حذف و سانسور سخنان رجوی در باره میرحسین موسوی در یوتیوپ و ویدئوهای انتشاریافته توسط مجاهدین خلق نشان از انحطاط و  ورشکستگی سیاسی نیرویی است که نمی تواند فضاحت مواضع پیشین و پسین خود را توجیه ، تفسیر و به معرض دید و شفافیت در برابر افکار عمومی قرار دهد.

درحالی که مسعود رجوی در سال ۱۳۸۸ نه تنها به اقرار خود در برنامه تلویزیونی، «میرحسین موسوی» را در ردیف « رضا پهلوی» و شخصیت هایی همچون « مهدی بازرگان» قرار می داد، بلکه با پیش کش کردن رهبری سیاسی و هژمونی و اپوزیسیون به میرحسین موسوی را « وظیفه خود دانسته » و « از آن به هیچ‌وجه رویگردان نیست» و« خجالت هم نمی‌کشد!»  و « با صدای بلند هم می‌گوید» و تأکید دارد « آن چه خجالت دارد این است که آنها( میر حسین موسوی و رضا پهلوی) اهل این کار نباشند ».

رجوی همچنانکه از « ضرورت  سرنگونی رژیم ولایت‌فقیه به میرحسین موسوی میگوید» فراتر از آن« اگر خواستند و توانستند، در ساختن آینده شرکت کنند.»[‌سخنان داخل گیومه از رجوی است]

 

اینک با گذشت ۱۱ سال از سخنان و مواضع فوق، مسعود رجوی با مستمسک قرار دادن منتقدین به گزارش عفو بین الملل،  آقای مصداقی  و ۱۰۴ تن از روشنفکران و همکاران بیدارن  و… را به « همسویی و همدستی با حاکمان خون‌ریز» متهم می کند و « وظیفه مبرم هر زندانی سیاسی و هر انسان باشرفی می‌داند و سکوت در مقابل این وادادگی را محکوم ‌کند.»

 

مسعود رجوی در ۱۵ آبان ۹۹ در بیانیه ای تحت عنوان« بیانیه زندانیان سیاسی شاهد قتل‌عام ۶۷؛ حمله به عفو بین‌الملل حمله به جنبش دادخواهی و در خدمت مسئولان قتل‌عام است » ضمن تهمت پراکنی برعلیه آقای ایرج مصداقی، و بطور غیرمستقیم امضا کنندگان بیانیه ۱۰۴ روشنفکر در حمایت از دادخواهی و دستگیری حمید نوری را مورد تهدید و ارعاب قرار داد.

لینک بیانیه در سایت مجاهدین خلق:

بیانیه زندانیان سیاسی شاهد قتل‌عام ۶۷؛ حمله به عفو بین‌الملل حمله به جنبش دادخواهی و در خدمت مسئولان قتل‌عام است

https://news.mojahedin.org/i/%D8%A8%DB%8C%D8%A7%D9%86%DB%8C%D9%87-%D8%B2%D9%86%D8%AF%D8%A7%D9%86%DB%8C%D8%A7%D9%86-%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%B3%DB%8C-%D8%B4%D8%A7%D9%87%D8%AF-%D9%82%D8%AA%D9%84%E2%80%8C%D8%B9%D8%A7%D9%85-%DB%B6%DB%B7%D8%9B-%D8%AD%D9%85%D9%84%D9%87-%D8%B9%D9%81%D9%88-%D8%A8%DB%8C%D9%86%E2%80%8C%D8%A7%D9%84%D9%85%D9%84%D9%84-%D8%AD%D9%85%D9%84%D9%87-%D8%AC%D9%86%D8%A8%D8%B4-%D8%AF%D8%A7%D8%AF%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%87%DB%8C-%D8%AE%D8%AF%D9%85%D8%AA-%D9%85%D8%B3%D8%A6%D9%88%D9%84%D8%A7%D9%86-%D9%82%D8%AA%D9%84%E2%80%8C%D8%B9%D8%A7%D9%85-%D8%A7%D8%B3

در این بیانیه عنوان میشود:
« در این راستا تأکید می‌کنیم که توهین و تعرض به عفو بین‌الملل و محققان و گزارشگران آن تنفرانگیز و همسویی و همدستی با حاکمان خون‌ریز است. ما همان‌گونه که در بیانیه ۱۴۰۴ زندانی سیاسی آمده است: «افشای هرکسی، اعم از زندانی یا غیرزندانی، با هر ادعایی که دارد ولی اکنون در راستای منافع رژیم قدم برمی‌دارد را، وظیفه مبرم هر زندانی سیاسی و هر انسان باشرفی می‌دانیم و سکوت در مقابل این وادادگی را محکوم می‌کنیم.»

