پیش از این به ملخ‌خوریِ تعبدیِ آخوند محمد حسین طباطبایی (اینجا) اشاره کرده‌ام (البته ملخ خوردن اشکالی ندارد؛ بلکه چون سفیهان به نحو تعبدی چنین کردن اشکال دارد) و نیز به قصه‌ی نقل شده توسط آخوند طباطبایی پرداخته‌ام (اینجا)؛ به قصه‌ای که مستند به یک رؤیاست و وفقِ شواهد و اوضاع و احوالِ حاکم بر قضیه، ظاهراً آخوند طباطبایی معتقد است مسلمانانِ سنی مذهب، به خاطر اینکه شیعه‌ی علی بن ابی طالب نیستند، شب اول قبر توسط فرشتگان با گرز آتشین شکنجه و مجازات می‌شوند و مآلاً این پرسش را مطرح کرده‌ام که به چه مجوزی چنین اشخاصی فیلسوف و علامه و استاد و متفکر نامیده می‌شوند؟ چرا مفاهیمِ محترم را مبتذل می‌کنید؟ آیا این موجودات مصداق پیکان‌وانتی نیستند که یک عمر کتاب حمل کرده‌اند؟ این چه نوع شرف و شعور و وجدان و قدرتِ تفکری ست که در اواخر قرن بیستم، تصورش از «خداوند و اخلاق و فضیلت و عدالت و معنویت و حقیقت و انسانیت» به اینجا می‌رسد؟

◾️اینک آقای ترکاشوند مستندات دیگری برای احراز سطح شعور آخوند طباطبایی ارائه کرده‌است که البته بر اهل نظر پوشیده‌نبود. اینکه نامسلمانان، مشتی حیوان بیش نیستند و باید وفق آموزه‌های قرآن، تمام جهان و بلاد کفر را اِشغال کرد و کاخ سفید را به حسینیه و زینبیه بدل ساخت (اینجا و اینجا ).

منتها نکته‌ی مهم و قابل انتقاد این است که آقای ترکاشوند در این میان چنان سخن می‌گوید که گویا اسلام اصیل چیز دیگری ست و آخوند طباطبایی از آن عدول کرده‌است(!) خیر! این سخن یا خطاست و یا دروغ و ماله‌کشی ست (اگر از روی علم و عمد باشد).

اسلام دقیقاً همین داعش است و همین است که آخوند طباطبایی می‌گوید. کافران مثل سگ نجس هستند و باید با مثلث سرکوب (یا جزیه و باج سبیل یا شمشیر و مرگ یا اسلام و خراج به خلیفه)، تحقیر و منکوب شوند و در انتها نیز مثل سگ در جهنمی آشویتسی شکنجه می‌شوند. مرتد، ولو اگر انسانی عالم و مؤمن به تصوری از خدا و اخلاقی باشد، تا ابد به جهنم می‌رود و تمام اعمال نیکش ضایع می‌شود و حقوق کافران با مسلمانان برابر نیست و…

اسلام اساساً یک ایدئولوژیِ تمامیت‌خواه و سلطه‌گر و انحصار‌طلب و دچار احساس حقیقت‌یافتگی و استغناء و برتری و برگزیدگی برای بسط قدرت است و الله به وضوح، یک سلطان مستبد و توتالیتر و مذکر است و در این خصوص مفصل استدلال کرده‌ام و شواهد درون‌متنیش را آورده‌ام.

اسلام برخاسته از یک کانتکستِ قبیله‌ای و بدوی و اسطوره‌ای و خرافی و ماقبلِ مدرن است و مشحون است از عرفیات و تاریخیات و اقتضائات محیطی و فرهنگی و بشری و خطاناک. اسلام تکوین یافته در محیطی است که در آن، برده‌داری و سنت ثار و مردسالاری و دیگری‌ستیزی و مرتدکشی و تکفیر با عقل و عدل زمانه تعارض نداشته‌است.

در زیست‌جهانِ محمد بن عبدالله توقع لیبرال‌دموکراسی و صدور اعلامیه‌ی حقوق بشر نمی‌توان داشت. اسلامِ اصیلتان همین است که طی ۱۴۰۰ سال توسط متخصصین اسلام بیان شده‌ و تحقق تاریخی یافته‌است و اکنون در داعش می‌بینیم و مستند است به شواهد درون‌متنی در قرآن و سنت نبوی.

گناه آخوند طباطبایی چیست؟ این است که واقعیات اسلام را نشان داده‌است؟ اسلام هیچگاه در وهله‌ی نخست و به شکل اصیل، دغدغه‌ی ایمان و معنویت و اخلاق نداشته و تمام وجودش، اراده‌ی قدرت است (فقه و اخلاقش نیز قبیله‌ای و دیگری‌ستیز است و جهان‌شمول نیست و تبعیضِ ساختاری دارد؛ یعنی برای مثال غیبت و تهمت نسبت به کفار و دیگری‌ها حکمش فرق دارد). مگر در عصر سنت در کل جهان، چند ملحد و ماتریالیست وجود داشته‌اند تا محمد بن عبدالله بخواهد مؤمنشان کند؟ بت‌پرست‌ها نیز بر خلافِ دروغ رایج، سنگ و چوب نمی‌پرستیدند و بت‌ها نماد نیروهای ماورائی بوده‌اند.

پایان

۸ آذر ۱۳۹۹

منبع: کانال تلگرامی نقدآگین👇

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)