ایران شرایط عجیب و غریبی را سپری می کند. مشکلات حاد اقتصادی به اوج خود رسیده است. فاصله بین دولت و ملت در بالاترین شکل خود قرار دارد. سخن از سرنگونی و سقوط رژیم حاکم بیش از پیش شنیده می شود. اعتراضات مردمی نسبت به عملکرد حاکمیت بیش از هر زمان دیگری رنگ و بوی خونینی به خود گرفته است.

 

جامعه ایرانی به شدت سیاست زده است و بحران ناکارآمدی دولت بیش از هر زمانی ایده ” پایان سیاست” را تقویت می کند. این جامعه سال هاست فروپاشی اجتماعی را تجربه می کند و حاکمیت ناتوان از اِعمال سلیقه ها و ایدئولوژی های خود، اکنون به بقاء بیشتر خود می اندیشد.

 

به این اوضاع قمر در عقرب، شیوع ویروس مرگبار کرونا را نیز اضافه کنید که متاثر از رویدادهای جهانی، ایران را درگیر تجربه ای نفس گیر کرده و سبک زندگی ایرانی را به شدت متغیر می کند.

 

اکنون و با شروع تب و تاب انتخاباتی ریاست جمهوری ۱۴۰۰ در کمتر از یک سال دیگر، حاکمیت، سردرگم از پیش آمد غریبی که نمی داند چه خواهد شد روز را به شب و شب را به روز می رساند.

 

زمانی  حکومت حرم های مقدس شیعیان را مامن و پناهگاه مردم رنجدیده توصیف می کرد و اکنون همین حرم ها توانایی دفاع از خود و مردم را در برابر ویروس را ندارد.

 

حرم ها بسته، مراسم اعتقادی تعطیل، مساجد دربسته ، هر تجمعی از هم پاشیده و هر آئین ایدئولوژیک دیگری که گفتمان جمهوری اسلامی را تقویت می کند به گوشه انزوا رانده شده است؛ اما با انتخابات چه می شود کرد؟

 

آیا انتخابات که ناموس رژیم تلقی می شود در بحران شیوع کرونا برگزار می شود؟ یا نه، همچون انتخابات آخرین مجلس شورا و خبرگان به دروغ و ترفندهای تبلیغاتی مردم را به انتخاب وا می دارند؟

 

آیا کرونا در بحبوحه انتخابات بنا بر مصلحت نظام مقدس!! برای مدت کوتاهی از صحنه سیاست ایران، و لو به قیمت جان مردم کنار گذاشته خواهد شد یا واقعا حاکمیت تسلیم کرونا می شود؟

 

اگر جمهوری اسلامی ناچار شود انتخابات را به تاخیر بیندازد، آیا همچنان عنان دولت را بر گردن روحانی می اندازد یا خیر؟ شخصی دیگر به صورت موقت عهده دار مسئولیت خواهد شد؟

 

کرونا، در شرایط کنونی می تواند معادلات بسیاری را بسازد و وقایع بی نظیری را خلق کند.

 

 

۲۹ تیر ۱۳۹۹

 

 

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)