شگفت آور است که پس از گذشت بیش از چهل سال از انقلاب پنجاه و هفت و با وجود عصر اینترنت جامعه وحتی بخش روشنفکرش می‌تواند از چنین موهبتی برخوردار باشد،، که اسیر تبلیغات سازمانهای اطلاعاتی غرب وسیا وتراستهای مالی آنان شود و بار دیگر وبه شکل دیگر تصویر آقا را در ماه ببیند،، کافی ایست نگاهی بیندازیم به تبلیغی که سازمانهای اطلاعاتی غرب و همه انحصارات امپریالیستی و رسانه‌های آنان در مورد تخریب وشبه سازی قراداد جمهوری اسلامی و چین انجام دادند، این همه تبلیغات نه تنهادر بین روشن فکرانی که عادت به سیاه و سفید دیدن رویدادهای سیاسی اجتماعی دارند به وسعت جا خوش کرد و خود مبلغ ادامه آن شدند،، بلکه تا اقصا نقاط دوردست روستاهای این سر زمین گسترش یافت،، و آدمی را یاد سالهای دیدن تصویر آقا در ماه که باز هم توسط رسانه‌های امپریالیستی وسازمانهای اطلاعاتی غرب پخش شد می‌اندازد
آن زمان هم این تبلیغ جادویی سازمانهای اطلاعاتی غرب چنان در جامعه اوج گرفت و ابعادی یافت که تصور ناپذیر،، آنهم نه فقط در درمیان عوام،، بلکه آدمی مجبور بود پا پزشکانی بجنگد که اسیر این باور شده بودند با وجود یادآوری به آنان که مگر شما این واحد درسی خطای چشم وتجسمات ذهنی را در دوره پایه‌ای علم پزشکی نه گذرانده‌اید،،
برای برسی این موضوع اجبار بر این دارم،، که تیتر وار به تاریخی گذشته این سرزمین اشاره کنم،، هر کدام از این سر تیترها نیازمند نگارش یک کتاب برای تجزیه و تحلیلش دارد که نه من دانش آنرا دارم ونه به تنهایی از عهده یک فرد با دانش بر می‌آید ونیازمند کار جمعی تاریخ نگاران و جامعه شناسان این مرز وبوم است و نه در این نوشتار میگنجد،،
اما فکر کردم که اشاراتی تیتروار میتواند ذهن خواننده را به جستجو و پویای وادارد و درک مطلب را آسان کند،،
از زمان انقلاب ۱۹۱۷ روسیه و از زمان قاجار دو گرایش فکری در بین روشنفکران جامعه ما پدید آمد بخصوص از زمان امیر کبیر وایجاد دارالفنون،،
این دو گرایش فکری دو کعبه آمال داشتند،، روشن فکرانی که خواستگا وکعبه آمال خود را اروپا وغرب واز آن پس کاخ سفید می‌دیدند، بدون اینکه بر سیر دموکراسی بورژوازی غرب آشنایی واحاطه کامل داشته باشند،،
گروه دیگر که طیف چپ را نمایندگی میکرد وسمت سوی فکریشان به شوروی سابق قبله وکعبه آمالشان را در کاخ کرملین جستجو میکردند انان هم به آنچه در شوروی گذشته یا واقف نبودند ویا از انحرافات آن نظام سیاسی چشم پوشی می‌نمودند،،
با سقوط بلک شرق ودیوار آهنین طیف چپ همچون طیف جهانی چپ دچار بهت و حیرت وسردرگمی گشت،، غالب نیروهای آنان را که باور به عدالت اجتماعی داشتند به جرفایی از افسردگی فرو برد که این افسردگی همچنان در بخش‌های از آنان پا پر جاست طیف‌های از این نیروهای چپ که باورعمیق به مارکسیسم وعدالت اجتماعی نداشتند اسیر اندیشه هژمونی نظام نیولیبرالیسم و سمت و سوی گرایش به هژمونی امپریالیسم آمریکا شدند.،، و درنتیجه بخشهای وسیعی چه نیروهای که قبلاً سمت وسوی فکریشان غرب و امپریالیسم آمریکا بوده،، وچه نیروهای چپی که تءوری‌های پایان جهان، و پندار این اندیشه که جهان آینده متعلق به سیطره بلا منازع سیستم نیولیبرالیسم حاکم است،، و تبعیت از این سیستم را سر مشق فکریشان قرار دادن،،
جالب است موضع گیری‌های طیف‌های باصطلاح روشنفکران جامعه مان در موضع گیری علیه این پیمان نامه بین ایران و چین،،
