مدتی است پرونده فساد و محاکمهی اکبر طبری، از معاونین صادق لاریجانی؛ رئیس پیشین قضائیه نظام ولایت فقیه، سوژه رسانههای نظام ولایت فقیه شده است. موضوع چیست؟ «مبارزه با فساد» در قوه قضائیه یا جنگ قدرت برای جانشینی خامنهای؟
اختلاس، ارتشاء، رشوه، نامهایی است که در نظام ولایت فقیه به کار برده میشود تا ماهیت عملی که تحت این عناوین انجام میشود پنهان بماند دزدی و غارت اموال مردم ایران.
شاید اولین نمونه برجسته که رسانهای شده باشد مربوط به دزدی فاضل خداداد و مرتضی رفیقدوست، رئیس «کمیته انقلاب اسلامی سعدآباد» و برادر محسن رفیقدوست یکی از موسسان سپاه بود که رقمی بالغ بر ۱۲۳ میلیارد تومان را شامل میشد.
نمونه بعدی دزدی ۳ هزار میلیارد تومانی مهآفرید امیرخسروی با همکاری چند نماینده مجلس نظام، برخی نزدیکان احمدینژاد و اسفندیار رحیممشایی، سیدمحمد جهرمی – وزیر پیشین کار و مدیرعامل اسبق بانک صادرات و محمودرضا خاوری مدیرعامل وقت بانک ملی بود که در سال ۱۳۹۰ رسانهای شد.
بعد از آن دزدی ۳۲۵۰ میلیارد تومانی سعید مرتضوی، قاضی و دادستان اسبق تهران در مقام ریاست سازمان تأمین اجتماعی که در سال ۱۳۹۱ علنی شد.
دزدی ۱۸ هزار میلیارد تومانی «بسیجی اقتصادی» نظام؛ بابک زنجانی با همکاری چند وزیر و معاون احمدینژاد نیز در سال ۱۳۹۲ افشا شد.
پس از آن دزدی ۸ هزار میلیارد تومانی در «بنیاد شهید» نظام در زمان احمدینژاد که در سال ۱۳۹۲ افشا شد.
۲ سال بعد دزدی ۸۰۰ میلیارد تومانی در قرارگاه خاتم الانبیاء سپاه توسط عدل هاشمی و محمد رستمی صفا در سال ۱۳۹۴ افشا شد.
نمونهی بعدی دزدی ۸ هزار میلیارد تومانی از صندوق ذخیره فرهنگیان و بانک سرمایه رد زمان احمدینژاد که در سال ۱۳۹۵ رسانهای شد.
همچنین در این سال دزدی ۲۲۰۰ میلیارد تومانی قالیباف در شهرداری تهران افشا شد.
دزدی و فساد ۵۲۱۱۰ میلیارد تومانی در شهرداری تهران در زمان قالیباف که در سال ۹۶ توسط محمدعلی نجفی؛ شهردار پیشین تهران افشا و در نهایت به حذف او با پروندهسازی در مورد قتل همسر دومش منجر شد.
بعد نوبت به بزرگترین دزدی که تا کنون در نظام افشا شده است رسید. دزدی ۶ میلیارد و ۶۰۰ میلیون یورویی در صنعت پتروشیمی کشور که در سال ۹۷ رسانهای شد.
پس از آن دزدی ۷۶۴ میلیون دلاری در کنار به همراه دزدی ۳ هزار میلیارد تومان توسط عباس ایروانی در شرکت «گروه قطعات خودرو عظام» زیرمجموعه ایران خودرو و سایپا که در سال ۱۳۹۸ افشا شد.
همه اینها تنها بخشی از دزدی، غارت و فساد در هر سه قوه مقننه، مجریه و قضائیه نظام ولایت فقیه میباشد که از مخزنالاسرار دزدیهای نظام به بیرون درز کرده است.
همچنین برادر حسن روحانی رئیسجمهور نظام، در جنگ قدرت و به دلیل دزدی به زندان افکنده شد.
اما جدیدترین پرونده دزدی و فساد، مربوط به اکبر طبری یکی از معاونان صادق لاریجانی رئیس پیشین قضائیهی نظام است که محاکمهی او از روز ۱۸ خرداد ۹۹ به جریان افتاده است.
اهمیت پرونده طبری در این است که این بار موضوع دزدی و فساد در دستگاهی در نظام بالا گرفته است که مدعی «مبارزه با فساد» است.
هر چند پیش از این موضوع ۶۳ حساب شخصی صادق لاریجانی خبرساز شده بود اما چون در زمان تصدیاش بر کرسی قضائیه نظام بود راه به جایی نبرد و مسکوت ماند.
بعد دیگر اهمیت پرونده طبری، جدال دو مهره سنگین وزن جناح خامنهای یعنی لاریجانی ـ رئیسی است که عمق جنگ قدرت و اختلاف در راس نظام را به نمایش میگذارد.
