اعتراضات، سعید زینالی خبری در دست نیست و احتمالاً کشته شده است.

جنایت های سال ۸۸
در پی سرکوبی معترضان به نتایج دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری ایران و اعلام پیروزی دوباره محمود احمدی‌نژاد توسط نیروهای پلیس و شبه نظامی و ضرب و شتم و تیراندازی آنان، تعدادی از معترضان به ویژه در روزهای ۲۵ و ۳۰ خرداد و روزهای پس از آن کشته و زخمی شدند. عده‌ای از معترضان نیز پس از بازداشت در برخی بازداشتگاه‌ها از جمله کهریزک به قتل رسیدند.این اعتراضات با سرکوب شدید نیروهای پلیس ضد شورش و حامیان شبه‌نظامی حکومت در سپاه و بسیج روبرو شد؛ به‌طوری‌که شدت آن در تهران در دههٔ گذشته بی‌سابقه بوده‌است، تعداد زیادی در این اعتراضات کشته شدند. در حالیکه آمار رسمی دولت خبر از کشته شدن دست کم ۳۰ تن در این رویدادها می‌دهند، گروه‌های مدافع حقوق بشر و همچنین کمیته حقوق بشرلیست یکصد و دوازه نفر از کشته شدگان را انتشار داده است. با این حال کمیته پیگیری میرحسین موسوی و مهدی کروبی در شهریور ماه۱۳۸۸، فهرستی شامل نام ۷۲ تن از کسانی که در خشونت‌های پس از انتخابات کشته شدند را به مجلس شورای اسلامی ارائه کرد. اسامی ۱۱۲ کشته شده پس از انتخابات ۸۸ از جانب برخی گروه ها در این رابطه منتشر شده است.

جنایت کهریزک
کهریزک زندانی غیر استاندارد در منطقه خاک سفید که در آن معترضین به انتخابات ۸۸ را در آن زندانی کردند، تعداد معترضین حدود ۱۴۵ نفر بود در فضایی کمتر یک متر برای هر نفر بدون تهویه، آن‌ها را شکنجه کردند بهمراه بدرفتاری که در آن بیش از پنج زندانی کشته شدند و همچنین دو پزشک زندان رامین پوراندرجانی و عبدالرضا سودبخش نیز کشته شد. در این زندان جنایت صورت گرفته است.
در یک سولهٔ ۲۰۰ متری بدون وجود دستگاه‌های تهویهٔ هوا، چندین معتاد کراکی که امیدی به زنده ماندن آنها نیست و بدن‌هایشان کرم گرفته، دراز به دراز بر روی زمین افتاده‌اند؛ و در کنار آنها، بازداشت شدگان نگهداری می‌شوند. بازداشت‌شده‌ها ۱۴۵ نفرند که به این محیط غیر بهداشتی با هوای نامطبوع منتقل شده‌اند. آنها صف می‌کشند تا بتوانند از زیر در، ولو برای دقیقه‌ای از هوای بیرون تنفس کنند. یکی از بازداشتی‌ها در اثر برخورد باتوم به سرش، کم‌کم بینایی خود را از دست داد؛ ولی با وجود اطلاع شکنجه‌گران کهریزک از وضعیت وی، او را از این محل غیر بهداشتی خارج نکردند. دو روز قبل از آزادی، بازداشت‌شده‌ها به اوین منتقل می‌شوند و فردی که بینایی خود را از دست داده بود، در اتوبوسی که به سمت اوین در حرکت بود، بر روی پای یکی دیگر از بازداشت شدگان جان می‌سپارد. از دیگر شکنجه‌ها در کهریزک آن است که بدن‌ها را خیس می‌کنند و بعد با شلنگ و سیم، بازداشت‌شده‌ها را کتک می‌زنند تا درد تا عمق جان آنها نفوذ کند.
بهر حال در ایران صدها زندانی مخفی مشابه کهریزک وجود دارد که در آن‌ها جنایت های زیادی صورت گرفته است و برای مردم هنوز ناشناس باقی‌مانده است.

