وب سایت ریاست جمهوری در گزارش اخبار مصوبات هیات دولت در جلسه اول تیر ۱۳۹۹ گزارش کرد ” هیات دولت در جلسه عصر یکشنبه به ریاست حجت الاسلام والمسلمین دکتر حسن روحانی رئیس جمهور، پیش نویس نهایی برنامه ۲۵ ساله همکاری های جامع ایران و چین را بررسی و تایید کرد.” در گزارش سایت آمده است “رئیس جمهور در این جلسه با اشاره به روابط تاریخی دو کشور که در عرصه های مختلف فرهنگی، اقتصادی و سیاسی تجلی یافته است، شرایط جدید در مناسبات دو کشور را دارای اهمیت استراتژیک برشمرد و پیشبرد مشارکت راهبردی دو کشور در مناسبات دوجانبه منطقه ای و بین الملل براساس رویکرد برد – برد را هدف اساسی این برنامه بلند مدت دانست.

دکتر روحانی افزود: این همکاری، زمینه ای برای مشارکت ایران و چین در پروژه های اساسی و زیرساخت های توسعه ای از جمله طرح بزرگ «کمربند – راه» است و فرصتی برای جلب سرمایه گذاری در حوزه های مختلف اقتصادی از جمله صنعت، گردشگری، فناوری اطلاعات و ارتباطات خواهد بود.

رئیس جمهور با تأکید بر گسترش همکاری دو طرف در حوزه انرژی، توافق بر این برنامه را گامی مثبت در جهت افزایش اهمیت انرژی جهانی و توسعه پایدار منابع نفت و گاز و همچنین انرژی های تجدیدپذیر برشمرد و سرمایه گذاری مشترک در توسعه مناطق آزاد را برای ارتقای نقش این مناطق در تولید و تجارت بین المللی پرفایده دانست.

وی خاطرنشان کرد: راه ارتقای امنیت منطقه ای و بین المللی گسترش زمینه های نفع مشترک بین ملت هاست و پیوند متقابل امنیت و توسعه از طریق چندجانبه گرایی، ضامن صلح و پیشرفت جامعه بشری است و در مذاکرات بین سران دو کشور، طرفین، همیشه بر تقویت همکاری راهبردی بین دو کشور تأکید کرده اند و امروز دو کشور در شرایط مناسبی برای برداشتن گام بلندتری در این مسیر هستند.

در پی بحث و بررسی پیرامون برنامه همکاری جامع ۲۵ ساله ایران و چین، وزارت امور خارجه مأموریت یافت که طی مذاکرات نهایی با طرف چینی، براساس منافع متقابل بلند مدت، این برنامه را به امضای طرفین برساند.”

اگر به سخنان روحانی دقت شود، انشائی هست که برای هر موضوعی می توان نوشت، و هدف از گفتن آن، پنهان کردن و نگفتن مطالبی است که باید گفته شود. از جمله جای مهترین نکته ، حجم مبلغی برنامه ، در سخنان ایشان خالی است.

تارنمای پترولیوم اکونومیست مدعی شده است که در سفر وزیر امور خارجه ایران به چین، تهران و پکن توافقی را که در سال ۲۰۱۶ به نام «مشارکت جامع استراتژیک چین و ایران» با رقم ۴۰۰ میلیارد دلار امضا کرده بودند، توسعه داده و بند‌های غیرعلنی به آن افزوده‌اند.

بخش قابل توجهی از این سرمایه‌گذاری طی سال نخست به صنعت نفت و گاز ایران تزریق می‌شود

در خبر منتشره توسط رسانه مذکور آمده بود محور اصلی توافق جدید ایران و چین سرمایه‌گذاری ۲۸۰ میلیارد دلاری چینی‌ها در صنعت نفت و گاز و پتروشیمی ایران است و به‌ احتمال زیاد بخش قابل توجهی از این سرمایه‌گذاری چینی‌ها طی سال نخست اجرای قرارداد ۲۵ ساله با آن‌ها به صنعت نفت و گاز ایران تزریق می‌شود و مابقی آن به‌صورت مرحله‌ای و براساس توافق دو طرف از سوی پکن در ایران انجام می‌شود.

