از فرقه حشاشین( حسن صباح) تا نظام اسلامی در ایران
ترور یا ترورگری در لغت، در زبان فرانسه به معنای هراس و هراس افکنی است و در سیاست به کارهای خشونت آمیز و غیرقانونی حکومتها برای سرکوبی مخالفان خود و ترساندن آنها میگویند و نیز کردار گروههای مبارزی که برای رسیدن به اهداف سیاسی خود دست به کارهای خشونت آمیز و… میزنند ترور نامیده میشود.
ترورگری روش حکومتهایی است که با بازداشت و شکتجه و اعدام و انواع آزارهای غیرقانونی، از راه پلیس سیاسی مخفی، مخالفان را سرکوب میکنند و میهراسانند.
تروریسم و آدم ربایی یک پدیده تازهای نیست، تاریخ مشحون از اقداماتی است که حیات بی دفاعان را سلب یا تهدید کرده، افراد بشر را از حقوق و آزادیهای خود محروم نموده، روابط دوستانه میان دولتها را در معرض خطر قرار داده و تمامیت ارضی و امنیت دولتها را به مخاطره افکنده است.
اساساً هر زمان دلیلی برای مخالفت با نظم حاکم بینالمللی با دولت مشخصی به وجود آید، تروریسم به عنوان سلاحی برنده، کم هزینه و قابل دسترسی جلوه میکند.
هیچ تاریخ دقیقی از تروریسم در دست نیست، و مطالعات * شمید و جانگمن* در خصوص تاریخ ادبیاتِ این واژه نیز، حتا فهرستی از تاریخ این پدیده ارائه نمیدهد. این فقدان نشانگر منطق متعارف آکادمیک است که تروریسم را از دهه (۱۹۶۰) رقم زده و آن را منحصر به فرد میداند، و صرفاً و تنها جنبه سیاسی داشته است. حال آنکه اکنون طرف مقابل و یا مخاطب تروریستها جامعه است!
روش آنارشیستها و برخی دستههای دیگر در روسیه تزاری ترورگری بود. از این جهت ترور به معنای کشتار سیاسی هم بکار میرود و کسانی و یا دولت هایی مانند جمهوری اسلامی که به کشتار سیاسی ذست میزنند را ترورگر و یا تروریست میخوانند. در دوره انقلاب فرانسه از می۱۷۹۳ تا ژوییه ۱۷۹۴ را دورهی ترور میگویند زیرا در این دوره هزاران تن را با گیوتین گردن زدند.
بر پایه فرهنگ لغات فرانسه که در سال (۱۷۹۶) به نشر سپرده شد؛ * ژاکوبن*ها گاهی در سخنان و نوشتارهای خود این اصطلاح را با برداشتی مثبت درباره خودشان به کار میبردند. اما از یازدهمین ماه تقویم انقلاب فرانسه، واژه * تروریست* به صورتی ناشایست و ناسزا درآمد که حکایت از یک عمل و فعل بزهکارانه داشت. چندی پس از آن، این واژه به دیکسیونر انگلستان وارد گردید.
* ادموند برک* در نوشته خود در (۱۷۹۵) از هزاران درنده دوزخی که خود را تروریست میخوانند و به جان مردم افتاده اند؛ یاد کرده است. در آن زمان منظور از تروریست، فرازی از انقلاب فرانسه بود که تقریباً از (مارش ۱۷۹۳ تا ژوئن۱۷۹۴) را در بر میگرفت و این واژه با * حکومت وحشت* هم معنا بود. پس از این دوره واژه تروریسم معنای گستردهتری یافت و در فرهنگهای لغت معادل وحشت و ترور تعریف و تبیین شد.