برای بررسی،، مواضع این گروه و برسی مضرات و فواید آن پیمان نامه در مناسبات سیاسی اجتماعی حاکم بر جهان نکاتی بر شمرده میشود،،
چرا جمهوری اسلامی در تلاش برای به تصویب رساندن این پیمان نامه است،،
یک،، اوضاع نا بسامان اقتصادی و سیاست‌های مخرب و خانمان خراب کن،، در شرایط بحرانی کنونی،، به تنهایی افزایش نرخ بی‌رویه دولار که به دونبال آن باعث ورشکستگی نیمه صنایع موجود،، وطبق تخمین کارشناسان بیکاری نزدیک به دو ملیون شاغل در این صنایع،،
دو،، رژیم بدلیل نگرانی از شورش گرسنگان که میتواند پایان عمرش را رقم بزند در تلاش است که با عملی شدن این قرارداد گشایشی در اشتغال بوجود آید وعمر رژیم را بدرازا بیاندازد،،
سوم،، این بیان روحانی که میتوانیم قیمت دولار را یک شبه کاهش وبه قیمت پنج هزار تومان برسانیم،، نشان از آن دارد که دولت برای جلوگیری از ورشکستگی دهها بانک ورشکسته تلاش دارد که این زیان را با تخلیه جیب مردم عامدٱ نرخ دولار را بالا برده
چهارم،، این پیمان نامه با موافقت شخص خامنه‌ای انجام شده
پنج،، وقتی حاکمییت از تلاش اروپایی‌ها برای کمک وجلوگیری از بحران اقتصادی که ترامپ با خروج از برجام و تحریم اقتصادی بوجود آورد مأیوس شدند،، راه دیگری برایشان جز نزدیک شدن به چین برای خروج از این بحران نماند
پنجم،،
در ماههای اخیر جمهوری اسلامی از وحشت شورش عمومی دست به دستگیر یهای بیشماری چه از

فعالان مدنی و روزنامه نگاران و مبارزین زده است حتی از آن جی اوهای کمک رسان به مردم چون جمعیت خیریه امام علی هم دست بر نداشته ونیروهایشان را دست گیر وبه زندان انداخته است
ششم،،
نمایشنامه‌های محاکمه اختلاس گرانی چون اکبر طبری‌ها نه برای مبارزه با اختلاص است که اگر چنین بود می‌باید تمام لاریجانیها تمام هیأت دولت،، قالیباف وکل بیت وهزاران دانه درشت وکوچک. حتی خود قاضی‌القضات را به محاکمه می‌کشیدند این نمایش نامه‌ها صرفاً جهت قانع کردن آن بخشهای کوچکی که هنوز به این نظام باور دارند وحامی انند می‌باشد
هفتم جای این پرسش که چرا ظریف با علم به مخالفت گسترده
مردم ونیروهای روشنفکر بی اطلاع صحبت از مخفی بودن بخشهایی از این پیمان نامه میکند
این گفتار صرفاً جهت چزاندن کشورهای اروپایی ایست که تلاشی راه گشا انجام ندادند
««««‹ ««««««««»»»»» ««««««‹ «
چرا چین دنبال چنین پیمان نامه ایست::
سیاست مداران چینی با زیرکی‌ی بدنبال این پیمان نامه‌اند به دلایل ذیل
یک «چین حد اقل برای چهار دهه آینده نیاز به انرژی نفت و گاز دارد
چین می‌توانست نیاز به نفتش را از عربستان سعودی وکشورهای خلیج تامین کند اما چرا با وجود خطر تحریم آمریکا با ایران وارد این قرارداد شده،، چین هم واقف به منابع زیرزمین ایران است،، وهم میداند که نیروی تحصیل کرده درون ایران جهت پیشبرد اهداف وصنایع زیر بنایی موجود است
دوم، «چین میداند که احتمال انتخاب شدن ترامپ در دور بعدی ریاست جمهوری بسیار کم است وجانشینش با برگشتن به قراداد برجام وبرداشتن تحریم‌ها سیل شرکتهای اروپایی و آمریکای دیگر مجالی برای ورود چین به بازار ایران ناممکن است،،
سوم «: چین سابقه خلف وعده از جمهوری اسلامی دارد قراردادهای را که در زمان احمدی نژاد بسته بودند،، با عقد برجام در دوره روحانی،، وسرازیر شدن ده‌ها شرکت اروپای وامریکایی از بوینگ گرفته تا تتال و زیمنس و پژو و رنو ودیگر شرکتهای اروپایی حاکمیت با پشت پا زدن به قرارداد با چینی‌ها فاتحه آن قراردادها خوانده شد