در این گزارش ادعا شده بود چینی‌ها قرار است در قالب توافق شراکت جامع استراتژیک با ایران ۱۲۰ میلیارد دلار در حوزه توسعه زیر ساخت‌های تولید و حمل‌ونقل در ایران سرمایه‌گذاری کنند که بخش قابل توجهی از این سرمایه‌گذاری هم در پنج سال نخست انجام خواهد شد و مابقی آن دوره‌ای و براساس توافق دو کشور به بخش صنعت و حوزه حمل‌ونقل ایران تزریق می‌شود

بنا بر ادعای سایت انگلیسی، چین می‌تواند پول محصول خریداری شده از ایران را حداکثر تا دو سال به این کشور پرداخت کند. از سویی دو طرف توافق کرده‌اند که چین پول خرید‌های خود را به یوآن یا ارز‌های دیگر به کشورمان پرداخت کند و این بدان معناست که قرار نیست در مبادلات تجاری ایران و چین از دلار استفاده شود.

محمدجواد ظریف مهرماه سال گذشته در پاسخ به پرسشی درباره این شایعات بیان کرد: این مسئله از اساس، نادرست است؛ صرفا پیشنهادی از سوی ایران برای روابط ۲۵ ساله مطرح شده است. سفیر چین در تهران هم سال گذشته در پاسخ به سؤالی درباره توافق ۲۵ ساله گفته بود: روحانی و شی جین پینگ، رئیس‌جمهور چین در جریان دیداری که در بیشکک داشتند به توافقات مشترک زیادی دست پیدا کردند.

در رابطه با برنامه ۲۵ ساله برای همکاری‌های ایران و چین چند نکته قابل ذکر است؛

نخست: هنوز جزئیات پیش نویس این سند منتشر نشده است و لذا نمی توان در مورد آن تحلیل دقیقی را ارائه داد و در مورد محتوای آن قضاوت کرد.

دوم: هنوز مشخص نیست چینی ها چه زمانی این سند را تصویب خواهند کرد و به همین جهت چشم انداز اجرایی آن مشخص نیست.

سوم: این نخستین سند همکاری بلندمدت و راهبردی با یک قدرت بزرگ در چهل سال گذشته و دوران پس از انقلاب اسلامی است.

چهارم: تصویب این سند از سوی طرف چینی و نهایی و اجرایی شدن آن می تواند به معنای چرخش کامل به سمت شرق تلقی شود. در واقع، ممکن است به معنای انتخاب نهایی باشد. ترجیح نهایی شرق به غرب.

«تایمز آو لاندن» نوشت ” این بزرگترین تسلیم منابع یک کشور به عوامل خارجی در سراسر تاریخ است.”

تصمیم جمهوری اسلامی از بسیاری جهات می تواند به استقلال اقتصادی و سیاسی کشور آسیب برساند. اول اینکه قاعده اساسی این است که در هر توافقی بین دو شریک نابرابر، برای شریک ضعیف تر عاقلانه این خواهد بود که از طریق همکاری با دیگر دولت های قدرتمند شرایط را متعادل و از خود در برابر ضربه های احتمالی شکارچی قدرتمندتر محافظت کند. اما جمهوری اسلامی با بخشیدن کنترل انحصاری صنایع نفت، گاز و پتروشیمی خود به چین دیگر هیچ قدرتی برای اظهار نظر نخواهد داشت. دوم اینکه چین در گذشته بارها با زیر پا گذاشتن تعهدات خود به توسعه بخش انرژی ایران، این کشور را ناامید کرده و هیچ تضمینی وجود ندارد که باز هم ایران را در جستجوی فرصت های بهتر رها نکند. سوم اینکه همانطور که تجربه چین در آفریقا نشان می دهد، رویکرد آن به توسعه منابع در سایر کشورها استثمارگرایانه است. چین هیچ تمایلی به ارتقای نیروی کار محلی یا فناوری دیگر کشورها ندارد و جدای از بهره برداری از منابع آنها، از این کشورها به عنوان فرصت شغلی برای شهروندان خود استفاده می کند. به رغم نرخ بالای بیکاری در ایران، در پروژه های قبلی خط آهن در ایران نیز کارگران چینی به کار گرفته شده بودند.

