“… الحمدالله در نزد عموم مسلّم و معلوم شد که احبّاء [بهائیان] با حزبی از احزاب نزاع و جدال ندارند و خانه ای خراب نکردند بلکه به عموم محبّت دارند و نهایت آرزوی ایشان ترقّی ایران و ایرانیان است ولی بدون حرب و جدال. زیرا جنگ و جدال بنیهء ایران را ضعیف مینماید و چون بنیه ضعیف گردد هر روز مرضی عارض میشود پس باید کاری کرد که بنیه قوی شود و بنیه ایران به ترویج تجارت و تزئید صناعت و توسیع زراعت و تدریس علوم نافعه و صداقت و امانت و عدالت در امور حاصل شود. ما به ترویج علوم عصریه مفیده و ترقیّات جدیده که منتّج قوّت بنیه است مشغولیم…“
عباس افندی عبدالبهاء
(مکتوبی خطاب بهسهامداران “کمپانیه شرق ایران”)
پیشگفتار
متجاور از یکصد سال پیش از این در سال ۱۹۰۸ میلادی در پی زلزله سهمگینی که در یکی از مناطق ایران بوقوع پیوست تعدادی از نفوس خیرخواه امریکایی با سفیر ایران در واشنگتن تماس گرفته و پس از حصول اطمینان از ابعاد مخرّب آن فاجعه، اظهار علاقه به ارسال کمکهای خیرخواهانه به زلزله زدگان مینمایند. در جواب سفیر ایران اظهار میدارد که هیچگونه وسیلهء ارتباطی برای ارسال اعانات و یا کمکهای امدادی از امریکا به جانبکشورش وجود ندارد و لا جرم پیشنهاد خیرخواهانهء ایشان را رد مینماید. این اشتیاق به مساعدت به ایرانیان، و در عین حال کمک به توسعهء امر تعلیم و تربیت عمومی در آن کشور، پیش زمینه تأسیس انجمنی غیر انتفاعی به نام “انجمن تربیتی ایران و امریک” در سال ۱۹۱۰ میلادی گردید. بعدها به پیشنهاد جانشین مؤسس آئین بهائی، عباس افندی عبدالبهاء این نهاد مسمّیٰ به انجمن ارتباط شرق و غرب شد. در این نوشتار که به مناسبت یکصد و دهمین سالگرد تأسیس این انجمن تنظیم گردیده، به معرّفی این انجمن غیر انتفاعی که آرمانهای فرهیخته ای برای کمک و یاری به مردم ایران در دستورالعمل کار خویش نهاده بود، میپردازد لازم به یادآوری است که با توجّه به فقدان هرگونه پژوهشی راجع به این انجمن در منابع فارسی و یا انگلیسی، این بررسی عموماً با اتکاء به انتشارات خود این انجمن و یا مکالمات مسئولین آن تهیه گردیده است.
انجمن و فعالیتهای آن
از آغاز تا شروع جنگ بین الملل اوّل
در خلال ماههای اوت و سپتامبر ۱۹۰۹ میلادی آقای سیدنی اسپراگ Sprague (اسکندر) یک بهائی امریکایی که نظامت مدرسهء پسرانه تربیت در طهران را به عهده داشت با کسب اجازه از مسئولین مدرسه عازم امریکا گردید که به مطالعهء آخرین اسلوب و متد ادارهء مدارس عمومی امریکا بپردازد. در طول این سفر ایشان به ادای نطقهای متعددی در شهرهای مختلف امریکا در زمینه تجارب شخصی مربوط به زندگی در ایران و تماس با کودکان و دانش آموزان ایرانی و احتیاجات مربوطه پرداخت.۱