 

محتوای بیانیه عفو بین الملل در سال ۹۹ [ ۱] در باره نقش و مسئولیت میر حسین موسوی جای شک و تردیدی نیست. اما از اینکه درسال ۱۳۹۹ و  بمناسبت سی و دومین سالگرد قتل عام ۶۷ تمرکز ویژه در باره نقش میرحسین موسوی  در کشتار۶۷ صورت گرفته است، درحالیکه رژیم جمهوری اسلامی و خامنه ای و آیت الله رئیسی( از اعضای هیأت مرگ)، حسینعلی نیری رئیس هیأت کشتار ۶۷، ریاست دادگاه انتظامی قضات و شیخ محمد مقیسه( ناصریان) قاضی ارشد رژیم و رئیس زندان گوهردشت در ۶۷ و… همچنان بر مسند قدرت بوده و بر حکم اعدام پای می کوبند، درکانون توجهات قرار دادن و برجسته کردن نقش میر حسین موسوی جهت  دادخواهی۶۷،  درحالیکه تاکنون بمدت۱۰ سال  در حصر است، بنظر نه تنها با  اصلی و فرعی نکردن سوژه، بلکه نوعی از کج سلیقلی صورت گرفته و این امر با ابهام و پرسش های بسیاری همراه بود.

از سویی دیگر بیانیه عفو بین الملل فاقد هیچگونه  اطلاعات و داده های جدیدی، افزون بر گذشته در باره میر حسین موسوی است. فارغ از این جا داشت که با دستگیری حمیدنوری و محاکمه او در سوئد، عفو بین الملل توجه و تمرکز ویژه ای در این راستا  داشته باشد.

 

بیانیه عفو بین الملل  واکنش ها و نقدهای بسیاری را همراه داشت اما این نوع  نقد های روشنگرانه[ ضمیمه ۲، ۳ ،۴ ]، با اقدامات هدفدار و با ادبیات و فرهنگ رهبران مجاهدین خلق بمثابه « توهین و تعرض» به عفو بین‌الملل و « و همسویی و همدستی با حاکمان خون‌ریز » قلمداد شده و و در پوشش حمایت از عفو بین الملل، اقدام به  ترور شخصیت و ایجاد ارعاب بکار گرفته شده است.

این درحالی است که مسعود رجوی در سال ۱۳۸۸ نه تنها «میرحسین موسوی» را در ردیف « رضا پهلوی» و شخصیت هایی همچون « مهدی بازرگان» قرار داده و  با پیش کش کردن رهبری سیاسی و هژمونی به میرحسین موسوی را « وظیفه خود دانسته » و « از آن به هیچ‌وجه رویگردان نیست» و« خجالت هم نمی‌کشد!»  و « با صدای بلند هم می‌گوید» و تأکید دارد « آن چه خجالت دارد این است که آنها( میر حسین موسوی و رضا پهلوی) اهل این کار نباشند »

 

اینک با گذشت ۱۱ سال در ۱۵ آبان ۱۳۹۹ آقای مصداقی  و ۱۰۴ تن از روشنفکران و همکاران بیدارن  و… را به « همسویی و همدستی با حاکمان خون‌ریز» متهم می کند و « وظیفه مبرم هر زندانی سیاسی و هر انسان باشرفی می‌داند و سکوت در مقابل این وادادگی را محکوم ‌کند.

این درحالی بود که مسعود رجوی در سال ۸۸ در نشست های درونی قرارگاه اشرف ( عراق) در حضور بیش از۳۰۰۰ اعضا  که اکنون بیش از ۵۰۰ تن آنها نیز درآلبانی جداشده و شاهد هستند که در باره همین قیام ۸۸ می گفت:

«‌ دیگی که برای من نجوشد، بگذار سر سگ در آن بجوشد! »

موضوع به همین جا ختم نمی شود زیرا رجوی ناگزیر این قسمت از سخنانش را در باره میر حسین موسوی و …حذف کرده است. حذف این سخنان باعث نمی شود تا رهبران مجاهدین خلق بتوانند از زیر بار سخنانی که بر دوش آنها سنگینی می کند راه گریزی داشته باشند.

ادامه مطلب

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)