جنایت های سال ۹۶
تظاهرات ۱۳۹۶ ایران مجموعه اعتراضات رهبری‌نشدهٔ مردمی و ضدحکومتی در سراسر ایران است. که از ۷ دی ۱۳۹۶ (۲۸ دسامبر ۲۰۱۷) از مشهد و شهرهای بزرگ استان خراسان آغاز شد. فراخوان شرکت در این تظاهرات که در آغاز «نه به گرانی» (پویش اعتراضات و تجمع مردمی) و اعتراض به سیاست‌های دولت حسن روحانی نامیده شد، در شبکه‌های اجتماعی انجام گرفت، ابتدا با خواست‌هایی اقتصادی، علیه فساد جاری در دولت ایران و میزان بالای بیکاری بود؛ اما با فراخوان‌های بیشتر، دامنهٔ همگانی آن فراتر از مشکلات اقتصادی رفت و مخالفت‌ها با نظام سیاسی ایران به‌ویژه علیه ولایت فقیه و مقام‌دار آن، علی خامنه‌ای را نیز دربرگرفت. دراین اعتراضات حداقل ۲۰ نفر کشته شده‌اند که در بین آن‌ها ۲ دانش آموز وجود دارد و ۶ نفر از معترضین دستگیر شده به اعدام محکوم شده اند.

جنایت های سال ۹۸
خبرگزاری‌ها و سازمان‌های حقوق بشری خارج از کشور، بر اساس تحقیقات و منابع خود، تعداد کشته‌ها را از چند صد نفر تا ۱۵۰۰ نفر اعلام کردند. این در حالی است که مقامات رسمی جمهوری اسلامی ایران از اعلام کردن تعداد کشته‌شدگان سر باز می‌زنند. خبرگزاری رویترز در روز در ۲۳ دسامبر ۲۰۱۹ تعداد کشته‌شدگان را بر اساس دریافت آمار از سه مقام وزارت کشور ایران که خواسته‌اند نامشان فاش نشود، حدود ۱۵۰۰ تن در ۱۹۰ شهر اعلام کرد که تا کنون اسامی ۵۴۷ تن از آن‌ها مشخص شده‌است. تعداد کشته‌شدگان در استان تهران حداقل ۴۰۰، در خوزستان حداقل ۲۴۰، در کرمانشاه حداقل ۳۲۰، در اصفهان حداقل ۱۲۰، در فارس حداقل ۲۷۰ و در البرز (کرج) حداقل ۱۰۰ تن می‌باشد. بر اساس این گزارش، علی خامنه‌ای چند روز پس از آغاز اعتراضات، مقامات امنیتی ارشد و سایر مقامات دولتی را جمع کرده و به آن‌ها دستور داده تا هر کاری از دستشان بر می‌آید برای متوقف ساختن آن‌ها انجام دهند. عفو بین‌الملل در ۲۵ آذر ۱۳۹۸ آمار به روز رسانی شده از تعداد قربانیان این اعتراض‌ها را در فاصلهٔ روزهای ۲۵ تا ۲۸ آبان، ۳۰۴ نفر اعلام کرد. سازمان حقوق بشر ایران، روز ۲۹ آذر ۱۳۹۸ اعلام کرد طی اعتراض‌های سراسری آبان در ایران دست‌کم ۳۲۴ نفر از شهروندان کشته و حدود ۱۰ هزار نفر نیز بازداشت شده‌اند. ۱۲ دی ۱۳۹۸ وبگاه کلمه اعلام کرد: اخبار رسمی منتشر نشده از کشته‌شدن ۶۳۱ نفر از هموطنان در اعتراضات آبان ۱۳۹۸ حکایت دارد. ۳۰ دی ۱۳۹۸ کواکبیان نمایندهٔ مجلس اعلام کرد: مقام‌های مسئول به کمیسیون امنیت ملی اطلاع دادند که در اعتراضات آبان ۱۷۰ نفر شده‌است. در میان جان‌باختگان، برخی ابتدا بازداشت و سپس کشته شده‌اند. در میان این جان‌باختگان، نام و هویت ۱۸ کودک مشخص شده‌است.

