چند شب پیش فیلم پاپ از احسان عبدی پور را دیدم، برایم آزاردهنده بود. قبلا فیلم تیک آف او را نیز دیده بودم. مشکل اصلی من با آثار عبدی پور بخاطر تصویری است که از جنوبی ها ترسیم می کند، جنوبیها در فیلم های او عموماً انسان های غیرآینده نگر، فاقد خرد سنجشگر و بی تفاوت به منطق هزینه و فایده هستند. جوانان جنوبی در آثار او، ناامید و همه چیز از دست داده تصویر می شوند که قمار با زندگی و سرنوشتان تنها نیروی هویت بخش آنهاست.
میزانسنها همه بازنمایی فقر است نه سبک زندگی جنوبی، و تصویری که از سرخوشی جنوبی ها ارائه می دهد بیشتر از آنکه شادی آفرین باشد ترحم انگیز است چرا که فاقد هر نوع منطقی است و صرفا موجوداتی بی آینده،گسسته از واقعیت و غرق در اوهام ترسیم میکند که به شکل کاملا تصنعی ژست شاد زیستن به خود می گیرند.
بسیاری از دوستداران آثار عبدی پور ممکن است بر این نقدها خرده بگیرند و مدعی باشند که او آگاهانه برای ترسیم خیالات و قصههایش از تن دادن به واقع گرایی سر بازمی زند و نباید آثار او را از منظر واقعگرایی سنجید. ولی با علم به این نگاه نیز در نظر من عبدی پور، جنوبی را که برای تصویر خیالات و قصه های خود ترسیم می کند مملو از کلیشه های رایجیست که مرکزنشینان برساختهاند و او برای مقبولیت آثارش به این کلیشه ها تن داده و نقد، درست بر همین انتخاب او است.
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.