چهارم»: چین بخاطر محکم کردن جای پایش سقف سرمایه گذاری را
به رقم چهارصد و هشتاد میلیارد دولا بالا برده تا درصورت تغیر ریس جمهور آمریکا توان مقابله با شرکت‌های غربی را داشته باشد
‌‌. «««««‹ ««««««««««««
فواید این قرارداد جدای از منافع رژیم برای ایران ومردم
یک،،
اجرای چنین پروژه‌های کمک به صنعتی شدن سریع جامعه ایران خواهد کرد و کمک به میلیونها جوان تحصیل کرده بیکار برای یافتن کار
دوم،،،
چین از سال دوهزار دگرگونی عظیمی در صنایعش بوجود آورده ودر حال حاضر تمام زیر ساختها وصنایع اروپا وحتی آمریکا نیازمند صنایع چین هستند
کافیست به اینترنت نسل پنجم G۵ که حتی با فشار آمریکا به کشورهای اروپایی وبخصوص انگلیس از ممانعت آنان جهت عقد قرار داد با هوآوی آنان تن به این فشار ندادند به جز کانادا وبخصوص استرالیا که سیاست مدارانشان چشم بسته مطیع ایالات متحده‌اند وبرای خوش خدمتی با نیروهای نظامیشان هم در حمله در عراق وهم افغانستان در جنایت‌ها سهیم شدند
سوم،،
چه جهان بخواهد وچه نخواهد چین در تکنولوژی واقتصادی در چندین ده آینده،، بخصوص در بحران اقتصادی جهانی پس از کرونا پیشتاز خواهد بود واین خود به منفعت مردم ایران است که روابط اقتصادی تکنولوژی وسیاسی با چین داشته باشند تا در این دگرگونی تکنولوژی واقتصادی سهیم باشند
چهارم،،
آنچه باعث تظعیف امپریالیسم آمریکا وغرب وثبات منطقه وصلح خواهد شد نزدیکی کشورهای آسیا وهم کاری سیاسی اقتصادی آنان خواهد شد که چین به این نزدیک وفواید آن برای چین و کشورهای منطقه واقف است،،
پنجم اینکه چینی‌ها میخواهند پنج هزار نیروی امنیتی برای حفاظت از پروژه‌های که قرار است اجرا کنند،، نداشتن اطمینان به بعضی افراد در درون سپاه پاسداران که می‌توانند براحتی به دام سازمانهای اطلاعاتی غرب بیافتند،، نمونه‌های آنرا در همین یکی دوهفته در انفجارهای پارچین ونطنز و… دیدیم ودیدند کافیست با نیروهای امنیتی و نظامی آمریکایی وحضورشان در زمان شاه در ایران برای حفاظت از پیگاهشان مقایسه شوند که بمراتب ازاین نیرو بیشتر بودند باوجود اینکه چنان پروژه‌های زیر بنایی هم در آن زمان در ایران نداشتند

««««‹ ««««««««««««
حال باید دید چه کسانی وچه دولتهای و احزاب و سازمانهای درونی و بیرونی از این قرارداد پیمان نامه متضرر شده میشوندو نگاه آنان به جهان سیاست و دیالیک تیک حاکم بر جهان چیست
یک،، اولین موضع را وزارت خارجه آمریکا در مورد این پیمان نامه گرفت وان را با عهدنامه ترکمنچای تشبیه کرد،، پس از آن تمامی وسایل ارتباط جمعی ایرانی خارج از کشور از من وتو گرفته تا اینتر ناسیونال و بی بی سی این اراجیف وزارت خارجه آمریکا را تکرار کرند وحتی بی بی سی با خبرنگار متعلق به نشریه اقتصادی مصاحبه ایرار پخش کرد که آن خبرنگار همان حرفهای را تکرار کردکه وزارت خارجه آمریکا اعلام کرد بدون آنکه این خبرنگار اصلأ سند عهدنامه ترکمنچای را بشناسد ویا اصلأ مطالعه کرده باشد،، از رسانه‌های غربی وبخصوص رسانه‌های ایرانی خارج از کشور که دربست در خدمت سیاستهای آمریکا وتراستهای مالی غرب انتظاری نیست،، همینطور از گروه‌ها و احزاب وسازمانهای سیاسی که چشمی به کسب قدرت در بعد