بیست و دو سال از سلسله قتلهای تکان دهنده و فجیعی که قتلهای زنجیره ای نام گرفته اند میگذرد. در این سلسله جنایات دهها تن از چهره های سیاسی و ادبی و هنری در یک پروژه و توطئه برنامه ریزی شده توسط حکومت به شیوه های کاملا مافیائی، برخی در درون خانه هایشان و برخی با آدم ربایی و بعد از شکنجه های مهلک، به قتل رسیدند. توحش و درنده خویی ادمکشان اسلامی به حدی بود که در آذر ماه سال ۷۷ حتی کارون حاجی زاده  کودک نه ساله را به همراه پدرش حمید حاجی زاده شاعر منتقد حکومت با سبعیت تمام مثله کردند و به قتل رساندند. علیرغم اینکه شواهد بسیاری مبنی بر دست داشتن عوامل حکومت اسلامی در این قتلها وجود داشت، حکومت فقط بعد از مدتها طفره رفتن، قتل فروهرها و مختاری و پوینده را قبول کرد و آنرا به “عوامل خود سر” در وزارت اطلاعات نسبت داد. هیچکس مسئولیت بقیه قتلها را تاکنون بعهده نگرفته است. اما این سکوت کمکی به حکومت نکرده و نمیکند. هیچکس مطلقا تردیدی در مورد اینکه این قتلها کار عوامل حکومت است نداشته و ندارد.

از همان ابتدای روشن شدن این حقیقت که این قتلها پروژه کثیف حکومت اسلامی برای ایجاد رعب در جامعه بوده است، یک جنبش گسترده دادخواهی برای روشن کردن جوانب این قتلها و محاکمه آمران و عاملان این جنایات در جامعه به جریان افتاده و پابپای جنبش سرنگونی جلو آمده و گلوی حکومت را گرفته است. و نکته مهم اینست که امسال بویژه این جنبش ابعاد وسیعتری بخود گرفته و شمار قابل توجهی از بازماندگان قتلهای زنجیره ای که با تهدید و فشار سالها ناچار به سکوت شده بودند، زبان باز کرده اند و یکی یکی در مورد نحوه به قتل رسیدن عزیزانشان با رسانه ها سخن میگویند و کیفرخواست خود را علیه حاکمین اعلام میکنند. نه فقط نزدیکان این عزیزان، بلکه بسیاری از شخصیتها و چهره ها و افراد دیگر در داخل و خارج کشور نیز در مورد این جنایت زنجیره ای عظیم سخن میگویند و کیفرخواست علیه حکومتیان صادر میکنند. در مدیای اجتماعی و رسانه ها، تصاویر قربانیان همه جا دیده میشود. سالروز قتل این عزیزان گرامی داشته میشود. بیانیه هایی علیه جانیان صادر میشود. بحث و گفتگو و یادبود و گرامیداشت قربانیان وسیعا جریان دارد. در واقع دادگاهی به گستره جامعه علیه آدمکشان اسلامی به جریان افتاده و گلوی حاکمین را گرفته و دارد آنها را به محاکمه میکشد.

همه میدانند که قتلهای زنجیره ای تنها جنایت حکومت اسلامی نیست. جمهوری اسلامی حکومت خونخوار و بیرحم و وحشی سرمایه داران حاکم است و صدها هزار نفر از عزیزان مردم را طی حاکمیت کثیفش به انحاء مختلف قربانی کرده است و همچنان هم یک روز بدون قتل و اعدام نمیتواند به حیاتش ادامه دهد. قتلهای زنجیره ای اما زخمی است بر پیکر جامعه که همچون اعدامهای دهه شصت شاخص همه جنایات حکومت است. شاخص وحشی گری و بیرحمی بی انتهای حکومت و سیستم مافیائی حاکمین است. کیفرخواست علیه قتلهای زنجیره ای، کیفرخواست علیه کل حکومت اسلامی است. تاکیدی بر این واقعیت انکارناپذیر است که جامعه از دادخواهی این جنایات کوتاه نمی آید. تک تک دختران و پسران و پدران و مادران و کودکان مردم عزیزند و مردم نمیتوانند از کنار یک مورد از این قتلها هم بگذرند. حقایق باید روشن شود. قاتلان این عزیزان باید به پای محاکمه کشیده شوند. کل حکومت اسلامی باید تاوان این جنایات را بپردازد. یک جامعه کامل شاکی است. زخمی که قتلهای زنجیره ای و دیگر جنایات بر پیکر جامعه به جا گذارده بدون سرنگونی کامل حکومت اسلامی و جارو کردن کل این مافیای اسلامی سرمایه داران التیام نخواهد یافت. خشم  عمیقی که در جامعه موج میزند، دردی که در دلهای میلیونها انسان می پیچد، نه  فقط انقلابی زیر و رو کننده را آبیاری میکند، بلکه الهام بخش انقلابی برای پایان دادن به دوره توحش و ستمگری و سرکوب  و زندان و اعدام در این کشور است. همه چیز گویای اینست که این جامعه بدنبال انتقام از شکنجه گران و قاتلین عزیزانش نیست. بلکه بدنبال روشن شدن حقایق و خلاصی از شر حکومت جنایت و کل این دوره وحشی گری است. با سرنگونی جمهوری اسلامی یاد همه عزیزانمان را گرامی میداریم و جامعه ای انسانی و آزاد و بدون اعدام و قتل و وحشی گری را پایه ریزی خواهیم کرد و وحشیان تاریخ را به موزه های عصر توحش خواهیم سپرد.  

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)