تأسیس این انجمن مورد توجّه عبدالبهاء قرار گرفت و در چندین مکتوب خطاب به مسئولین آن به ستایش پرداخته اظهار امیدواری به موفقیت آن می نماید . این مکاتیب در مجموعه ای شامل ۸ صفحه بواسطهء سهراب به انگلیسی ترجمه و از طرف انجمن به صورت جزوه ای انتشار می یابد. در یکی از این مکاتیب که به نظر اولین نامه خطاب به هیئت مدیره میباشد، اظهار نموده که در صورت امکان اسم انجمن را به انجمن ارتباط ایران و امریک تغییر داده که در آینده امکان ورود به زمینه های مختلف تجارت، صنایع و تعلیم و تربیت وجود داشته باشد و از آن نتائج مادی و معنوی هر دو ظاهر گردد. در پایان این نامه آن انجمن را به عنوان “انجمن ارتباط شرق و غرب” یاد کرده و پس از اظهار تفقد تقاضا نموده که هر ماه گزارشی از فعالیتهای آن انجمن به ایشان ارسال شود. در تعدادی دیگر از این مکاتیب تأکید به اهمیت مدارس تربیت و لزوم مساعدت آنها مینماید. در رابطه با ساختار اجرائی انجمن، عبدالبهاء توصیه به سازمان دادن آن در غرب اوّلاً با یک انجمن مشورتی منتخب اکثریت اعضاء و سپس هیئت مدیره ای بین المللی بر اساس آن نموده و موافقت می نماید که نهادهای اداری انتخابی بهائی (محفل روحانی) در کشورهای شرقی همچنین اقدام به انتخاب اعضائی برای آن هیئت مدیره نمایند. ایشان اشکالی در نبودن نام بهائی در نظامنامه نمیبیند و عضویت غیر بهائیان را بلا مانع دانسته بلکه قدمی فراتر برای رسیدن به اهداف عالیه انجمن میداند.۳
فعالیتهای انجمن
نظری عمومی به گزارش سالیانه مورخ ۳۱ مه ۱۹۱۱ گویای ابعاد فعالیتهای این انجمن در طول یک سال و اندی است که از تأسیس آن گذشته بود. در این گزارش کمک و پشتیبانی مالی به مدارس تربیت دخترانه و پسرانه، تأسیس کتابخانه ای در مدرسهء بهائیان آباده و مدرسه تربیت و انتصاب هیئت اجرائی در ایران با عضویت دکتر سوزان مودی به عنوان نماینده امریکا در انجمن جلب نظر مینماید. همچنین اقداماتی به منظور کمک به تجّار ایرانی برای گشایش راههای تجاری بین ایران و امریکا از قبیل ارسال کاتالوگهای کالاهای کشاورزی و صنعتی نیز به چشم میخورد. نمونهء جالب آن درخواست تعدادی از تجّار ایرانی است برای کسب اطلاعات مربوط به تلفنهای امریکایی به منظور نصب در شهر اصفهان و همچنین ماشین تایپ به زبان فارسی. در هنگام تنظیم این گزارش این انجمن دارای ۶۴ عضو فعال بود اعم از خانوادهها، افراد و یا نهادهای محفل روحانی بهائی . در لیست اعضای این انجمن نام افراد سرشناس بهائی و مؤسّسات اداری بهائی ذیل جلب نظر میکند: می مکسویل، لوئیس گریگوری، لورا بارنی و لوآ گتسینگر و محافل روحانی پورتلند، فیلادلفیا، سیاتل، کنوشا و تعدادی دیگر. به علاوه ۱۹ عضو غیر رسمی نیز وجود داشته اند. این انجمن در طول یک سال فعالیت خود مبلغ ۱۰۰۰ دلار برای کمک به دانش آموزان بهائی و غیر بهائی مدرسه تربیت و بصورت بورسهای تحصیلی (۱۸ دلار معادل ۱۸ تومان برای هر دانش آموز) ارسال داشته است.۴
ترجمهء فارسی گزارش مورد اشاره برای مجلس شورای ملّی نیز ارسال میگردد. لازم به یادآوری است که پیش از آن در ماه ژوئیه ۱۹۱۰ احمد سهراب نامه ای به انضمام مشروحه ای راجع به انجمن برای مجلس شورای ملّی ایران و وزارت امور خارجه ارسال میدارد و بدینوسیله خبر تأسیس آن را به اطلاع آن مقامات میرساند که متقابلاً مورد استقبال گرم وزارت امور خارجه قرار گرفته در جواب مشوقانه خویش مینویسند: “گاهی اوقات از مطالب سودمند و اقدامات خیرخواهانه آن انجمن محترم به وزارت خارجه اطلاع بدهند”.۵
نخستین کنفرانس سالیانه