جنایت در نیزار های ماهشهر
نیروهای امنیتی علیه گروهی از معترضین در منطقه نیزار ماهشهر آتش گشودند. بدلیل قطعی اینترنت، توسط مسئولین حکومتی، ابعاد سرکوب و جنایت در ماهشهر منتشر نشده بود. مقامات برای مخفی نگه داشتن میزان سرکوب وحشیانه در اعتراضات ماهشهر اینترنت این شهر را وصل نمی‌کنند. طبق گزارش شاهدان محلی، روز دوشنبه ۲۷ آبان ۱۳۹۸، نیروهای سپاه پاسداران، برای سرکوب اعتراضات جاده منتهی به یک مجتمع بزرگ پتروشیمی صنعتی را مسدود کرده و به روی معترضین آتش گشودند تا محلی برای فرار نداشته باشند. این در صورتی است که سپاه پاسداران بدون تذکر و هشدار دادن به معترضین بروی آنها آتش گشودند و تعداد زیادی را به قتل رساندند. بنا بر گزارش‌های رسیده، بسیاری از معترضین برای پناه بردن به جانب نیزاری در حومه شهر فرار کردند. شاهدان و پرسنل پزشکی می‌گویند، اعضای سپاه، مزارع را محاصره کردند و با مسلسل دوشکا به جانب معترضین در نیزار ماهشهر شلیک کرده و نزدیک به ۱۰۰ تن از معترضین در این محل جان خود را از دست دادند، اکثر جانباختگان جوانان غیرمسلح بودند.

جنایت سرنگونی پرواز اوکراینی ۷۵۲ توسط موشک سپاه
پرواز شمارهٔ ۷۵۲ هواپیمایی بین‌المللی اوکراین یک پرواز مسافربری متعلق به هواپیمایی بین‌المللی اوکراین از مبدأ تهران به مقصد کی‌یف بود که هدف شلیک پدافند هوایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی قرار گرفته و ساقط گردید. این هواپیما در دی ۱۳۹۸، اندکی پس از برخاستن از فرودگاه بین‌المللی امام خمینی هدف دو موشک قرار گرفت که به فاصلهٔ ۲۴ ثانیه از سامانهٔ موشکی تور پدافند هوایی سپاه پاسداران شلیک شدند و کمی بعد این هواپیما در نزدیکی شاهدشهر استان تهران سقوط کرد. همهٔ ۱۷۶ سرنشین این پرواز جان باختند.
مقام‌های جمهوری اسلامی پس از سه روز پنهان‌کاری و ارائه اطلاعات نادرست، سرانجام با فشارهای خارجی و به دنبال انتشار ویدیوهایی از اصابت موشک‌های سپاه پاسداران به هواپیما، مسئولیت این حمله برعهده گرفتند و به این جنایت اعتراف کردند، اما پس از آن عامل این فاجعه را «خطای انسانی» معرفی کردند.

جنایت قتل های زنجیره ای
قتل‌های زنجیره‌ای، به کشتار برخی از شخصیت‌های سیاسی و اجتماعیِ منتقد نظام جمهوری اسلامی در دههٔ هفتاد خورشیدی، در داخل و خارج از ایران، گفته می‌شود که به گفتهٔ برخی از منابع، با فتوای برخی از روحانیون بلندپایه و به دست پرسنل وزارت اطلاعات در زمان وزارت علی فلاحیان (وزیر اطلاعات دوران ریاست‌جمهوری هاشمی رفسنجانی) و قربانعلی دری نجف‌آبادی (اولین وزیر اطلاعات در دولت محمد خاتمی) انجام شد. وزارت اطلاعات، طی اطلاعیه ای، عوامل قتل‌ها را شماری از پرسنل وزارت اطلاعات یعنی همکاران کج‌اندیش و خودسر-که آلت دست عوامل پنهان و مطامع بیگانگان شده‌اند-نامید. محمد خاتمی رئیس‌جمهور وقت، تیمی خارج از وزارت اطلاعات و بدون حضور وزیر وقت را مسئول رسیدگی به پرونده کرد. این تیم پس از یک ماه تحقیق، دست داشتن مقامات بلند پایهٔ وزارت اطلاعات در قتل‌ها را اعلام و عوامل را دستگیر کرد. دری نجف‌آبادی وزیر وقت اطلاعات، بلافاصله توسط خاتمی برکنار و علی یونسی جایگزین وی شد. دادگاه قتل‌های زنجیره‌ای پس از توقیف مطبوعات در بهار ۷۹، دستگیر و زندانی کردن روزنامه‌نگاران پیگیر موضوع (اکبر گنجی و عمادالدین باقی) بدون حضور هیئت منصفه و در حالی که خانوادهٔ مقتولان در اعتراض به نحوهٔ رسیدگی در جلسات دادگاه، حضور نیافتند، با محکوم کردن عوامل وزارت اطلاعات به چند سال زندان، بسته شد. سعید امامی نیز متهم اصلی این پرونده بود که به طرز مشکوکی در مدت بازداشت درگذشت. گرچه در مجموع قتل‌ها در طول چندین سال، اتفاق افتاده، قربانیان این قتل‌ها بیش از ۸۰ نفر از نویسندگان، مترجمان، شاعران، کنش‌گرایان سیاسی و شهروندان عادی بودند که با روش‌های گوناگونی مانند تصادف خودرو، ضربات چاقو، تیراندازی در سرقت‌های مسلحانه و تزریق پتاسیم به منظور شبیه‌سازی حمله قلبی به قتل رسیدند.

