کارنامه رئیسی؛ قتل عام ۶۷
در واپسین روزهای باقی مانده تا موعد سیرک انتخابات، «بر» جدیدی از باغ! زمستانی ولایت رسید، رئیسی در تهران به سخنرانی پرداخت و آخرین دفاع را از خودش کرد.
رئیسی در این سخنرانی به دفاع از کارنامه سیاهش پرداخت؛ قتل عام ۶۷ . سوال این است که چرا رئیسی در آخرین روزها به این موضوع پرداخت. بخشی از مهندسی انتخابات! خامنهای مربوط به پرونده سیاه و ننگین رئیسی است.
خامنهای از پیش میدانست اگر روحانی با رئیسی در میدان رقابت برای کسب قدرت تنها بماند، خیلی زود موضوع مناظرهها به قتل عام ۶۷ کشیده خواهد شد.
خامنهای وارد شد و دست به تعدیل زد. خامنهای با وارد کردن قالیباف به نفع رئیسی و جهانگیری به نفع روحانی با یک تیر دو نشان زد.
نشان اول اینکه مانع از برجسته شدن تضاد و افشا شدن دزدیها اصلی در دعوای بین روحانی و رئیسی شد. نشان دوم که البته مهمتر است، ممانعت از روی میز آمدن مسئله قتل عام ۶۷ در ابتدای تبلیغات سیرک انتخابات بود.
میرسلیم و هاشمی طبا در این معادله نقش میدان پر کن داشتند. جهانگیری و قالیباف به خوبی نقشه خامنهای را اجرا و بعد از تمام شدن مناظرهها کنار کشیدند. [به عنوان نمونه: انصراف قالیباف؛ ادامه مهندسی خامنهای]
مناظرهها کانون اصلی بحران بود. ۸۸ دلیل این مدعاست. دلیل دیگر این مدعا ترس خامنهای از زنده بودن مناظره بود. اما با آوردن قالیباف و جهانگیری خامنهای مطمئن شد و اجازه پخش مناظره با هزار و یک تذکر پنهان و آشکار را داد.
نافرمانی روحانی
روحانی در این میان از ضعف خامنهای سوء استفاده کرده و اشاره ای به کارنامه رئیسی کرد اما از جانب خامنهای تهدید به سیلی خوردن شد و پس نشست.
روحانی در تمام سخنرانی های بعدی خود به این موضوع اشاره کرد اما مصلحت نظام برای روحانی که خودش جزء لاینفک آن است او را از بیشتر پرداختن به آن مانع شد.
اما رئیسی هم در این میدان بیکار ننشست و بعد از این که خطر مناظرهها پایان یافت وارد شد. رئیسی ابتدا این کار را به یکی از نوکرانش در ورامین به نام موسوی سپرد.
موسوی: «این شخصیت بزرگواری که اینجا ایستاده، سید محرومان، افتخارشون این هستش که منافقین این ملت رو اعدام کرده… هزاران «مخالف و خائن» دیگر را هم اعدام خواهیم کرد.» اما این میزان کافی نبود.
رئیسی این بار خودش به صحنه آمد. میدان باید مهمتر میبود و رئیسی تهران را برگزید.
رئیسی با تشکر از قالیباف برای «اقدام زمانشناسانه مطابق با آنچه نیاز امروز است» که شرح آن داده شد شروع کرد. رئیسی برای اینکه لو ندهد حرف اصلی او چیست به مقدمه چینی پرداخت.
«وجود ۱۸ هزار میلیارد قاچاق کالا و حتی رقم ۳۰ هزار میلیارد قاچاق»، «تعطیلی ۱۷ هزار کارگاه تولیدی یعنی نیمی از ظرفیت کارخانهها و کارگاههای کشور»، مقدمه ای بود که رئیسی چید تا حرف اصلی را بزند.
گذشته بنده
رئیسی بعد از موضوع اقتصاد به چند موضوع حاشیهای دیگر نیز پرداخت تا به حرف اصلی رسید.
رئیسی گفت: «گذشته بنده دور کردن سایه تروریسم از کشور است…گذشته ما دفاع از حقوق مردم، سپر شدن برای مشکلات و بلاهای کشور، سربازی برای نظام و دور کردن سایه تروریسم از کشور است».
رئیسی با شریک کردن روحانی با جمله «شما چرا یادتان رفته است؟» یادآور شد که خطر سرنگونی در کمین نظام ولایت بوده و با این دستاویز خواست جنایت خود را مشروع جلوه دهد. رئیسی دوباره روحانی را شریک خود گرفت: «شما که ۲۰ سال سمت امنیتی داشتهاید، چرا یادتان رفته و یکباره لب به سخن میگشایید و منافع شخصی را بر منافع ملی ترجیح میدهید؟»
در این نقطه حرف اصلی به میان میآید. حرف زدن از قتل عام ۶۷، «منافع ملی» را به خطر میاندازد و نباید از آن حرف زد. قضیهای که خامنهای از روز اول نمیخواست کسی وارد آن شود چون «منافع ملی»، بخوانید منافع خامنهای به خطر میافتاد.
رئیسی معدومان ولایت را هم به کمک گرفت تا نشان دهد که روحانی نباید بیشتر وارد این موضوع شود؛ «ما زندگی استادی را دیدهایم که وقتی به او میگفتند آقای بهشتی! چرا در برابر تهمتها چیزی نمیگویید، میگفت باید مصالح کشور را رعایت کنم». آری «منافع ملی» و «مصالح کشور» که نام مستعار نظام ولایت فقیه است به خطر میافتد اگر از قتل عام ۶۷ صحبت به میان آید.
رئیسی با این هشدار و انذار آخرین تیر ترکش را رها میکند: «در این ساعات باقیمانده هر کس در هر حوزه و شهری که قرار دارد با جمعی صحبت کند و گفتوگوی چهره به چهره داشته باشد تا ما شاهد شکوه و عظمت در ۲۹ اردیبهشت باشیم.»
گستردگی جنبش تحریم، رئیسی را وادار میکند تا اینگونه التماس کند که مخاطبانش در یک «گفت و گوی چهره به چهره»! دیگران را به پای صندوق رای بکشانند تا به نظام مشروعیت بدهند.
جواب مردم
با این تفاسیر اگر نقطه ورود و ماهیت و نیاز ولایت چنین است پس حرف مردم لاجرم، سوال در مورد قتل عام ۶۷، انگشت گذاشتن بر جنایت علیه بشریت و تحریم گسترده انتخابات! است. مردم جواب خود را به این نظام در خیابانها خواهند داد.
نظرات
این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر میکنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و میخواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.