از جمهوری اسلامی دارند و خوش رقصی‌های برای آمریکا وغرب انجام میدهند چون شاه زاده رضا پهلوی، و مجاهدین و گروههای دیگری که داعیه وطن دوستی و دموکراسی دارند چون بعضی از گروهای به اصطلاح چپ،، و افرادی شبیه حسن شریعت مداری‌ها آهی‌ها و اکبر گنجی‌ها که انگار پس از زیستن سالهای در غرب هنوز دموکراسی حاکمییت تراستهای مالی را عین دموکراسی میدانند این گروه قادر به شناخت شرایط جهانی نیستند و نشانهای افول امپریالیسم آمریکا را نمی‌بینند،، البته این نگاه اشتباه در کسانی چون دکتور عباس میلانی

که چشمی بقدرت ندارند هم به آشکارا دیده میشود کافیست به مصاحبه‌اش با بی بی سی توجه کنید که از یک تاریخ نگار بعید بنظر می‌رسد که نشانه‌های افول امپریالیسم آمریکا را نبینند ونیروهای قدرتمند آینده در جهان را تشخیص ندهند تمامی این گروها خواسته ونا خواسته کمک به سازمانهای اطلاعاتی غرب وسیا و سنگ اندازی در راه صنعتی شدن جامعه ایران ونجات از فلاکتی که جمهوری اسلامی پدید آورده میکنند،،
اما در درون شباهت زیادی بین روشنفکران بیرون فراوان دیده میشود،، از اصلاح طلبانی چون تاج زاده‌ها عبدی‌ها خاتمی‌ها زیبا کلامها،، زید آبادیها وصدها وهزاران دسته از این گروه که شیفته غرب‌اند واین شیفتگی مانع از نگرش خلاق وبصیرت سیاسی اجتماعی شأن میشود و نه تنها این بی بصیرتی به فریب مردم در جهت ابقای این نظام جهل وخرافه در این چهل ساله شده بلکه با موضعگیریهای ضد این پیمان نامه راه را بر صنعتی شدن ایران و نجات جوانان این مرز وبوم از فقر وبیکاری میشوند و در حقیقت دشمنان این مرز وبوم‌اند وحامیان امپریالیسم آمریکا وغرب‌اند،،
نگاه به مقاله روزنامه شرق بیاندازید،، افول رویایی چینی،، همه این نگاه وافکار در خدمت سازمانهای اطلاعاتی غرب وامریکاست وهم صدا با وزارت خارجه آمریکا واقای پومپو است
اما گروهای چپ بریده واسیر ظواهر نظام نیو لیبرالیسم چه درون وچه در بیرون که مخالف این پیمان نامه هستند هم، همراستا با آقای پومپو و سازمانهای اطلاعاتی غرب‌اند،، می‌توان با افسوس،، وحشت از این پذیرش تبلیغات سازمانهای اطلاعاتی غرب و سیا در بین عامه مردم و روشنفکران داشت دقیقان مثل همان زمان رفتن تصویر آقا در ماه،، جای افسوس دارد که این جماعت روشنفکر حتی بخود زحمت نمیدهند که تفاوت این پیمان نامه را با قراردادهای نفتی زمان شاه و رفسنجانی مطالعه کنند و حکم به شباهت آن با عهدنامه ترکمنچای دهند،،
متاسفانه این کینه خصمانه به حاکمیت جمهوری اسلامی که بر حق است چشم بسیاری را از ایران بعد از این حاکمیت بسته است کورکورانه هما ندایی را سر میدهند که وزارت خارجه آمریکا و سازمانهای اطلاعاتی غرب وهمه وسایل ارتباط جمعی شأن در تخریب این پیمان نامه سر میدهند
»»» ‹ «««««»»»» «««««
اما خروج ترامپ و تحریم ایران چ نتایجی بر مردم ایران وغرب بهمراه داشته
یک،،
خروج ترامپ از برجام و برقراری تحریمها،، باعث فلاکت مردم و تقویت حاکمیت جمهوری اسلامی وباز گذاشتن دست دستجات سودجو وچپاول گر در گران نمودن مایحتاج مردم و سودهای کلانی که نصیب باندهای مافیایی حاکمیت شد،، وثبات مافیهای قدرت را دو چندان کرد،، و کمک به ورشکستگی نیم چه صنایع داخلی بدلیل گرانی مواد اولیه شد،، وتجار محترم با وارد کردن اجناس مشابه تولیدات داخلی سیر این قهقرایی را دو چندان نمودند