بعد از برکناری لاریجانی از قضائیه نظام توسط خامنهای و گماشتن رئیسی؛ معاون پیشین لاریجانی به جای وی، این بار جنگ قدرت بین این دو، به افشای دزدی و فساد گسترده در قضائیه نظام منجر شده است در حالی که لاریجانی بر مسند رئیس مجمع تشخیص مصلحت و عضو شورای نگهبان نظام تکیه زده و رئیسی در منصب پیشین لاریجانی جا خوش کرده است.
البته جنگ قدرت در بالای نظام پیش از این نیز مسبوق به سابقه است. جنگ بین خامنهای و رفسنجانی که حکم ولایت فقیهی خامنهای را به ثبت داد اما در اثر جنگ قدرت سرانجام در سال ۹۲ به دست خامنهای به زیر تیغ جراحی شورای نگهبانش رفت و برای ریاست جمهوری نظام رد صلاحیت شد و در شعلهور شدن جنگ قدرت و در نهایت در «استخر فرح» به طرز مشکوکی مرد! بعد از آنکه فرزندانش در چندین نوبت توسط سپاه خامنهای به زندان افکنده شدند.
در سال ۹۶ رئیسی وقتی در انتخابات ریاستجمهوری نظام در مقابل روحانی قرار گرفت، توسط روحانی و با پیشکشیدن سابقه اعدام و شکنجهی ۳۸ ساله شکست داده شد.
روحانی به دلیل اینکه خامنهای را در ضعفی میدید که بعد از سال ۸۸ دچار آن شده بود، جرات کرد تا مرز سرخ اصلی نظام را رد کند و به اعدام هزاران عضو مجاهدین خلق در سال ۶۷ و در پرونده رئیسی اشاره کند.
بعد از این و شکست رئیسی توسط روحانی، نقطه عطفی در جنگ قدرت در نظام روی داد. جنگ از تقابل بین دو جناح به تقابل و تخاصم در درون جناح خامنهای کشیده شد.
شکست رئیسی در انتخابات ریاستجمهوری نظام برای خامنهای که نقشه جانشینی وی برای خودش را میکشید گران آمد و ناچار شد رئیسی را بدین منظور و برای آمادهسازی برای ولی فقیه آینده نظام در راس یک قوه نظام بگمارد که پشتوانهای برای وی در مقابل جناح رقیب و مردم باشد وقتی که میپرسند چگونه رئیسی که برای ریاستجمهوری نظام رای نیاورد در آینده میخواهد ولی فقیه نظام شود.
برای هموارسازی و مهندسی این امر، خامنهای قالیباف را که خویشاوندش نیز هست در راس قوهی دیگر نظام کاشت و برای ریاستجمهوری سال ۱۴۰۰ نیز امر به «دولت جوان و حزباللهی» داد تا سران سه قوه در جناح خودش باشند تا برای تعیین جانشینی ولی فقیه آینده تنشی نداشته باشد.
با این سیاست اکنون رئیسی نقشهمسیر را پیش میبرد. رئیسی و مقدم بر او خامنهای نیاز دارند تا سابقهی سیاه رئیسی را سفیدسازی کنند.
منتظری نائب وقت خمینی در جریان اعتراض به قتلعام زندانیان سیاسی و اعضاء مجاهدین خلق در سال ۶۷ خطاب به رئیسی و ۳ نفر دیگر از هیئت مرگ گفته بود «بزرگترین جنایتی که در جمهوری اسلامی شده و تاریخ ما را محکوم میکند به دست شما انجام شده و [نام] شما را در آینده جزو جنایتکاران در تاریخ مینویسند».
رئیسی؛ یکی از ۴ مرتکب بزرگترین جنایت «جمهوری اسلامی»، اکنون بر مسند قضا در نظام ولایت تکیه زده و زمزمهی جانشینی وی به جای خامنهای به گوش میرسد.
از این رو خامنهای و رئیسی نیاز دارند به زعم خود سابقهی کارنامه ننگین و سیاه رئیسی را از حافظهی تاریخ و مردم ایران پاک کنند با حربهای به عنوان «مبارزه با فساد» آنهم از قضائیه تحتامرش؛ جلاد در نقش «مبارزه با فساد»، تا شاید برای او حسن سابقهای تراشیده شود وقتی مردم ایران از دزدی و غارت در نظام جانشان به لب رسیده است.
محاکمه اکبر طبری و تشدید تضاد با لاریجانی تنها با این نیت صورت میگیرد و گرنه آنچه در صحنهی جلسهی روز ۲۱ خرداد ۹۹ در مجلس تشخیص مصلحت نظام خود مینمود صفی از دزدان بودند که برای «مبارزه با فساد»! در نظام گرد آمده بودند.
صادق لاریجانی رئیس اکبر طبری در راس مجلس، جلاد رئیسی در سمت راست او و قالیباف با پروندههای دزدی و فساد بیشمار در سمت چپ او و …
مجمع تشخیص مصلحت نظام گر حکم کند که دزد گیرند، در قوهی قضائیه و مجریه و مقنه ولایت فقیه و بالاتر از آن ولی فقیه و هر آنچه هست باید گیرند! و دزد نتواند قافلهی دزدان گرفت.
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.