«برای اداره صحرانشینان، باید خلق و خوی صحرانشینی داشت»
۱۳ اوت ۱۹۸۵، زمانیکه محمد بن سلمان به دنیا آمد خوشبین ترین فرد خاندان سعودی نیز گمان نمیکرد که او روزی ولیعهد سرمایهدارترین کشور عربی خواهد شد؛ چرا که او ۶ امین فرزند ملک سلمان بود و خود ملک سلمان نیز ۲۵ امین پسر از ۳۶ پسر عبدالعزیز، اولین شاه سعودی بود و به لحاظ موقعیت خانوادگی شانس کمی داشت تا به این مقام برسد ولی از آنجا که نظام های استبدادی، دموکراسیِ تک نفره هستند، با انتخابشدن توسط ملک سلمان، به چنین موقعیتی دست پیدا کرد.
در سال ۲۰۱۵ وقتی ملک عبدالله دوم درگذشت و ملک سلمان پادشاه سعودی شد برای اولین بار نام این شاهزاده جوان در رسانه ها و محافل سیاسی غربی شنیده شد و از اینرو کمتر شناختی از سابقه او وجود داشت و به گفته یکی از روزنامهنگاران: ما نمیدانیم او در گذشته چه کرده است تنها میدانیم چه نکرده است، او مدیریت هیچ شرکت بزرگی را برعهده نداشته، در هیچ عملیات نظامی نقشی نداشته، به دانشگاههای خارجی نرفته، زبان انگلیسی نیاموخته و در هیچ کشورغربی اقامت طولانی مدت نداشته است.
ملک سلمان ابتدا برادر کوچکتر خود را ولیعهد اعلام کرد و سپس محمد بن نایب برادرزاده ی خود و اولین نوه عبدالعزیز را به جای او منصوب کرد. این انتخاب با استقبال بسیاری از کشورهای غربی و بخصوص آمریکا مواجه شد.
محمد بننایف از سال ۲۰۰۳ برای مبارزه با تروریسم همکاری های نزدیکی با سازمان سیا داشت و از سوی غربیها چهره شناخته شده و قابل اعتمادی بود. او سیاست هایی در راه مبارزه با تروریسم در پیش گرفت که در جامعه سعودی نیز برای او محبوبیت آورد. او معتقد بود در راه مبارزه با تروریسم و افراطیگرایی اسلامی، باید مراقب بود بازداشت و کشتن یک مسلمان افراطی منجر به سربرآوردن چندین افراطی دیگر نشود و از اینرو برای حفظ منزلت اجتماعی خانوادههایی که فرزندانشان جذب گروههای تروریستی میشدند مقرر کرد اگر فرزندانشان به دست دولت کشته شدند نام آنها بهعنوان شهید در راه مبارزه با تروریسم قید شود و اگر بازداشت شدند از خانوادههای آنها حمایت مالی شود.
دوره ولیعهدی محمد بننایف اما چندان دوام نیاورد و سرانجام با فشار عموزادهاش مجبور به استعفا شد و از سال ۲۰۱۷محمد بن سلمان به طور رسمی دومین چهره قدرتمند سعودی شد.
بن سلمان برخلاف برادران بزرگترش در غرب تحصیل نکرد و برخلاف بسیاری از شاهزادگان سعودی علاقه چندانی هم برای سفرهای پر خرج خارجی در پاریس و لندن از خود نشان نمیداد و بیشتر اوقات فراغت خود را در صحراهای عربستان میگذراند و خلق وخوی تند صحرانشینی از خود نشان می داد و این ویژگی ها باعث شد در نزد پدر محبوب تر از برادران دیگر باشد ملک سلمان خلق و خوی تند و خشن او را می ستود و آن را لازمه حکمرانی به صحرانشینان عربستان می دانست.
بسیاری از کارشناسان امور عربستان و حتی مخالفان داخلی بن سلمان در مواجه با او حسی دوگانه دارند. از طرفی ایستادگی او و قدرت تصمیم گیریاش در مقابل محافظه کاران مذهبی را می ستایند که باعث شده زنان و جوانان در عربستان شاهد تغییرات ملموسی در آزادی های اجتماعی باشند و از طرف دیگر سیاست حذف مخالفان سیاسی و جنگ یمن را دو اشتباه بزرگ او می دانند که نشان داده، این شاهزاده جوان در لحظات شکست توانایی تغییر استراتژی خود را ندارد و در صورتی که پادشاه شود این خصلت او برای عربستان و منطقه فجایع بزرگتری رقم خواهد زد.
بن سلمان معتقد است عربستان بعد از سال۱۹۷۹ دچار عقبگرد گشته و بسیاری از آزادی های اجتماعی جامعه خود را تحت تاثیر ظهور اسلام گرایی تندرو در منطقه قربانی کرده و او آمده است تا با حذف افراطیان در عربستان و چه در منطقه، چهره اصیل و رحمانی اسلام را به جهانیان بشناساند.
او سه دشمن برای اسلام متصور است
یک گروه های تندرو مانند القاعده و داعش
دوم جریان اخوانالمسلمین
و سوم حکومت ایدئولوژیک شیعی در ایران و تضعیف و حذف این سه دشمن را سیاست اصلی خود در منطقه می داند.
یک گروه های تندرو مانند القاعده و داعش
دوم جریان اخوانالمسلمین
و سوم حکومت ایدئولوژیک شیعی در ایران و تضعیف و حذف این سه دشمن را سیاست اصلی خود در منطقه می داند.
او برای اثبات مدعای خود، قوانین منع رانندگی زنان را لغو کرد، قانون حق قیمومیت را تغییر داد تا زنان بدون اذن همسران و پدران خود بتوانند ویزا بگیرند و از کشور خارج شوند و یک وزیر شیعی را وارد کابینه خود کرد و حق بازداشت را ازنیز پلیس های مذهبی سلب کرد.نهاد پلیس مذهبی درعربستان بالاترین نشانه توافق وهمکاری روحانیت وهابی با خاندان سعودی است.
بن سلمان علی رغم مخالفتاش با خواسته محافظه کاران مذهبی برسرحقوق زنان، همواره ازعلمای وهابی حمایت کرده است چرا که آنها هیچ وقت داعیه تشکیل خلافت نداشته اند و پیروان خود را به پیروی از حاکم تشویق می کنند و مخالفتی با رابطه با غرب ندارند و از اینرو بن سلمان تلاش دارد بجای حذف و کاهش قدرت آنها راهی برای مدیریت آنها بیاید.
بن سلمان طرحهای اقتصادی بزرگی در سر دارد که بنا به گفتهی بسیاری از کارشناسان بلندپروازیهایی نامعقولوناپخته ی هستند که چندان قابلیت تحقق ندارند. سیاست خارجی تهاجمی او یکی دیگر از نقاط بحث برانگیز کارنامه اوست که باعث شده هزینه گزافی برعربستان و دیگر کشورهای منطقه تحمیل کند. او همچنان با مخالفان سیاسی و فعالین مدنی که کوچکترین نقدی به سیاست های او دارند با شدیدترین مجازاتی برخورد می کند و حق آزادی های سیاسی را چندان به رسمیت نمی شناسد.اوبرخلاف شاهان سابق سعودی نظر منفی در مورد اسرائیل ندارد و تمایلی نیز برای حمایت از گروه های جهادی فلسطینی از خود نشان نمی دهد و همه این ویژگی های سیاسی او باعث می شود عربستان در آینده نزدیک دستخوش تحولات عجیبی گردد.
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.