پلنوم هفتم کمیته مرکزی کومه له منتحب کنگره ۱۷، روز ۲۴ خرداد ماه ۱۳۹۹ با حضور اعضاء کمیتە مرکزی کومە لە، با سرود انترناسیونال و یک دقیقە سکوت در گرامیداشت یاد جانباختگان راە آزادی و سوسیالیسم، کار خود را آغاز کرد. در این پلنوم، جمعی از رفقای کمیته مرکزی حزب کمونیست ایران و اعضاء کمیته خارج از کشور حزب نیز به عنوان ناظر شرکت داشتند. دستور جلسات پلنوم عبارت بودند از ارائه و بررسی گزارش سیاسی و تشکیلاتی کمیته رهبری کومه له، تعیین زمان برگزاری کنگره ۱۸کومه له، بررسی قرارها و قطعنامه های پیشنهادی و تقسیم کار درونی کمیته.

گزارش سیاسی کمیته رهبری نخستین دستور کار پلنوم بود. این گزارش اساسا به بررسی اوضاع سیاسی، اقتصادی و اجتماعی جهان، ایران و کردستان، در دوره بحران جهانی شیوع اپیدمی کرونا پرداخت و در این زمینه نکات زیر را مورد تاکید قرار داد.

    • بیماری (کوید ۱۹)، به مثابه شوکی بود که به تندرستی، به اقتصاد ،به سیاست و به زندگی اجتماعی مردم در مقیاس جهانی وارد شد. آمار زیانهای ناشی از این اپیدمی طی ۵ ماهی که از شیوع آن می گذرد، نجومی هستند. تا هم اکنون بیش از ده تریلیون دلار بوسیله دولتها هزینه قرنطینه به منظور جلوگیری از اشاعه این بیماری و تبعات آن شده است. این در حالی است که بیماری همچنان در سرتاسر جهان قربانی می گیرد و راه چاره ای قطعی هنوز برای آن پیدا نشده است.
    • به دلیل ساختارهای ضعیف و ناکارآمد سیستم تندرستی و بلائی که نظام نئولیبرالی سرمایه داری بر سر بخش پزشکی و درمان آورده است، در بیشتر کشورها،دولتها راسا کنترل بحران کرونا را برعهده گرفتند. دولتهای سرمایه داری علیرغم اینکه در ابتدا می دانستند که در شرایط فعلی قرنطینه تنها راه موثر برای مقابله با گسترش ویروس کرونا است، اما همگی کم و بیش با تاخیر، این سیاست را اعمال کردند، زیرا از میزان هزینه ای که ناچار بودند برای آن پرداخت کنند، وحشت زده بودند.اگر چه سرانجام به پذیرش آن تن دادند، اما همین درجه تاخیر فجایع جبران ناپذیری به دنبال داشت.
    • با شیوع این بیماری، اقتصاد سرمایه داری جهان در آستانه ورود به بحران و رکودی بی سابقه، در مقایسه با همه تاریخ حیات خود قرار گرفته است. ابعاد واقعی بحران پیش رو و دامنه تاثیر آن بر ساختار اقتصاد سرمایه داری، هنوز تماما آشکار نشده است. اما کارشناسان جهان سرمایه، رکودی طولانی و عمیق را پیش بینی می کنند و در خوش بینانه ترین حالت آنرا با رکود ویرانگر دهه ۳۰ قرن گذشته مقایسه می کنند.از اینرو گمان می رود که تبعات این بحران به مراتب خطرناک تر از خود ویروس کرونا باشد.
    • بیماری (کوید ۱۹)، به دلیل دخالتهای دولت در مدیریت بحران به افزایش کنترل دولتی بر اقتصاد کشورها،به ورشکسته شدن کمپانی ها و مشاغل کوچک و به تمرکز بیشتر سرمایه در کمپانیهای بزرگ چند ملیتی می انجامد. از جمله نتایج این بحران گسترش بی سابقه بیکاری، کاهش قدرت خرید کارگران و اقشار کم درآمد،کاهش تقاضا برای کالاها و گسترش فقر در مقیاس جهانی خواهد بود.
    • جهان سرمایه داری برای مقابله با بحران اقتصادی که در راه داشت، راه حلی ندارد. دخالتهای کلان دولت در اقتصاد، ضربه دیگری بر پیکر نئولیبرالیسم وارد کرده است. دولتها کورمال کورمال در جستجوی یافتن راه خروج از بحران هستند. نیروهای فاشیستی و دست راستی نیز هیچ راه حلی برای بحران اقتصادی پیش رو ندارند و غالبا به همین دلیل به ماجراجوئی روی می آورند. در چنین شرایطی در دوره پسا کرونا، بحث بر سر بدیل سرمایه داری در مقیاس توده ای باز می شود و از لحاظ عینی فرصت های بیشتری برای رشد جریانهای چپ و کارگری پیش خواهد آمد.
