،

یکی از خصایص حکومت ها عدم اذعان به باخت و رو دست خوردن از رقبا است، آنهایی که عاقل تر هستند، در اطلاع رسانی دروغ نمی گویند، اما همه راست را هم اعلام نمی کنند، تا در صورتیکه بعدا قضایا رو شد، و توسط افکار عمومی تحت فشار قرار گرفتند ، بقیه داستان را تعریف کنند.

دولت هایی که خود نادان هستند، و تصور می کنند دیگران احمق اند، توضیح وقایع را بدون توجه به آینده با دروغ شروع می کنند، و برای جلب اعتماد، سخنان کذب خود را با قاطعیت ابراز می کنند که جای شکی در داستان آنها باقی نماند. در ادامه با برملا شدن دروغ حکومت، آنها کوشش می کنند با انواع و اقسام دروغ دیگر اطلاعات پیشین را وصله پینه کنند. داده های نادرست جدید، سوالات دیگری را در ذهن مخاطبان بوجود می آورد، و لذا مجبور می شوند، دروغ های جدیدی عنوان کنند که به افتضاح بیشتر می انجامد.

حال با توضیحات کلی بالا به ماجرای غازی منصوری می پردازیم، ایشان از جمله کسانی هستند که از روی دست غازی مرتضوی  مشق نوشته اند، اینان خواسته حاکمان را به روش “اگر گفتند کلاه بیار، سر بیارند” اجرا می کنند، و آنقدر برای خودکامگان دم تکان می دهند که تا جیره خواران خود را ارتقاء مقام داده و در سمت هایی قرار بدهند که قدرت بیشتری برای اثبات بندگی داشته و خوش خدمتی را در سطح وسیعتری نشان بدهند. و همه این اعمال برای رسیدن به مقام و موقعیتی است که بتوانند سوء استفاده های بزرگتری را انجام دهند و انتظار دارند، صاحبان قدرت در زمان گرفتار شدن به کمک آنها آمده و از بند رهایشان کنند. اما این چاکران دربار باید بدانند اگر منفعت حاکم در نابودی آنها باشد، درنگی در اجرای آن روا نخواهند داشت.

غازی منصوری پس از اینکه متوجه شد قرار است او را به قربانگاه ببرند، از کشور فرار و به اروپا پناه برد، اما او می دانست اگر حاکم به نابودی او دستور داده، حتی در اروپا هم او را در گونی کرده و به کشور برخواهند گرداند، لذا برای حفاظت از جان خود به سراغ نیروهای اطلاعاتی و امنیتی غرب رفت تا با مبادله اطلاعات رژیم با جان خود ، تحت پوشش تور امنیتی قرار گیرد. اما او با وجود سال ها خدمت به نظام اهریمن نمی دانست که قضایا به این سادگی نخواهد گذشت. رژیم خانواده غازی محبوب خود را به گروگان گرفته، و بقول نزدیکان او از طریق واتس آپ و امثالهم، به او نشان دادند که چه بلایی بر سر خانواده او خواهند آورد، اگر به ایران برنگردد. لذا برای خریدن فرصت ویدئویی با کمک دوستان اطلاعاتی غربی تهیه کرد و در آن حرف هایی که می توانست مورد علاقه نظام باشد از جمله مراجعه به سفارت جمهوری اسلامی و بازگشت به کشور را عنوان و آنرا در اینترنت قرار داد، در حالیکه اگر او قصد برگشت به کشور را داشت کافی بود از طریق واتس آپ همین حرف ها را برای افرادی که در کشور دنبال او بودند بزند.

با پخش ویدئوی او در فضای مجازی، مشکل جدیدی ظاهر شد، آقای موسوی که پیگیری و شدت عمل او در برخورد با عوامل رژیم زبان زد خاص و عام است ، وارد میدان شد و با فراخوانی از ایرانیان خارج کشور و بخصوص اروپایی خواست تا محل او را گزارش کنند تا مشابه نوری در سوئد بازداشت شود. این فراخوان در مدت دو روز به نتیجه رسید و محل اسکان او در آلمان شناسائی شد.

سازمان های اطلاعاتی غربی می دانستند او در آلمان با خطر روبرو خواهد شد، چرا که باید با سیستم قضائی آن کشور وارد مجادله شوند. برای پرهیز از این مشکل او را به رومانی بردند تا با دست باز تری در آن کشور اقدامات خود را دنبال کنند. غازی منصوری در رومانی به سفارت ایران رفت تا حسن نیت خود در برگشت به کشور را نشان دهد ، تا فشار از سر خانواده او برداشته شود.

حضور در سفارت جمهوری اسلامی در رومانی، کلید ماجرای دیگری را زد، گروگان گرفتن او در سفارت، تا متعاقباً او را در گونی کرده و به کشور برگردانند. او دو روز در سفارت اسیر بود تا دستگاه های اطلاعاتی غربی با فریب مسئولین سفارت و احتمالا پرداخت مبلغی رشوه او را با نیرنگ از سفارت نجات دادند.

غازی منصوری را در هتلی نزدیک سفارت اسکان دادند تا فکری برای او بکنند. در این شرایط داستان غازی منصوری ابعاد گوناگونی پیدا کرده بود، بطوریکه برای او نه راه پیش مانده بود و نه راه پس. پس نقشه جدیدی به اجرا در آمد، پیدا شدن جسد غازی منصوری در لابی هتل در حالیکه از محل اتاق خود در طبقه چهارم سقوط کرده بود.

احتمالاتی که در این ارتباط قابل طرح است بشرح زیر ذکر می شود:

  1. سرویس های اطلاعاتی غرب با توجه به تخلیه اطلاعاتی غازی منصوری دیگر نیازی به او نداشتند و حفاظت از او با هزینه روبرو بود، و لذا او را از پنجره اتاق به بیرون پرتاب کردند.
  2. سفارت جمهوری اسلامی در رومانی دستور بستن پرونده غازی را از تهران گرفته و ماموران اطلاعاتی جمهوری اسلامی او را از پنجره به بیرون پرتاب کرده اند. تا پرونده بسته شود.
  3. ماجرای افتادن از پنجره، سناریویی بوده که توسط سرویس های اطلاعاتی غربی طراحی و جسدی را در داستان وارد کردند ( در گزارش پلیس رومانی گفته شده که صورت غازی منصوری در افتادن از بالا از بین رفته است!!) تا غازی را به طور مخفیانه و با هویت جدیدی به محلی که می خواهند برده و به این وسیله دولت جمهوری اسلامی را به برداشتن فشار از روی خانواده او مجاب کرده، و کسانی که دنبال دستگیری او در اروپا بودند را هم از پیگیری باز بدارند. و پس از افتادن آبها از آسیاب خانواده غازی منصوری از ایران خارج و به او بپیوندند.

 

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)