جنایت کشتن دانشمندان هسته ای
ترور شخصیت‌های هسته‌ای ایران به یک سلسله ترورهای هدفمند علیه دانشمندان هسته‌ای ایران در طی سالهای ۱۳۸۸ تا ۱۳۹۰ گفته می‌شود. طی این عملیات مجید شهریاری، مصطفی احمدی روشن، مسعود علیمحمدی، داریوش رضایی‌نژاد و رضا قشقایی فرد کشته شدند، اما فریدون عباسی دوانی از سوءقصد جان سالم بدر برد. عده‌ای از همراهان این افراد نیز کشته یا مجروح شدند. این جنایت های عمدتا توسط تیم های وزارت اطلاعات انجام شده است. با توجه به حساس بودن پروژه هسته ای ترور ها برای از میان برداشتن افرادی در پروژه هسته ای که به هر عنوان مسئله داشته اند انجام شده است. وزارت اطلاعات ایران در سال ۱۳۹۱ اعلام کرد که یک تیم گسترده تروریستی زیر نظر آمریکا، انگلیس و اسرائیل که مسئول این ترورها بوده‌اند را در پی یکسری عملیات پیچیده اطلاعاتی شناسایی و دستگیر کردند.۱۲ نفر از دستگیرشدگان نیز در مستند تلویزیونی به ترورها زیر نظر اسرائیل اعتراف اجباری کردند. در سال ۱۳۹۸ مشخص شد که دستگیرشدگان ربطی به ترورها نداشته‌اند، بلکه زیر شکنجه مجبور به پذیرش اعتراف شده‌اند.

اشتباه در حد جنایت رهبر در ممنوع کردن ورود واکسن آمریکایی و انگلیسی به کشور
در حالی که روزانه در ایران صدها نفر از کرونا می میرند، متاسفانه سید علی خامنه ای دچار یک اشتباه هولناک شده و در کاری که صلاحیت و تخصص ندارد دخالت کرده است و ورود واکسن های آمریکایی و انگلیسی را به کشور ممنوع کرده است. این تصمیم اشتباه به بهای کشته شدن دهها هزاران نفر در کشور منجر خواهد شد که یک جنایت است.
خرید و تهیه و تامین «واکسن کرونا و نحوه استفاده آن امری تخصصی است و نمی‌توان به سلیقه شخص خاصی و یا نهاد خاصی، مردم رنجور و بیمار را از حق استفاده قانونی، شرعی و عرفی از برخورداری واکسن برای درمان محروم» کرد.
هرگونه اصراری بر محروم کردن مردم از واکسن مطلوب، مطابق با استاندارهای جهانی و سازمان بهداشت جهانی، مشارکت در مرگ و میر ناشی از کرونا و «کشتار عامدانه» و«جنایت» محسوب می‌شود.

