• رومینا، دختر ۱۳ ساله تالشی به دلیل فرار از خانه در خواب توسط پدر با داس سرش بریده شد
  • شیدا، زن ۱۶ ساله مریوانی که یک کودک ۲ساله نیز داشت با ضربات چاقوی برادرش مهدی در خیابان جان سپرد 
  • سعیده، دختر ۱۴ ساله بلوچستانی به دلیل شک پدر به او، به وسیله پدر، برادر و دوستان برادرش سنگسار شد و به قتل رسید 
  • شمسی، دختر پاوه ای به جرم عاشق شدن با دست پدر و با کمک مادر در خواب خفه شد
  • دلبر، دختر ۱۷ ساله‌ای مریوانی به دلیل داشتن قصد طلاق از همسر ناخواسته و اجباری خود، توسط پدرش سر بریده شد
  • دنیا، دختر ۲۰ ساله کرمانشاهی به دلیل  مشاجره و مخالفت پدر با ادامه تحصیل او در دانشگاه دچار خونریزی مغزی شده و میمیرد  
  • شیلان، دختر ۲۱ ساله  ایزدی  کورد در هانوفر آلمان به دست پسر عموی خود به جرم تن ندادن به ازدواج اجباری به قتل رسید 
  •  ساکار، دختر ۲۸ ساله‌  کورد به دلایل نامعلوم به دست پدرش به قتل رسید. 
  •  هلاله، ٣٠ ساله دانشجو، اهل سردشت،  توسط همسرش به قتل رسید. 
  •  زعفران، ۳۰ ساله مادر ۵ فرزند  ساکن روستای از توابع شهرستان سروآباد  مریوان به دلیل اختلاف با همسر بدست  پدرش  با اسلحه کشته‌ شد.
  •  فرشته، دختر ۱۷ ساله لر  به جرم داشتن دوست پسر توسط  برادرش  به آتش کشیده شد و جان باخت. 
  •  فرزانه، دختر  ۱۹ ساله لر به دلیل  سوء ظن برادرش مبنی بر داشتن دوست پسر تلفنی با چاقو مورد حملە قرار گرفت و تا پای مرگ رفت. 
  •  مریم، دختر ۷ ساله  عرب به دلیل سوءظن پدرش مبنی بر تجاوز دایی‌اش به او  به دست پدرش به قتل رسید.
  •  نعیمه، زن جوانی از عشایر عرب و ساکن یکی از بخش‌های جنوبی استان خوزستان به دلیل طلاق از شوهر خود به دست برادرشوهرهایش کشته شد.
  • در دزفول جاسم که خود دارای سه زن بوده دختر ۱۵ ساله‌اش را به دلیل اینکه فکر می‌کرد عمویش به او تجاوز کرده، سر برید.
  • زندایی همیشه میگفت اگرکسی به یکی از دخترهایم تجاوز کند برای حفظ آبرویمان فورا  او را با یک شیشه دوا ( سم ) خواهم کشت! 

اینها فقط نمونه هایی چند از قربانیان جنایت قتل ناموسی و تفکر ناموس پرستی است که در اطراف ما بە طور روزانه در نقاط مختلف رخ می دهد. 

آبرو و حیثیت چیست که از جان انسانها و مهر فرزندی با ارزشتر است؟  چرا حفظ آن بر حق حیات زن  اولویت دارد و  باعث میشود مادری حاضر شود بچه بیگناه خود که قربانی تجاوز است را بکشد یا هنگام کشتن او سکوت کند، یا  پدری دخترش را و برادری خواهرش را وحشیانه  بقتل برساند؟

 بر اساس آمار صندوق جمعیت سازمان ملل، سالانه حدود ۵۰۰۰ زن در قتل‌های ناموسی کشته می‌شوند. حدود ۸۷ هزار زن در سال ۲۰۱۸ در سراسر جهان کشته شده اند، که حدود ۵۰ هزار نفر یا ۵۸ درصد آنان به دست شریک زندگی و یا اعضای خانواده به قتل رسیده اند. بیشتر آنها در کشورهای اسلامی رخ می دهد کە در غرب آسیا، شمال آفریقا و بخش‌هایی از جنوب آسیا قرار دارند. 