    • مناسبات دولتهای چین و آمریکا به مثابه دو اقتصاد برتر جهانی، اگر قبل از شیوع ویروس کرونا هم تیره شده بود و شاهد جنگ اقتصادی آشکار و پنهان این دو ابر قدرت اقتصادی بودیم، امروز در سایه کرونا تیره تر شده است. رقابتهای این دو قدرت که می رود تا به بلوک بندی جهانی جدیدی ارتقاء یابد، نشان از آغاز یک دوره دیگر جنگ سرد در جهان پساکرونا دارد.جنگ سردی که چه بسا جنگهای نیابتی خونباری به دنبال داشته باشد.
    • کرونا تمام عرصه های زندگی اجتماعی در سراسر جهان را تحت تاثیر قرار داد. لغو مسابقات ورزشی محلی و جهانی از جمله المپیک ۲۰۲۰، لغو مراسم حج، زیارت و سفر، تعطیل شدن سینماها، تئاتر، کلیساها و مساجد، لغو جشنها و عزاداریها، تعطیل شدن مدارس، دبیرستان و دانشگاهها، بسته شدن کافه ها، رستورانها، هتل ها و مراکز توریستی، حفظ فاصله اجتماعی، قرنطینه شدن و در خانه ماندن و عوارض درونی آن، همه اینها طی ۵ماه گذشته سیمای متفاوتی از زندگی اجتماعی در جهان ترسیم کرده اند.
    • علیرغم شیوع این افسانه که گویا کرونا فقیر و غنی نمی شناسد، آمارهای غیر قابل انکار نشان میدهند که آسیب پذیرترین افراد جامعه از لحاظ موقعیت طبقاتی، نخستین طعمه های این ویروس بوده اند. سالمندانی که تنها به میزان مالیاتی که به دولتها پرداخت کرده اند، از خدمات دوران پیری و سالخوردگی بهره مند می شوند و در خانه های پیران اسکان داده میشوند، از اولین قربانیان کرونا بودند. میزان مرگ و میر در جامعه سیاه پوستان آمریکا که بیشترین بخش محرومان جامعه آمریکا را تشکیل می دهند بیش از سه برابر سفید پوستان است. کارگران و زحمتکشانی که به نان شب محتاج اند و دولتها هزینه در خانه ماندن آنها را پرداخت نمی کنند، قربانیان در دسترسی برای ویروس کرونا هستند.
    • تجربه زندگی و مبارزه کارگران و محرومان جامعه در همه جهان نشان داده است که درد مشترک و سرنوشت مشترک، انسانها را به هم نزدیک می کند و آنها را به یافتن راه چاره مشترک رهنمون می شود. جنبش جهانی ضد نژاد پرستی در گرما گرم شیوع بیماری کرونا، به نمایش یک همبستگی جهانی تبدیل شد. دست آوردهای این جنبش، گنجینه تجارب بشریت آگاه و مترقی را برای نبردهایی که در پیش است غنی تر ساخته و امید به رهائی را علیرغم چنین بحرانهائی در دل استثمارشدگان و ستمدیدگان زنده نگاه می دارد.
    • اگرچه دولتهای عقب مانده سرمایه داری در مناطقی مانند خاورمیانه، شمال آفریقا، آمریکای لاتین و نقاط دیگر خود مستقیما در گیر اپیدمی کرونا و عوارض آن هستند اما تاثیرات بحران اقتصادی کشورهای پیشرفته صنعتی بر حیات سیاسی و اقتصادی آنها به زودی به شکل مضاعفی آشکار خواهد شد و این کشورها را در کام بحرانهای سیاسی فرو خواهد برد. بحران هائی که اگر به شرایط انقلابی منجر نشود و از رهبری جریانهای پیشرو و رادیکال بی بهره باشد، سرنوشتی جز رویدادهای موسوم به بهار عربی در خاورمیانه و شمال آفریقا پیدا نخوهد کرد. اما شواهد برای اینده کشوری مانند ایران، در مجموع امیدوار کننده هستند.
  •  

 

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)