جنایت های زیست محیطی
مطالعات نشان می دهد هر سال حدود ۴۰ هزار نفر در ایران به دلیل مواجهه با غلظت آلایندگی ذرات معلق کمتر از ۲.۵ میکرون (PM۲.۵ ) در هوا جان خود را از دست می‌دهند (۵) که این تعداد تقریبا معادل ۱۰ درصد کل موارد فوتی ها است.
علاوه بر آن برطبق گفته رییس مرکز تحقیقات سرطان: ایران تقریبا بالاترین رشد سرطان را در جهان دارد. گزارش های رسمی نشان می دهد که سالانه ۸۵ هزار نفر در ایران به سرطان مبتلا می شوند و حدود ۳۰ هزار نفر نیز هر سال بر اثر ابتلا به سرطان می میرند.
یکی از علت های سرطان آلودگی هوا است و علت های عمده آن، تولید سوخت های نامرغوب توسط حکومت، ساخت خودروهای بد با تکنولوژی قدیمی در کشور، عدم گسترش حمل و نقل عمومی در شهر های بزرگ توسط حکومت، استفاده از لنت های ترمز آزبستی و فروش آن در کشور است. (لنت های آزبستی بعنوان یدکی در بازار فراوان است، در لنت های تولیدی خودرو سازان وجود ندارد)
سازمان حفاظت از محیط‌زیست ایران، در واکنش به آلودگی هوا در کلان‌شهرهای کشور، ضمن تایید استفاده از سوخت مازوت در نیروگاه‌های ایران، در نامه‌ای به دادستانی تهران درخواست شده است تا برای جلوگیری از مازوت‌ سوزی در نیروگاه‌های تهران اقدام فوری شود.
۴۰ هزار نفرکشته سالانه در ایران بواسطه آلودگی محیط زیست، به علت سو مدیریت کلان در کشور، عدم بروز رسانی تکنولوژی تولید سوخت درپالایشگاههای ایران و عدم سرمایه‌گذاری مناسب در آن و عدم بروزرسانی کیفیت تولید سوخت، همچنین عدم بروز رسانی کیفیت خودروهای تولیدی و تولید خودرو گاهی با استاداردهای ۴۰ الی ۵۰ سال پیش، همچنین مصرف سوخت با کیفیت نازل و علاوه بر آن مصرف مازوت دربرخی از صنایع می باشد، که بطور غیر مستقیم جنایتی است که حکومت در حق مردم ایران انجام داده است.

جنایت های تصادفات جاده ای
ایران از نظر تصادفات ناایمن رانندگی در بین ۱۹۰ کشور جهان در قعر جدول قرار دارد و با رتبه ۱۸۹. از ابتدای انقلاب تاکنون ۸۰۰ هزار نفر بر اثر تصادف جان خود را از دست داده‌اند. در حالی‌که تصادفات جاده‌ای نهمین علت مرگ‌ومیر در جهان به شمار می‌رود اما در ایران، پس از بیماری‌های قلبی‌ و عروقی، دومین عامل مرگ و میر به حساب می‌آید. خبرگزاری مهر در توضیحاتی بیش‌تر میزان تلفات جاده‌ای در ایران را با زلزله‌های بزرگ و یا جنگ‌های تمام عیار مقایسه کرده و نوشته است: « اگر میانگین ۲۳ تا ۲۷ هزار کشته در حوادث رانندگی در طول سال را همراه با میانگین ۲۵۰ هزار زخمی این حوادث در نظر بگیریم، گویی هر سال در ایران یک زلزله بزرگ با این مقدار کشته و زخمی اتفاق می‌افتد. همچنین تعداد تلفات جاده‌ای کشور در سال با تلفات یک جنگ تمام عیار برابری ‌می‌کند.»
در آمار بالای تصادفات جاده ای در ایران حکومت نقش عمده‌ای دارد. زیرا، در این چهل و دو سال که از عمر جمهوری اسلامی می گذرد، جاده های خوب و استانداردی ایجاد نکرده است و سرمایه‌گذاری مناسب درساخت زیر ساخت ها و جاده های ایمن انجام نداده است، برای مثال آزاد راه تهران شمال طول به طول ۱۲۱ کیلومتر، پس از حدود گذشت ۲۴ از عملیات اجرایی آن، با صرف چندین برابر هزینه مورد نیازآن، با فساد گسترده و دزدی های کلان و سو مدیرت های گسترده، هنوز به بهره برداری نرسیده است.
دوم در این ۴۲ سال در صنعت خودرو سو مدیریت کلان حاکم بوده است. خودروهای قدیمی با تکنولوژی های قدیمی تولید کرده است، مثلا پژوی ۴۰۵ تکنولوژی آن مربوط به سال ۱۹۸۷ یعنی ۳۴ سال پیش است. پراید با تکنولوژی قدیمی را نیز حدود ۲۰ و اندی سال است که تولید می کند. پیکان با تکنولوژی قدیمی تا همین اواخر بمدت ۴۰ سال تولید می کرد.
۸۰۰ هزار نفرکشته از اول انقلاب تا کنون در ایران در اثر تصادفات، عمدتا به علت سو مدیریت کلان در کشور می‌باشد و حکومت در این جایت نقش عمده‌ای دارد.

