پس از انتقال سها مرتضایی، دبیر سابق شورای صنفی دانشگاه تهران به زندان قرچک سپیده قلیان در حساب توئیتر خود جزئیاتی را درباره این زندان نوشته است.
خانم مرتضایی قبل از بازداشت، در اعتراض به «ستارهدار شدن» و محرومیت از تحصیل در مقابل کتابخانه دانشگاه تهران تحصن بود. آنچه در ادامه میخوانید روایت سپیده قلیان است:
زندان قرچک ورامین در بیابانهای حوالی شرق تهران در ابتدای جاده شهرری به سمت قرچک واقع شده است. اما در حقیقت قرچک آخر دنیاست! ده بند دارد که در هر بند ۱۲۰ تا ۳۰۰ نفر جا میشوند.
بعد از درگیریهایی که به خاطر وضعیت غذا داشتیم، با کلی مکافات من به عنوان کارگر آشپز وارد آشپزخانه شدم. جیره غذای افراد ناچیز است. آشپزخانه هیچ گونه امکانات صنعتی و بهداشتی متناسب با تهیه غذای ۲۰۰۰ زندانی را ندارد.
برای کار در آشپزخانه فقط باید قدرت بدنی بالایی داشته باشی که بتوانی ظروف سنگین و گونیهای مواد اولیه غذایی را جا به جا کنی. چرا که توان تامین این هزینهها را نداری. زندان در بیابان است و خانوادهها به سختی برای ملاقات میآیند.
فقط چند کابین هست که نهایتاً ۱۵ دقیقه حق صحبت به صورت کابینی داری. اگر ملاقات غیر کابینی بخواهی باید از هفتخوان رستم رد بشوی: باید دو ماه از ورودت به زندان بگذرد، برای زندان کارگری کنی، بعد از آن به رئیس زندان درخواست مینویسی، اگر موافقت کرد، در یک محدوده دو متری، در حضور چهار مامور ملاقات با خانواده صورت میگیرد. ملاقاتی که حتی حق نشستن کنار خانواده را هم نداری. آنها یک سمت مینشینند و تو در سمتی دیگر. در آغوش کشیدن هم ممنوع است. کفش اعضای خانواده را در میآورند و پای آنها دمپایی زندان میکنند.
برای همین زندانی کابوسش ملاقات با خانواده است. تمام ملاقاتهایم با درگیریام با مسئولین سالن ملاقات همراه بود. آنچه که در گوش ما فرو کردهاند خطرناک بودن مجرمین [و] متهمین عادیست. در حالی که دروغ است. زندانیان بیپناه هیچ آزاری به زندانی نمیرسانند.
پرونده ناقض حقوق بشر: مهدی محمدی
اگر عدم امنیتی هم هست برای تمام زندانیان است. سیستم عامدانه فضا را ناامن میکند، غذا غیر قابل خوردن است. ۴۰۰ نفر در یک صف برای خرید چهار تا کنسرو، درگیری، عدم کنترل فضا از سوی پرسنل! آنها همواره میخواهند زندانی را یک جانی نشان دهند.
زندانیای که برای یک لیوان آب خوردن از صبح باید یا در صف بماند یا کارگری کند تا هزینههایش تامین شود. با کوچکترین اعتراضی زندانی را راهی امین آباد میکنند. فضا برای زندانیای که جدیدالورود است به مراتب سختتر است.
زندانی تا بخواهد ساز و کار زندان را یاد بگیرید باید هزار مصیبت بکشد: کف خوابی، گرسنگی، تشنگی، نداشتن پول یا رابطه برای گرفتن تایم تلفن کابوس زندانی جدیدالورود است. تحمل توهین و تحقیرهای زندانبانها و عدم رسیدگی پرسنل از کادر قضایی تا پزشکی ادامه این کابوس است.
گرچه گمان میکنم تقلیل مشکلات قرچک به آب و غذا اشتباه است. اما حسابش را بکنید، سها مرتضایی زندانی جدیدالورودی که به علت عدم توانایی مالی در اعتصاب غذاست، به قرچک منتقل شده است. کابوسی بالاتر از این نیست. حالا سها در بدترین شرایط بهداشتی و غذایی و روانی به سر میبرد.
باید گروهی مستقل از وکلا با معاونت قضایی ارتباط بگیرند به زندان برای پیگیری وضعیت سها بروند. این نه یک خواسته برای وضعیت ویژه سها و زندان قرچک، که مطالبهای عمومی برای همه زندانیان در همه زندانهای کشور است.
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.