جهت گیری علیه قتل عام در زندان ها، کشتار در میادین و خیابان ها و لشکر بزرگ سرکوبگری های نهادینه شده حوزه های گوناگون حقوق شهروندی مردم، در نهایت به شرطی موفق است که بتواند چرخه بازتولید استبداد را بکلی از میان بردارد و این بدون درآمیزی مبارزه برای آزادی شهروند با مبارزه برای حقوق اجتماعی او ناممکن است. زیرا آزادی شهروند پیش از همه به معنای برابری در بهره برداری و سهم بری از امکانات و مواهب زندگی است. پاسداری از نابرابری های موجود در هر پوششی که پنهان شود خدمتگذار بازتولید چرخه استبداد و سرکوب است.
مبارزه با اعدام درآمیخته با این سه ویژگی است که می تواند فراگیر، در راستای رهایی و در مسیر برابری و عدالت اجتماعی باشد.

هنوز یک ماه از هشتگ #اعدام_نکنید و ابراز مخالفت بیش از یازده میلیون نفر در مخالفت با اعدام محمد رجبی، سعید تمجیدی و امیر حسین مرادی از اسرای خیزش آبان نگذشته که سحرگاه چهارشنبه ۱۵ مرداد ۱۳۹۹، #مصطفی_صالحی را اعدام کردند.
بر اساس پاره ای خبرها حکم به مصادره خانه این فرد زحمتکش که از طریق مسافرکشی امرار معاش می کرده برای پرداخت دیه پاسداری دادند که قتلش را زیر شکنجه به مصطفی نسبت داده بودند و حالا خبر محکومیت #نوید_افکاری، جوان ورزشکار کشتی گیر به ۲ بار اعدام و دو برادر دیگرش #وحید_افکاری به۵۴سال و۶ماه حبس و ۷۴ضربه شلاق و #حبیب_افکاری به۲۷سال و ۳ ماه حبس و ۷۴ ضربه شلاق منتشر شده است.
یازده میلیون توئیت و موج جهانی و کشوری گسترده ناشی از آن ماشین اعدام نظام جمهوری اسلامی را متوقف کرد اما این توقف موقتی بود. این واقعیت تلخ به صراحت یادآور نکات زیر است:

اول این که: در چارچوب نظام جمهوری اسلامی، مبارزه علیه اعدام هر شکلی که بخود بگیرد نمی تواند بازدارنده گی کافی ایجاد کند مگر آن که مستمر باشد و دائما گسترش یابد و به یک جنبش فراگیرِ اعتراضیِ مستمر برای آزادی بی قید و شرط همه دربندان و محکومان به اعدام صرفنظر از هر عقیده و مرام و مسلکی تبدیل شود.

دوم این که: مبارزه علیه اعدام مبارزه علیه شکلی لجام گسیخته و خشونت بار از سرکوب سازمان یافته دولتی است که گرفتن جان انسان را اهرم حفظ بقای خود کرده است. مبارزه علیه اعدام حتی اگر به جنبشی فراگیر بدل شود باز شرط لازم فراهم آمده و نه شرط کافی برای موفقیت. این مبارزه همچنان موفق نمی شود مگر این که همزمان علیه سایر شکل های سرکوب سازمان یافته و نهادینه شده جهت گیری کند و با همه نارضایتی های موجود و کارزارها، کمپین ها، نهادها، رسانه ها و گرایش های ضد ستمگری در همه حوزه ها و همه زمینه ها همدلی و همبستگی و همسویی کند. زیرا مجموعه شکل های اعمال ستم بر مردم آن پایه عمومی هستند که اعدام به مثابه شکلی از قتل سازمان یافته دولتی بر آنها تکیه زده است.

سوم این که: جهت گیری علیه قتل عام در زندان ها، کشتار در میادین و خیابان ها و لشکر بزرگ سرکوبگری های نهادینه شده حوزه های گوناگون حقوق شهروندی مردم، در نهایت به شرطی موفق است که بتواند چرخه بازتولید استبداد را بکلی از میان بردارد و این بدون درآمیزی مبارزه برای آزادی شهروند با مبارزه برای حقوق اجتماعی او ناممکن است. زیرا آزادی شهروند پیش از همه به معنای برابری در بهره برداری و سهم بری از امکانات و مواهب زندگی است. پاسداری از نابرابری های موجود در هر پوششی که پنهان شود خدمتگذار بازتولید چرخه استبداد و سرکوب است.

مبارزه با اعدام درآمیخته با این سه ویژگی است که می تواند فراگیر، در راستای رهایی و در مسیر برابری و عدالت اجتماعی باشد.

هم راه کارگران: شروطِ سه گانهِ بازدارندگیِ موثرِ اعتراض به اعدام

 

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)