از دیدگاه جامعه شناسان و زبان شناسان، همواره جنس و جنسیت دو مفهوم کاملا جدا هستند. این دیدگاه توسط اکثر جامعه شناسان و زبان شناسان نیز قابل قبول میباشد. یکی از نخستین آثار درباره جنس و جنسیت و جامعه شناسی کتاب اوکلی به نام “جنس و جنسیت و جامعه” است که در سال ۱۹۷۲ منتشر شد و تعریفی از جنس و جنسیت داد. اوکلی اشاره میکند، “جنس کلمه ای است که به تفاوتهای زیستی میان مرد و زن ارجاع دارد، تفاوتهای قابل رویت در اندام تناسلی و تفاوتهای مرتبط با آن در کارکرد تولید مثل و جنسیت موضوعی مربوط به فرهنگ است که طبقهبندی اجتماعی به مردانه و زنانه را توضیح میدهد”. بنابراین، جنس شامل ویژگی های فیزیکی و زیستشناسی مردانگی و زنانگی است که برای تشخیص زن بودن و مرد بودن به کار میرود. در حالیکه جنسیت به معیارها و هنجارهای اجتماعی برمیگردد که جامعه آنها را بر روی افراد اعمال میکند. یول واژه جنسیت را از چند بعد به تصویر میکشد. “جنسیت زیستی یا طبیعی که آن تمایز موجود بین جنس ماده و نر در هر گونه از موجودات است. جنسیت دستوری که تمایز بین مذکر و مونث است و برای طبقه بندی اسامی در برخی از زبانها مانند اسپانیولی به کار میرود. جنسیت اجتماعی که برای طبقهبندی افراد به لحاظ نقشهای اجتماعی آن به کار برده میشود”.
واژه جنسیت یک مفهوم اجتماعی است و با واژه جنس که به طور معمول برای بیان همان موضوع ولی از دید زیست شناختی به کار می رود متفاوت است. اگر چه تمایز زیستی در شالوده تمایزات اجتماعی قرار دارد ولی نقش اجتماعی زیادی در مورد جنسیت وجود دارد که مربوط به زیست شناسی نیست. هولمز اشاره میکند، “تفاوتهای عمدهای میان واژه جنسی و جنسیت وجود دارد. به نظر وی، واژه جنسی اشاره به ویژگیها و تمایزات بیولوژیکی و ویژگیهای فیزیکی بین زن و مرد دارد. در حالیکه واژه جنسیت در حوزه جامعه شناسی زبان اشاره به تمایز افراد براساس رفتارهایشان نشان داده میشود. در واقع جنس امری ساخته شده و تعریف شده از مفهومی میباشد که به ما نشان میدهد که چه فیزیکی باید مرد قلمداد شود و چه فیزیکی زن”.
این تعاریف درباره جنس و جنسیت تعاریفی است که توسط جامعه ساخته و پرداخنه شده است و اکثرا به جنسیت های زن و مرد محدود میشود. جامعهای که قبل از وجود زن و مرد وجود داشته و این قدرت را داشته که بتواند آنها را تعریف کند. قبل از این که هر سوژهای قدرت این را داشته باشد که بتواند تعریفی از خود ارایه دهد، همواره خود را در قالبی از پیش تعیین شده یافته است. بنابراین باید میان جنس و جنسیت تمایز قایل شد. به این معنا که جنس معنایی زیست شناخنی دارد یعنی آنکه شخص از نظر پیکرشناسی مرد است یا زن. اما جنسیت مجموعه از صفات و رفتارهایی است که به مرد یا زن نسبت داده میشود و ساخته و پرداخته جامعه است. تفاوت جنسی ممکن است طبیعی باشد اما تفاوتهای جنسیتی با تشکیل چهارچوبی بیچون و چرا که جامعه از دریچهی آن به زن و مرد مینگرد، همه جنبههای زندگی فرد را در بر میگیرد. درواقع نظام سلطه مردانه بر پایه همین تفاوتهای جنسی زن و مرد میباشد، به همین دلیل مردی که از بچههایش مراقبت میکند و یا بیش از ویژگیهای مردانه احساسات عاطفی داشته باشد و یا عاطفی باشد، خارج از هنجار تلقی میشود و همینطور زنی که راننده کامیون باشد یا در ورزشهای رزمی خشن مردانه قهرمان باشد، در مقابل هنجارهای اجتماعی قرار میگیرد. این گونه افراد در جامعه مرد سالار همواره شکلی میان دو جنسیت دارند.
باتوجه به اینکه بین جنس و جنسیت همواره تفاوتهایی وجود دارد و جامعه شناسان و زبانشناسان زیادی تعریفهایی مختلف از تفاوتهای جنس و جنسیت ارایه دادهاند، میتوان گفت تمامی تعریفهای گفته شده در این زمینه مشابه میباشد و مرجع قراردادن هر کدام از افراد میتواند تعریف درستی از جنس و جنسیت برای ما ارایه کند. اما برخی افراد نیز بودنند که پا را فراتر گذاشته اند و تعاریف متفاوتی را ارایه دادهاند. برای مثال باتلر با دیدی متفاوت به این امر نگاه میکند و بیان میکند که “جنس زمینی است که از نظر سیاسی و فرهنگی بیطرف است و جنسیت روی آن زمین فعال است”. باتلر در جایی دیگر اشاره میکند، “گرچه جنس و جنسیت دو مقوله جدا از هم هستند اما من فکر میکنم نمیتوان آنها را به طور کامل از هم جدا کرد. شکلهای مشخصی از جنس هستند که با تصوراتی درباره جنسیت مرتبط هستند و روشهای مختلف جنسیت نیازمند مشخصههای جنس میباشد. در رابطه با جنس و جنسیت هیچکدام از ما انتخاب این را نداریم که خودمان را خلق کنیم. قبل از اینکه هر تصمیمی بگیریم از پیش عملی را انجام دادهایم و خود را در جنسیتی انتقال داده ایم. گرچه ما دوباره میتوانیم بر روی جنسیت مان کارکنیم و یا حتی سعی کنیم جنس خود را از نو بسازیم ولی ما هرگز نمیتوانیم در برابر معیارها بیایستیم و همواره در چنگ این معیارها گرفتاریم”.
همانطور که میبینید تعریف جنس و جنسیت از دیدگاه تمامی جامعه شناسان، فلاسفه و زبان شناسان به گونه ای به این امر اشاره میکند که جنس یک امر فیزیکی و جنسیت یک امر یا ساختار فرهنگی است و تمایز مهمی میان جنس و جنسیت وجود دارد. بنابراین میتوان چنین گفت که، اصطلاح جنس به تفاوتهای بیولوژیک میان زن و مرد دلالت دارند. حال آنکه جنسیت ناظر بر ویژگیهای شخصی و روانی است که جامعه آن را تعیین میکند و با مرد یا زن بودن و به اصطلاح مردانگی و زنانگی همراه است. جنس و جنسیت پیوندی جدا نشدنی باهم دارند. اما ماهیت دقیق این پیوند موضوع بحثهای فراوان میان جامعه شناسان، زبان شناسان و فلاسفه است.
منابع:
باتلر، جودیت، ۱۳۸۵، آشفتگی جنسیت، ترجمه امین قضایی، پاریس: نشر مجله شعر.
Butler, J. 1990. Gender Trouble: Feminism and the Subversion of Identity. New York: Routledge
Holmes, J. 2008. An introduction to sociolinguistics (3rd ed.). Essex: Pearson Longman
Oakley, A.1972. Sex, Gender and Society. London: Gower
Yule, G. 2006. The Study of Language (3rd ed.). New York: Cambridge University Press
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.