تعریف لغوی
– تروریسم/ تروریزم در زبان فارسی معادل ندارد و در فرهنگهای لغت فارسی از این مورد ذکری به میان نیامده است با این حال * واژه تروریسم از فعل ترور مشتق شده است که در لغت به معنای * ایجاد رعب و هراس در بین مردم* و یا مرعوب ساختن دیگران* است. در فرهنگ آکسفورد، تروریزم به * وحشت فزاینده* یک شخص یا چیزی که وحشت فزایندهای تولید کند؛ تعریف شده است این فرهنگ ذیل این تعریف اضافه میکند که تروریزم: توسل به خشونت برای اهداف سیاسی یا اجبار حکومت به انجام فعل یا ترک فعلی، به این وسیله که در بین مردم تولید وحشت کند. *
– تعریف حقوقی دیگر تروریزم چنین است: * کارهای جنایی ضد کشور به منظور ایجاد هراس در اشخاص یا اصناف و طبقات معین با همه کشور را گفتهاند.
واپسین گروهی که خود را تروریست توصیف کرد؛ * لهی (استو گانگ) از مخالفان مبارزه برای استقلال اسرائیل در دهه (۱۹۴۰) بودند. پس از آن شورشیان مکرر در مکرر دشمنان خود یعنی حکومت هایی که با آنها مخالف بودند را با این عنوان میخواندند.
نخستین گروههای تورریستی با انگیزههای * مقدس* شکل گرفتند. پیش از انقلاب فرانسه تنها * دین از قدرتِ توجیه ترور* برخوردار بود. * راپویورت* گروههایی از ادیان مختلف همچون *
درتاریخ ایران و شرق اسلامی، فرقهای که از ترور به صورت یک روش دائمی استفاده کرده اسماعیلین نزاری یا شیروان حسن صباح هستند که ترورگریهای آنان وحشتی در دل همگان از جمله مسیحیان صلیبی افکنده بود که هنوز در زبانهای اروپایی به نام «اساسین» و دگرگون شده حشتشون یا حشاشین یعنی قاتل معروفند.
حشاشین/Hassasin/ یا دارو فروشان که اصطلاحی است عربی و در زبانهای لاتین به صورتAssassin، نوشته میشود و به پیروان * حسن صباح* گفته میشد که مقارن سال (۱۰۹۰) میلادی در قلعه الموت قزوین مستقر شدند و حدود دو قرن حکومتی از ترور را در ایران تا سرزمین شام بر پا نمودند. تصور غربیها بر این است که پیروان فرقه یاد شده با خوردن * حشیش* دست به مخالفان خود میزدند. شاخهی ایرانی فرقه حشاشین به دست مغولان در سال (۱۲۵۶) میلادی و شاخه دیگر آن در سرزمین شام (سوریه امروزی) مستقر بود به دست (ممالیک مصر)، (۱۲۷۰) از میان برداشته شد.
در قرن اول میلادی و * تاگ*ها (هندوئیسم) از قرن (۱۳ تا۱۹) میلادی فرقه سیکاوی به عنوان کهن ترین جنبش شناخته شده * دین تروریستی* شناخته شد.
پس از گذشت سالها از تاریخ ترور در قالب ترورهای دینی، نخستین مدل از تروریستهای سکولار در آمریکا نمایان شد. * کوکلوس کلان*ها، از سوی فرزندان انقلاب آمریکا بودند که قصد بیرون راندن مظنونین به هواداری از تاج و تخت، ترک سربازان فدرال از جنوب و خنثا کردن نقشههای جمهوری خواهانِ رادیکال را داشتند.
نقطه آغاز بررسی تروریسم سیاسی معاصر را باید پس از انقلاب فرانسه و تشکیل کنگره وین در قرن (۱۹) و سرکوبی آمال رهایی و وحدت طلبی ملتها که موج ترور، سراسر اروپا را فرا گرفت، جست. جنبش * کاربونری، ایتالیا* جنبش * تورشن شاف، انجمن دانشجویان وحدت طلب آلمانی در دانشگاه ایدنا و یا جنبش دانشجویی * یوگ اسلاو* به منظور کسب تروریسمِ سیتماتیک در نیمه نوزدهم پا گرفت و از همان آغاز انواع گوناگون داشت. محاکمههای انقلابی یا دادگاههای خلقی در فرانسه، ترورهای روسی، اقدامها دیگر تروریستی در عثمانی، فدراسیون انقلابیهای مقدونیه، در روسیه جنبش * نارود*، جنبش طبقه کارگر گروه میهن و آزادی باسک و… که هر کدام قتل دولتمردان، پادشاهان، وزرا و اُمرا را در پی داشته است.
