انفجار عظیم بیروت چشمها را بر روی بشکه انفجاری مخازن گاز کلر و انبار بزرگ نفت بعثت و شهران باز کرد اما حکومت ایران از جابجایی این منابع و مخازن و رفع سایه خطر آن از سر شهروندان کلانشهر تهران پرهیز میکند.
وقتی دود سفید قارچیشکل ناشی از انفجار انبار نیترات آمونیوم بر بیروت سایه افکند و فاجعه آفرید، خسارتهای جانکاه انسانی و اقتصادی آن، آژیرهای هشدار را در تمامی کشورهای جهان به صدا درآورد.
دولتها و حکومتها که گویی از خوابی سهمگین بیدار و برآشفته شده باشند سراسیمه به میدان شتافتند.
رومانی بیش از ۸ هزار تن نیترات آمونیوم را در انبارهای غیررسمی کشف و آن را را جابجا کرد. از کشورهای دیگر نیز گزارشات مشابهی رسید.
اما در ایران تحت حاکمیت ولایت فقیه وقتی افشا شد که مخازن گاز کلر و انبار بزرگ نفت بعثت و شهران میتواند فاجعهای به مانند آنچه در بیروت رخ دارد را در تهران رقم بزند، نظام ولایت فقیه بر آن چشم پوشید.
انبار شیمیایی شمیران متعلق به شرکت نفت نظام با مخازنی غولپیکر در بافت مسکونی شمال غرب تهران و بر روی گسل زلزله مشا بنا شده است.
انبار بزرگ بعثت در فلکه دوم خزانه بخارایی در جنوب تهران نیز، متعلق به وزارت نیروی نظام و در بافت مسکونی پرجمعیت قرار گرفته است.
در خرداد سال ۱۳۹۸، قسمت پست نیروگاه بعثت، دچار آتشسوزی شد که امکان سرایت آن به این انبار نفت عظیم وجود داشت.
شایان ذکر است گاز کلر نیز یکی از مواد خطرناک است که در صنایع شیمیایی مورد استفاده قرار میگیرد. علیرغم تلاشهای انجام شده جهت کنترل رهایش گاز کلر، رهایش ناگهانی آن در تاسیسات مربوطه رخ میدهد.
عدم انجام اقدامات مناسب پس از انتشار این گاز میتواند منجر به صدمه جدی بر روی سلامت کارکنان و جمعیت ساکن اطراف ناحیه صنعتی شود.
مجید فراهانی، عضو شورای شهر نظام در تهران، با اشاره به وجود انبار نفت در محله شهران در شمال غرب تهران، آن را یک بمب ساعتی توصیف کرده که ممکن است «فاجعهای دهشتناکتر از انفجار بیروت» برای تهران به بار آورد.
علاوه بر فراهانی شمار دیگری نیز این نگرانی را ابراز کردند، اما به رقم تمامی هشدار و انذارها، سران نظام از انتقال این مخازن ممانعت به عمل میآورند.
جلالی فرمانده سازمان پدافند غیرعامل حکومت ایران در روز دوشنبه ۳ شهریور اعلام کرد: «انتقال آنها به خارج شهر شدنی نیست. ناچاریم با تاسیسات پرخطر در شهرها همزیستی مسالمتآمیز کنیم».
نظام و از جمله جلالی که میدادند مردم ایران این قمار نظام بر سر جان شهروندان را نمیپذیرند مدعی شد که «یک عده تلاش کردند بگویند تأسیسات نفتی مثل بمب ساعتی است. نباید اجازه داد این مسأله به یک مناقشه در جامعه تبدیل شود.»
اما وقاحت جلالی به همین جا پایان نمیپذیرد، با وجود اینکه متولیان این امر در نظام از انتقال این بشکههای بالقوه انفجاری ممانعت به عمل آورده و جان شهروندان را آماج انفجارهای احتمالی و خطرات این مخازن قرار دادهاند، جلالی اقدام به پیچیدن نسخه برای دیگر کشورها میکند.
جلالی با اشاره به انفجار بیروت میگوید: «این انفجار مثل یک درس عبرت بود و همه کشورها نیازمند بازنگری در موضوع وجود تاسیسات پرخطر در شهرها هستند.»
البته بیتفاوتی حکومت ایران و سپاه خامنهای نسبت به جان شهروندان ایران امر جدیدی نیست همان طور که این امر در لبنان انفجار عظیم را رقم زد و بیش از ۲۰۰ کشته و ۶۰۰ هزار مجروح و میلیاردها دلار خسارت بر جای گذاشت.
روزنامه دیولت آلمان در اواخر مرداد گزارش داد «نزدیک به ۳ هزار تن نیترات آمونیوم منفجرشده در بیروت، در معامله میان حزبالله و قاسم سلیمانی به بیروت منتقل شده بود.»
پیش از آن نیز دیولت افشا کرده بود: «بهرغم تکذیب حسن نصرالله، اطلاعات سرویسهای مخفی اثبات میکند که حزبالله محموله بزرگی از نیترات آمونیوم را دریافت کرده که مرتبط با مواد منفجر شده در بیروت است. این محمولهها از جمله در کانتینرهایی با شرکتهای هواپیمایی متعلق به سپاه پاسداران از جمله ماهان ایر به مقصد منتقل شده بود.»
شکی در این نیست که نظام ولایت فقیه و سپاهش بر هر جا قدم میگذارند، اولین نتیجه ویرانگری و انهدام است. برای مصداق این سخن نگاهی به وضعیت سوریه، عراق و یمن به نظر کافی باشد.
حال وقتی این معادله را بر روی صفحه مختصات ایران پیاده میکنیم، فاجعهآمیزتر بودن آن بیشتر عیان میشود در جایی که نظام حاضر به انتقال مخازن کلر و انبارهای نفتی عظیم از مناطق مسکونی نیست.
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.