سایر جنایت های حکومت
در تاریخ ۴۲ ساله جمهوری اسلامی جنایت های زیادی از جمله سنکسار صورت گرفته است. ایران یکی از شش کشوری است که سنگسار را در قوانین جزائی خود گنجانده‌است، در ایران این حکم به عنوان مجازات و برای افراد متأهلی که با فرد دیگری غیر از همسر خود رابطه جنسی برقرار کنند و این رابطه با شهادت چهار شاهدی که دادگاه آنان را عادل تشخیص دهد یا چهار بار اعتراف فردی که مرتکب این عمل شده، ثابت شود قابل اجراست. بر طبق اسناد تا کنون بر روی ۵ نفر سنکسار صورت گرفته است، با توجه به اعتراضات گسترده ای که همواره صورت گرفته است این حکم وحشیانه ظاهراً متوقف شده است ولی همچنان در قوانین وجود دارد.
صدور حکم وحشیانه قطع انگشتان و قطع دست و پا به عنوان مجازات کسانی که به انجام دزدی محکوم شده‌اند در قانون مجازات اسلامی در ایران پیش‌بینی شده است. مجازاتی که پیش از انقلاب ۵۷ در قوانین جزایی ایران وجود نداشت و آن‌چنان که فقهای دینی می‌گویند مبتنی بر آیه ۳۸ سوره مائده در قرآن است. براساس ماده ۱۹۸ قانون مجازات اسلامی، برای اجرای حکم قطع دست سارقی که حداقل بیش از یک‌چهارم ارزش یک گرم طلا را ربوده باشد، ۱۶ شرط ذکر شده است که از آن جمله بلوغ شرعی سارق است. در تاریخ ۴۲ ساله جمهوری اسلامی این جنایت وحشیانه و قرون وسطایی همواره در حق مجرمین اجرا شده است.

اعتراف‌گیری در جمهوری اسلامی ایران پس از انقلاب ۵۷، برای تهدید، ارعاب، تخریب شخصیت و تحمیل اعتراف از مخالفان عمدتاً سیاسی استفاده شده‌است. صدا و سیمای جمهوری اسلامی در طی ده سال از سال ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۹ دست‌کم ۳۵۵ مورد اعترافات اجباری را پخش کرده‌است که از جمله قربانیان آن منوچهر بختیاری پدر پویا بختیاری از کشته‌شدگان اعتراضات آبانماه ۹۸، سپیده قلیان، اسماعیل بخشی کارگر هفت تپه، محمد ثلاث از دراوایش گنابادی، نوید افکاری و ده‌ها تن دیگر بوده‌اند که سپیده قلیان، نوید افکاری و محمد ثلاث گفته‌اند که آنها با شکنجه‌های قرون وسطایی اعتراف اجباری می‌گیرند.
متاسفانه حکومت جمهوری اسلامی نوید افکاری و محمد ثلاث را که هر دو بر طبق مدارک بیگناه بوده اند را پس از شکنجه های قرون وسطایی و اعتراف گیری اجباری، اعدام کرده است.

محمد ثلاث درویش بیگناهی که در سال ۱۳۹۷ اعدام شد


نوید افکاری ورزشکار بیگناهی که در سال ۱۳۹۹ اعدام شد

منابع:

منبع ۱ – کارنامه۴٠ ساله جمهوری اسالمی در زمینه اعدام – حنیف حیدرنژاد د دی ماه ۱۳۹۷ / دسامبر ۲۰۱۸
منبع ۲ – اوج و فرود سینما روی نمودار! – گزارشی از کاهش تماشاگران سینمایی در بیست سال گذشته – تیبان ، ۱۲/۸/۱۳۹۲
منبع ۳ – کشتگان سیاسی: وبلاگ سایت شیوا فرهمند
منبع۴ – کشتگان جنگ: پایگاه شهدای دانشجو
منبع۵ – مرگ سالانه ۴۰ هزار ایرانی بر اثر آلودگی هوا؛ همشهری – ۱۳ دی ۱۳۹۹

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)