انفجار ناگهانی تروریسم شورشی در دهه (۱۹۶۰)، حوادث الیمپیک مونیخ (۱۹۷۲)، ربودن وزیران سازمان کشورهای صادر کننده نفت وین (۱۹۷۵)، جوخههای مرگ السالوادور ارتش مخفی ضد کمونیستی در گواتمالا، گرگهای خاکستری در ترکیه، حواریون ضد کمونیستی در اسپانیا، انجمن پروتستانهای دفاع از اولستر در ایرلند شمالی و ترورهای مقدس که از اواسط دهه (۱۹۷۰) و بهمن۵۷ در ایران شروع گشت؛ بمب گذاریهای شهادت طلبانه علیه اهداف غربی در لبنان، تروریستهای سنی در سوریه، تونس، مراکش، الجزایر و یا تروریستهای یهودی در بیت المقدس و تروریستهای مسیحی در غرب به ویژه ایالات متحده آمریکا، انفجار مرکز آموزش گارد ملی عربستان سعودی در ریاض (۱۹۹۷) و بزرگترین نمونه اعمال تروریستی، عملیات کوبیدن سه فروند هواپیمای مسافربری آمریکایی با سرنشینان آنها به برجهای دوقلوی مرکز تجارت جهانی و مقر پنتاگون در (۱۱سپتامبر۲۰۰۱).
در پی قتل الکساندر اول پادشاه یوگسلاوی در سال ۱۹۳۴ بدست کرواتها فرصتی برای جامعه سیاسی بین المللی فراهم آورد تا دو قرارداد بین المللی یکی در خصوص پیشگیری و مجازات تروریسم و دیگری در مورد تاسیس دادگاهی صالح بین المللی برای رسیدگی به اقدامات تروریستی به تصویب برساند.
یکی از مسائل مهم و حساس جامعه بینالمللی در عصر امروز، پدیده تروریسم و آثار آن در تحولات روابط بین الملل است. زیرا که تروریسم از تهدیدی ملی به تهدیدی بینالمللی و جهانی بَدَل گشته است.
ماهیت جهانی این مساله، جامعه بینالمللی را وادار به انجام اقداماتی برای مقابله با تروریسم نموده است.
گرچه اقدامهای گوناگونی اعم از یکجانبه و دوجانبه و یا حتا منطقهای به منظور کنترل تروریسم صورت گرفته، اما اقدامها همه جانبه و مشارکت همهی دولتها در جهت مبارزه با پدیده تروریسم امری اجتنابناپذیر است و مناسبترین مکان به منظور حل این شکل جهانی سازمان ملل متحد است.
در راستای مبارزه با پدیده تروریسم جامعه بینالمللی با آگاهی از خطرهای ناشی از تروریسم، اقدامهای متعددی را در مقابله با این پدیده انجام داده است.
که نتیجهی این اقدامات، همانا تصویب قطعنامهها و معاهدات ضد تروریسم در خصوص ابعاد گوناگون پدیده تروریسم بوده است.
هرچند جامعه جهانی در دستیابی به یک تعریف مورد پذیرش از تروریسم «توفیق» نداشته، اما کنوانسیونهای ضد تروریسم مصوب سازمانهای بین المللی، اعمال تروریستی مختلف را تعریف و از آنها به عنوان جرایم بینالمللی یا میکند.
(ادامه دارد…)
نیره انصاری، حقوق دان، متخصص حقوق بین الملل و کوشنده حقوق بشر
۹،۱۲،۲۰۲۰
۱۹،۹،۱۳۹۹
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.