دقیقا همان فرهنگ و سیستمی که در مورد زنان در جامعه مردسالار وجود دارد، در جامعه همجنسگرایان هم در مورد لزبینها بازتولید شده است. مردان هستند که حضور چشمگیر دارند، مرادن هستند که مدیریت کلان را بر عهده دارند، مردان هستند که به جای همهی جامعه همجنسگرایان حرف میزنند و برایشان تصمیم میگیرند.
مشکل کجاست؟ چرا ما به عنوان زنان همجنسگرا نتوانستهایم حضوری گسترده و موثر در بین جامعه همجنسگرایان داشته باشیم؟ آیا خودمان نخواستهایم یا آنها نگذاشتهاند؟ چرا نباید به همان اندازه که از مسائل و مشکلات مردان گی در رسانهها صحبت میشود از مسائل و مشکلات ما زنان لزبین هم حرف زده بشود؟
شخصا در بین دوستان همجنسگرای خودم دیدهام که رابطهی دو پسر بیشتر به رسمیت شناخته میشود تا رابطه دو دختر! متاسفانه این دید حتی بین خود زنان همجنسگرا هم وجود دارد. خودمان خودمان را جدی نمیگیریم. جامعه هم رابطهی ما را باور نمیکند. خیلیها فکر میکنند ما به خاطر اینکه نمیتوانیم با مردان رابطه داشته باشیم، موقتا همجنسگرا شدهایم!
خوشبختانه یا بدبختانه حتی قانونگذار اسلامی هم ما را آنقدر جدی نگرفته که بخواهد در قانون مجازاتی همپایه مردان همجنسگرا برای ما تعیین کند! مسلم است که ما مجرم نیستیم که بخواهیم مجازات شویم. ولی میخواهم بگویم آنجا هم به رابطهی ما نگاهی جدی نشده حتی!
مدت کوتاهی است که با این صفحه آشنا شدم، در بین مطالب این صفحه هم تنها دو مطلب از زنان همجنسگرا وجود دارد. احتمالا ممنوعیتی برای انتشار مطالب بیشتر از زنان لزبین وجود نداشته باشد. اما واقعا چرا ما زنان کمتر از خودمان و از زندگیمان به عنوان یک همجنسگرا میگوییم و مینویسیم؟
شخصا فکر میکنم فضاهای موجود در جامعه همجنسگراها آنقدر مرادنه است، که من زن انگیزه فعالیت در چنین فضایی را ندارم. آنقدر همه چیز مرادنه سنجیده میشود که زنانگی من قدرت بروز پیدا نمیکند. راستش در بین جامعهی همجنسگراها که خودش اقلیت محسوب میشود، من لزبین دوباره احساس اقلیت بودن دارم.
نظرات
این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر میکنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و میخواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com
نظرات
کاملا با این بحث موافقم که گی ها از طرف جامعه بیشتر پذیرفته شده اند و همان باور مردانه برآن سیطره دارد همان طوری که ترنسکشوال هامردانه بهتر پذیرفته میشوند تا مردانی که دختر شده اند این مشکل به نظر فرهنگی ما با این مشکل در جنبش زنان هم روبرو هستیم زنان کمتر مینویسند بیشتر سکوت میکنند و مشکل را فردی میدانند متاسفانه بیشتر انسان ها رابطه لزبین ها یک رابطه شهوانی در حد تختخواب میدانند و فرای این مسئله که یک رابطه کاملا انسانی و عاشقانه ست را نمی بینند .
شنبه, ۴ام خرداد, ۱۳۹۲