گویا مقررات رسانه ای انگلستان ایجاب میکند که در برنامه هایی نظیر روبه رو که از تلویزیون من و تو پخش می شود و اختصاص به تحلیل سیاسی دارد، پیروان آرای مختلف حاضر باشند تا برنامه یکجانبه نشود. ظاهراً دلیل دعوت از یکی دو نفر مخالف خوان ثابت برنامه همین مقررات بوده است وگرنه روشن است که این شبکۀ تبلیغاتی هیچ تمایلی به عرضه ی خبر و تحلیل متعادل ندارد. خط سیاسیش روشن است و پس بردن توان درک و تحلیل مردم هدفش.

مدتها این نقش مخالف خوانی را آقای نجاح محمدعلی خبرنگار عراقی به عهده داشت و بار ملامت را بدوش می کشید، تازه گویا او هم در زمان خودش با دیگر شرکت کنندگان و احتمالاً مدیریت شبکه مشکلاتی داشت و بالاخره هم از آنجا رفت.ماموریت به عهده ی آقای فربد طلایی افتاد. ولی این بار مثل اینکه صبر شرکت کنندگان به سر رسیده تا آنجا که به وی تعرض لفظی و جسمی کرده اند.

از چگونگی ماجرا روایت یک طرف را داریم و تلویزیون من و تو حتی اطلاعیه ای هم در این باب نداده است که علامتی منفی است. در برنامۀ روبه رو به این اکتفا شد که اعلام شود طلایی جلسه راترک کرده است، همین و بدون هیچ اشاره به درگیری. بنابراین ما هنوز کامل نمی دانیم چه گذشته است. همین قدر به نظر می آید که گفته های طلایی در مورد ترور میکونوس و ربط دادن آن به رجوی که روایت کمابیش رسمی جمهوری اسلامی است، موجب خشم آقای همن سیدی شده و کار به درگیری کشیده است. به هر صورت این امر به هیچوجه ضرب و شتم گوینده را توجیه نمی کند.

اهمیت واقعه بسیار زیاد است و به خودش ختم نمی شود. مقصود من دفاع از سخنان او نیست که با بسیاری از آن نیز من موافق نیستم ولی این به نظر من آژیر خطری است برای همه کسانی که دل به برپایی جامعه ای دموکرات و آزاد در ایران فردا بسته اند. وجود رسانه های بزرگ تبلیغاتی که خود را به هیچ نوع اخلاق روزنامه نگاری مقید نمی دانند و نه فقط هر خبری را هر طور می خواهند می دهند، بلکه حتی حرمت مهمانان خود را نیز نگاه نمی دارند، فضا را بسیار مسموم کرده است و نزد مردم نفرت پراکنی کرده. اگر کار به این منوال پیش برود بعید نیست که در همین کشورهای دمکراتیک کار تعرض به جلسات سیاسی و خیابان ها هم بکشد. اگر به درستی و صحت کلام خود ایمان داریم از سخن مخالف باکی نداریم و با اجازه دادن به مخالف به گسترش نظرخود کمک میکنیم وبه آزادی بیان یاری میرسانیم. آنچه قربانی این روش های نادرست تبلیغاتی خواهد شد، آزادیخواهی است. زدودن قبح بی قیدی در تهیۀ خبر و برنامه سازی، کار رسانه هایی است که آبشخور فکری و مالی شان برای همه معلوم است و دارند مبارزه ی آزادیخواهان را به بیراهه می کشند. اگر قرار باشد هر که حرفی خلاف میل یک رسانه زد در همان محل کتک بخورد، تکلیف آزادی در ایران آینده از همین الان روشن است. اگر در مقابل مخالفان چنین رفتار می کنید چه ایرادی دارید که به حکومت اسلامی بگیرید؟

از این گذشته اگر پایتان به ایران برسد با مردم و با مغلوبان چه خواهید کرد؟

متاسفانه این کم طاقتی و بی تابی منحصربه گردانندگان این برنامه نیست و در جاهای دیگر هم دیده می شود و در داخل کشور بیشتر است چون واقعا در شرایط نابسامانی بسرمی برند ودایم سرکوب می شوند و می دانیم یکی از نتایج آن آخوندکشی است که مدتی است رسم شده و حملاتی اینجا و آنجا می شود. آیا بدین ترتیب باید این روش را تایید و تشویق کرد؟

همه ی ما مسئولیم و باید همدیگر را به مدارا و تساهل دعوت کنیم نه به انتقامجویی و مقابله به مثل. با شرایطی که جمهوری اسلامی و دخالتگران خارجی ایجاد کرده اند، این خواست تا به چه حد قابل اجراست نمی دانم ولی از فردایی می ترسم که هیچکس به کس دیگری رحم نکند و سنگ روی سنگ بند نشود.

صحبت از آزادی کردن و حتا زندانی کشیدن برای آن تضمینی برای آزادیخواهی ما نیست باید نفرت و استبداد درون خود را از بین ببریم تا بتوانیم به آزادی برسیم .

۳۱ شهریور ۱۳۹۹

۲۰۲۰-۰۹-۲۱

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)