به نظرم دیدار خامنهای با زنان فعال در حوزه و دانشگاه محل ارسال اولین پیام او به مهمترین نامزد انتخابات ریاست جمهوری، یعنی رفسنجانی، بود. او در همین دیدار میگوید که نباید در مقابل گفتمان غرب درخصوص زن منفعل شد، بلکه باید گفتمان اسلام در مورد زن را به صورت تهاجمی و طلبکارانه مطرح کرد.
از بین نامزدهای انتخابات هیچکدامشان نیستند که ربط مشخصی با فعالیتهای حقوق زنان داشته باشند، به جز رفسنجانی که از طریق دخترش، فائزه، یکی از مهمترین حلقههای اتصال به موضوعات زنان و نقش آنها در اداره امور جامعه را ایجاد کرده. زندانی کردن او هم به جای منزوی کردنش باعث اشتهار بیشتر او در پیگیری حقوق زندانیان زن شده است.
از طرف دیگر، تاثیرگذارترین حرکتهای مدنی در حوزه اجتماعی ایران مربوط است به حوزه حقوق زنان و میشود گفت اگر گروهها و احزاب سیاسی ایران هنوز بطور اساسی برنامه مدونی برای کارهایشان ندارند در عوض فعالان حقوق زنان فهرست مشخصی از مطالبات اجتماعی و نیروی قابل توجهی برای طرح مطالباتشان در جامعه دارند. بنابراین قدرتمندترین گروه حاضر در صحنه اجتماعی ایران که قادر است تاثیر قابل توجهی بر حوزه سیاست بگذارد گروه زنان است. البته در درون این گروه بزرگ تکثر و تنوع زیاد است و از لابلای نوشتهها و موضعگیریهایشان در مورد وقایع بیرون از این حوزه و واکنشهای گروههای درون این حوزه میشود صداهای متفاوت را تشخیص داد ولی توافق گستردهای درباره مطالبات عمومی و حقوقی زنان در میان بخشهای متکثر این گروه بزرگ وجود دارد.
به نظرم میرسد نیروی محرکه دولت جدید، اگر توسط رفسنجانی اداره بشود، بیش از همه بر دوش تکنوکراتهاست ولی نیروی فکری مرکزی در این دولت به طور قابل ملاحظهای منبعث از حرکتهای اجتماعی زنان خواهد بود. چنین ترکیبی نه تنها خلق فضاهای فعالیت مدنی را گسترش خواهد داد بلکه آن را به سمت تغییر بنیانهای اجتماعی از طریق مشارکت فکری زنان متمایل خواهد کرد. در واقع فشار برای تغییرات اجتماعی را از دست گروههای بیبرنامه خارج میکند به دست گروهی با برنامه مشخص منتقل میکند.
سخنرانی خامنهای که تا مرز مقاومت آینده حکومت در مقابل قطعنامههای بینالمللی درباره حقوق زنان هم پیش رفته است و صدور چنین قطعنامههایی را به عنوان “خوب به درک قطعنامه صادر کنید” نادیده میگیرد نشان میدهد حاکمیت از نزدیک شدن دولت آینده به پاسخگویی به مطالبات زنان باخبر است و از همین حالا سعی میکند خط قرمز خودش را به دولت آینده نشان دهد.
نکته قابل توجه، به نظر من، طرح برخورد تهاجمی با موضوع حقوق زنان است. این یعنی از کار انداختن نیروی فکری دولت جدید، درست مشابه همان تهاجمی که نیروی فکری دولت خاتمی را که از فعالیتهای مدنی تغذیه میشد نشانه گرفت و تا حدود قابل توجهی توانست آن را از کار بیندازد. اگر این سخنرانی را شروع یک منازعه قلمداد کنیم، که به نظر من همین است، آنوقت میشود نتیجه گرفت که حکومت نه تنها از وزن نیروهای حاضر در صحنه انتخابات باخبر است بلکه مسیر حرکت دولت بعدی را هم حدس زده است.
چقدر وقوع این اتفاق محتمل است؟ به نظر من اگر از منظر ناگزیر بودن حکومت به خروج از بنبست فکری که دچارش شده به داستان نگاه کنیم، این تنها راهیست که برای حکومت باقی مانده. این درست همان وضعیست که حشرات در زمان دگردیسی به آن دچار میشوند. وقتی پوسته قدیمی ترک میخورد راه برگشتی وجود ندارد.
نظرات
نظر (بهوسیله فیسبوک)
این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر میکنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و میخواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.