مهندسی و دستکاری بازار بورس و ارز خارجی توسط حکومت ایران به منظور جذب نقدینگی برای جبران کسری همچنان ادامه دارد. بورس و ارز ، ۲ منبع درآمدزایی برای حکومت ایران هستند.
در ابتدای سال ۱۳۹۹ شاخص کل سهام در بورس تهران در کانال ۵۰۰ هزار واحد بود. اما حکومت ایران با دستکاری شاخصهای بورس و به منظور جذب سرمایه از بازارهای موازی مانند ارز خارجی و طلا و به منظور جبران کسری بودجه این شاخص را به ۲ میلیون رساند.
این امر شگفتی همگان را در پی داشت چگونه در حالی که کرونا تمامی بازارهای معروف بورس جهان را دچار رکود و افت شاخص سهام کرده بود، شاخص بورس در تهران چگونه چنین رکوردی را به جای گذاشت؟
این شگفتی آنجا بیشتر میشود که اقتصاد حکومت ایران در سالهای اخیر، بدترین وضعیت خود را تجربه میکند و همه شاخصهای کلان اقتصادی نظام ایران، از نرخ رشد و نرخ تورم گرفته تا بازرگانی خارجی در بدترین وضعیت خود قرار دارد و نظام تحت شدیدترین تحریمهاست، اما نظام شاخص ۲ میلیون را برای سهام بورس تهران اعلام میکند!
نظام طی بهار سال جاری به نقل از حسن قالیباف، ۵۰ هزار میلیارد تومان وارد بازار بورس کرد تا بورس را دارای رونق جلوه داده و مردم را تشویق به انتقال پولشان به بازار سهام کند. در اصطلاح عامیانه به این روند حباب بورس گفته میشود.
برخی از مردم نیز وقتی میبینند ارزش پول ریالی آنها روزبروز کاسته میشود به دنبال راهی برای جلوگیری از این کاهش ارزش هستند و در این بین در دامی که حکومت تحت عنوان بورس پهن کرده میافتند و همان اندک سرمایه خود را نیز از دست میدهند.
البته این سیاست نظام به مانند همه سیاستهایش قربانیان خاص خود را نیز داشت. عدهای که عمدتا سهامداران خرد بودند، فریب این مهندسی ارقام در بورس و دستکاری شاخصها را خوردند و بعد از خرید سهام در ماههای منتهی به مرداد، در شهریور و هنگامی که شاخص سهام به ناگهان افت و به یک میلیون و ۶۰۰ هزار واحد تنزل پیدا کرد، سرمایهها خود را بر باد رفته دیدند بدون این که دستشان به جایی بند باشد.
بر خلاف دیگر کشورها که بازار بورس برای سرمایهگذاری مردم و در خدمت رشد اقتصاد و تولید آن کشور است، در نظام دستکاری رشد بورس به منظور جذب سرمایه جهت کسری بودجه نظام صورت گرفت.
این سناریو این «حسن» را برای نظام نیز داشت که مالباختگان دیگر نمیتوانند ادعایی برای مال از دست رفته خود داشته باشند، چون همانطور که به دنبال حفظ و افزایش سرمایه خود در بورس بودند، ضرر نیز در بازار بورس امری طبیعی میتواند تعبیر شود.
به عبارت دیگر نظام از این حیله استفاده کرد تا مانند موضوع مالباختگان موسسات اعتباری، دیگر با اعتراضات مالباختگان بورس مواجه نشود.
اما بر خلاف نیت نظام، این افت شاخص بوری و متضررشدن شهروندان، پیامدهای اجتماعی خودش را داد و تکانههایی در جامعه ایجاد کرد، امری که میتواند در نهایت به یک مسئله امنیتی برای نظام تبدیل شود.
در روزهای اخیر موضوع دستکاری در بورس به عنوان اولین نشانههای این بحران امنیتی نظام رسانهای شده است.
محمدرضا پورابراهیمی، رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس نظام، وضعیت کنونی بورس را «تهدیدی برای نظام» توصیف کرد و افزود: «الان نگرانی جدی ما از دستکاری بازار است… یعنی اطلاعات غلطدادن به مفهوم گمراهکردن در حوزه سرمایهگذاری، یعنی چیزی که وجود ندارد را ایجاد کنیم».
احسان همتی، کارشناس بازار سرمایه در نظام گفته است: «اگر قرار بود بازار به حال خود رها شود، هرگز شاهد چنین ریزش سنگینی در ارزش سهام و بازار نبودیم؛ به نظر میرسد ارادهای برای این ریزشها وجود دارد و حتی شاید عامدانه هم باشد.»
دستکاری عمدی بازار بورس تهران و افشای آن در قدم بعد تاثیر خود را بلافاصله در بازار ارز نشان داد. به عبارتی وقتی مردم متوجه شدند که هر لحظه امکان سقوط بیشتر ارزش سهام بورس وجود دارد، به تدریج اقدام به خروج سرمایه خود از بورس کرده و به سوی بازار ارز و طلا روی آوردند. این نیز کمینگاه دیگر نظام برای سرمایه مردم بود.
در این مرحله نیز نظام وقتی با افزایش تقاضای ارز مواجه شد، قیمت ارز را توسط بانک مرکزی و به بهانه تعدیل بین ارز دولتی و آزاد، نرخ ارز در بازار آزاد را بالا برده و دلار دولتی را با قیمت آزاد به مردم عرضه کرده و از این منبع هم سود کلانی به جیب زد، همه و همه برای جبران کسری بودجه بدون آنکه نامی از آن برده شود.
تصاویر منشتره دعوای بین شهروندان بر سر خرید ارز در روز ۱۸ شهریور در مجتمع اسکان تهران و افزایش مجدد قیمت دلار تا ۲۵ هزار تومان گویاست.
مهندسی بازار بورس و ارز و طلا توسط حکومت ایران همچنان ادامه دارد، اما این روند سقف حرکتی معینی دارد، تنها وقتی مردم در خیابانها صدای اعتراضشان را بلند کنند و تصمیم به پایان حکومت ولایت فقیه بگیرند، این حرکت نیز پایان خواهد یافت.
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.