اما نگران کننده ترین مساله چشم انداز حضور گسترده امنیتی و نظامی چینی ها در ایران است. چنین حضوری می تواند به سرازیر شدن سیل عظیمی از اتباع چینی به ایران منجر شود و ماهیت قومی و فرهنگی ایران را به شدت در معرض تغییر و تحول قرار دهد. در حقیقت، شمار بالای جمعیت چین و عطش سیری ناپذیر پکن برای انواع منابع و فرصت های شغلی دلیل اصلی این مساله است که بسیاری از کشورها از روسیه گرفته تا کشورهای آسیای میانه از حضور بیش از حد چین هراس دارند. به علاوه، به نظر می رسد که مقامات ایرانی از طرز تفکر امپریالیستی و برتر دانستن فرهنگ چینی اطلاعی ندارند. چین خود را پادشاهی میانه و مرکز تمدن جهان و دیگران را انسان های بدوی می داند. این واقعیت که چین در آسیا قرار دارد باعث نمی شود که تمایلات امپریالیستی آن کمتر از آمریکا یا اروپا باشد. تمایلات امپریالیستی و برتر دانستن فرهنگ خود صفاتی غربی نیستند و سایر کشورها و فرهنگ ها نیز مستعد تسلیم در برابر وسوسه های مشابه هستند. جای تعجب دارد که نظامی که به جنگ صلیبی خود علیه امپریالیسم افتخار می کند، چنین امتیازاتی گسترده ای برای چین قائل شده؛ به ویژه که رفتار چین با اقلیت های مسلمان این کشور به مراتب بدتر از رفتارهای کشورهای غربی با مسلمانان است.

در صورت تحقق توافق کنونی تهران و پکن، این شرایط به علاوه حضور فزاینده روسیه در ایران به معنای مخاطرات شدید برای حاشیه استقلال اقتصادی و سیاسی ایران است. با توجه به این ملاحظات، مسلم است که بسیاری از ایرانی ها  پس از آگاهی از جزئیات توافق ناامید خواهند شد. همین حالا هم بسیاری از ایرانی ها از رفتارهای اقتصادی چین و اقدامات تجاری غارتگرانه آن ناراضی هستند.

تاریخ ایران نشان می دهد که روابط اقتصادی و سیاسی آن با شمار زیادی از کشورها می تواند به منافع آن کمک کند و شرایط مشارکت را برای ایران متعادل سازد. اما نگرانی شدید بسیاری در ایران از آلوده شدن اسلام به فرهنگ غربی و نفرت آنها از مدرنیته ای که غرب نماد آن است، سبب تمایل آنها به مشارکت با چین شده است؛ اما در حقیقت آنها را به جهتی سوق می دهد که برای استقلال و خودکفایی ایران مخاطراتی جدی در بر خواهد داشت. متاسفانه، سیاست غرب در قبال ایران هم به بدبینی این دسته از اسلام گرایان دامن زده و نیروهای میانه رو در سیاست ایران را تضعیف کرده است. باید به یاد داشت که ایران اولین مرتبه امتیازات در زمینه انرژی را برای شرکت «توتال» فرانسه در نظر گرفت و در اوایل سال ۱۹۹۴ از شرکت های آمریکایی برای سرمایه گذاری در ایران دعوت کرد. پس از کارشکنی های غرب بود که ایران روی چین سرمایه گذاری کرد و به سمت این کشور کشیده شد. اما صرف نظر از این مساله، باز هم برای هیچ دولتی عاقلانه نیست که استقلال خود را تا این اندازه به خطر اندازد.

 

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)