علاقمندم به یکی از مداخل مهم مغفول مانده در گفتمان اپوزیسیون اشاره کنم. یکی از بنیادهای مهم فلسفی جریانهای سیاسی ما تاثیرپذیری نامرتبط و افراطی آنها از مفهوم «حقیقت» است. اگرچه در نظام فلسفی من «حقیقت» از هیج تعین وجودی برخوردار نیست، اما استفاده مفرط از آن در ارزیابی گروههای رقیب اپوزیسیون در ایران به جد آزار دهنده است: هیچ حقیقت متعینی حداقل در صحنه عمل سیاسی وجود ندارد، آنچه مهم است تاثیرات کارکردی ایدئولوژیهای سیاسی رقیب است – چنین گزارهای البته خود-ارجاع نیست. عدم خود-ارجاعی آن در حوزه عمل سیاسی روشن است، اما درحوزه فلسفی کمی تکنیکی است که خارج از حدود این نوشته است- مسئله مهم مرتبط با تاثیرپذیری افراطی جریانهای اپوزیسیون از مفهوم حقیقت، تمامیت خواهی آنها براساس کیفیت تمامیت خواهانه خود ایده حقیقت است، حقیقت جایی برای غیر خود باقی نمیگذارد: «اگر مردم دستورالعملهای ما را میپذیرفتند، و اگر گروههای رقیب اجازه میدادند که مردم دستورالعملهای ما را به کار بندند، آنگاه …» به این ترتیب، استفاده افراطی از ایده حقیقت تام، منجر به ایجاد گفتمان حذف میشود. مسئله سومی که با دو امر فوق مرتبط است، مسئله اجتماع و ارتفاع نقیضین است. هنوز اپوزیسیون سیاسی ما به آنچنان بلوغ فکری نرسیده است که توجه کند اجتماع نقیضین از طریق ساخت سیستمی مفهومی، ممکن است. در اصطلاح عمل سیاسی به چنین سیستمی، بستر حل منازعات سیاسی میگویند، فرهنگی که از بالاسر ایدئولوزیهای رقیب آنها را در یک سیستم مفهومی جدید متحد میکند، همانگونه که تعارضات زیر سیستمی میتواند شرط ضرور کارکرد سیستم باشد. اپوزیسیون ما باید به چنین بلوغ فکری دست یابد که مثلا هم نقش و کارکرد اصلاحطلبان را به رسمیت و اعتبار بشناسد، هم نقش و کارکرد گروهای رادیکال اپوزیسیون را و هم فراتر از آن نقدهای این دو گروه بر یکدیگر را. تنها آنچه که از توان سیستمی فراتر میرود، گفتمانهای حذفی است که گروهی دست به حذف گروه دیگر میزند تا حقیقیت ایدئولوژیک خود را جامه تمامیت بپوشاند.
گفتمان اپوزیسیون
دوشنبه, 24ام شهریور, 1399
اضافه شده توسط گیلانی نویسنده مطلب:مطالب منتشر شده در این صفحه نمایانگر سیاست رسمی رادیو زمانه نیستند و توسط کاربران تهیه شده اند. شما نیز میتوانید به راحتی در تریبون زمانه عضو شوید و مطالب خود را منتشر کنید.
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.