دوم،،
بعلت تنیده شدن اقتصاد اروپا با تراست‌های مالی آمریکا وترس از تحریم راه بر همه شرکتهای اروپایی برای سرمایه گذاری در ایران بسته شد،، و یکی یکی شرکتهای اروپایی قراردادهایشان را نیمه کاره رها نمودند واز ایران خارج شدند،، همچنین بعضی شرکتهای آمریکای مثل بویینگ که از فروش هواپیماهایشان محروم ماندند،،
سوم،،
عملاً ترامپ هم به زیان کشورهای اروپایی وهم به زیان شرکتهای آمریکایی عمل نمود،، و امریکارا در میان هم پیمانانش منزوی تر کرد،،
و منغیر مستقیم به پروسه افول امپریالیسم آمریکا کمک رساند و سرعت آنرا بیشتر نمود
کافیست نگاهی به جمع سازمان ملل در نشستی که آمریکا برای ادامه ممنوعیت خرید و فروش اسلحه توسط ایران پس از انقضای ممنوعیت توجه کنید،، حتی نماینده کشور کوچک اروپایی چون بلژیک خروج ترامپ را با جملات بسیار تند محکوم کرد،، و وزیر خارجه آلمان به امید بعد از ترامپ در صورت انتخاب نشدنش وبرای اینکه چراغ سبزی به جمهوری اسلامی بزند تا پس از برگشت برجام،، جزو اولین شرکتهای اروپای باشند که از کیک ایران نفع ببرند تماما مواضع چین را در قبال آمریکا گرفت،، همچنین کشورهای آفریقایی،، و عملاً آقای پومپو سکه یک پول شد،، پس از آن نداهایی از خانم مرکل شنیده شد،، که گفت ما در جهان آینده باید روی پای خودمان به ایستیم و منطضر کمک آمریکا نباشیم این صداهای عجیب از پس جنگ جهانی دوم تا بحال از اروپایی‌ها شنیده نشده بود آنهم بخصوص از آلمان،، آنان تا بحال تابع بدون قید و شرط ارباب بزرگ بوده‌اند واکنون در تدارک جدا کردن راه،، اینها نشانه‌ای از شروع افول این امپراطوری نظام سرمایه جهان یست،، اکنون عصبیتی در سیاست مداران اروپایی و تراستهای مالی اروپا خود کاخ سفید و وزارت امور خارجه‌اش از انعقاد این پیمان نامه بوجود آمده شرکت‌های اروپایی نگران از از دست دادن قراردادهای چرب و نرم با ایران در پس ترامپ هستند وچین را برنده این پیمان نامه میدانند،، وهمه تلاششان در تخریب آن است وبخصوص اسراییل وسازمان سیاه وسازمانهای اطلاعاتی غرب تمام سعی‌شان را در جهت این تخریب می‌کنند و خواهند کرد و این مسأله باعث انزوای بیشتر آمریکا خواهد شد،،
چهارم،،، حال این سوال پیش می‌آید که آیا روشنفکران جامعه ما چه در درون وچه بیرون واقف به این سیر تحولات سیاسی اجتماعی اقتصادی جهانی هستند وبا این وجود در سمت وسوی تبلیغات سازمانهای اطلاعاتی غرب هستند وحتی کاسه داغتر از آش،، تبلیغات مستهجن چون کشتار ماهی گیران ایرانی توسط شناورهای چینی واین قبیل خزعبلات را در وسایل ارتباط جمعی منتشر میکنند،، این میتواند از طرف طرفداران شاه زاده و مجاهدین و گروهای که بند نافشان با امپریالیست آمریکا گره خورده است صورت گیرد ولی آیا ان بخش از همسویان با سیاست آمریکا و سازمانهای اطلاعاتی غرب که بند نافشان گره نخورده چون اصلاح‌طلبان نامبرده و چپ‌های بی آشیان هم از این همسویی خرسند‌اند خواب ویرانه تر شده ایران را می‌بینند پاسخ این پرسش را باید به وجدان خودشان واینکه همه چیز را باید فدای قدرت وکینه به نظام جهل و تحجر کنند بدهند
امید به هوشیاری مردم میهنمان و نگرش واقع بینانه به رویدادهای سیاسی اجتماعی و اقتصادی جهان فعلی
با آرزوی توفیق مان در این را
سه شنبه ۲۴ تیر جواد وحیدی

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)