 ایران از جمله  کشورهای است که  قتلهای ناموسی درمناطق  غرب، جنوب و شرق آن بیشترین آمار را به خود اختصاص داده است. قتل ناموسی در بین اقوام، عشایر و ملیتهای کورد، لر، عرب و بلوچ که به ناموس پرستی شهرت بیشتری دارند شایع است. 

قتل ناموسی چیست؟ چرا انجام می شود؟ چه عواملی سبب بروز این جنایتها  می شوند؟ دین و مذهب، فرهنگ و قانون چه نقشی را در اجرای آن  ایفاء می کنند؟  و بلاخرە نقش خود زنان در این ماجرا چیست؟  

قتل ناموسی به  قتلی گفته میشود که در آن زنی توسط  مردان  فامیل خود به جرم  لطمه زدن به  شرف و آبرو کشته می شود. آبرو که عزت واقتدار  مرد خانواده نامیده می شود، در گرو یک سری از اعمال و رفتار زن خانواده خلاصە می گردد که باید به شدت از آن حفاظت شود. چنانچە  آبرو بە دلایل متفاوت توسط  زنان خانواده بر باد رود، بی آبرویی حاصل را فقط با خون باید شست و پاک کرد کە اعتبار و  عزت اولیه مرد بازگردد! 

زن همچون مایملکی تحت عنوان شرافت و حیثیت مردانە طبقە بندی شدە  بە گونەای کە تعصب و  غیرت مردانه در حفاظت از زن، مردانگی را معنا و  جایگاه ویژه ای برای مرد به ارمغان می آورد. اینگونه است کە ناموس پرستی شکل می گیرد و تبدیل به صفتی والا و لقبی نامدار برای مردان محترم می شود.  

«ناموس» در  کتابهای لغت به معنای  «عفت و عصمت» است. عفت و عصمت واژه هایی در تعریف پاکدامنی انسان، اعم از زن و مرد هستند، بنابراین  کلمه «ناموس»  به خودی خود جنبه عام دارد.

اگر بپذیریم که هرچیزی که عفت و عصمت خانواده را مورد لطمه قرار دهد، به ناموس خانواده تجاوز نموده و آنرا لکه دار میکند، پس نە تنها عمل  زنی که برخلاف عفت عمل می کند، بلکه عمل هر مردی  هم که مغایر عصمت باشد، حیثیت و شرف خانوادە را به خطر انداختە و آبرو و اعتبارش را خدشه دار می کند. متأسفانە در فرهنگ سنتی  بسیاری از کشورهای اسلامی و مرد سالار، به دلیل برتری و مالکیت مرد بر زن، این قاعده راهی  یک طرفه را می پیماید. «ناموس» از جنبه عام آن خارج و جنبه خاص جنسیتی به خود می گیرد. این گونه است که  یک  عمل نادرست برای زن می تواند مغایر با «عفت و عصمت»  و عیب خوانده شود، در حالی کە همان عمل  برای مرد نه تنها هیچ مشکلی ایجاد نکند بلکه گاهی باعث افتخار هم بشود.

 بدین ترتیب ناموس در یک جنس خاص که زن است، تعریف می شود و «عفت و عصمت»  فقط برای زن کاربرد پیدا می کند، چرا که بە عنوان موجودی ضعیف و محتاج نگهداری در نگاه مردسالارانە تعریف شدە است. به این معنا که زن  با هر حرکت و لغزشی  از مرزهای تعیین شده توسط مردان، می تواند به آبرو و حیثیت خانواده لطمه  وارد کردە و برای آن  به سختی مجازات شود. 

 تمامی مکاتب فقهی اسلامی بدون استثناء به حکم سنگسار که حکمی بسیار ظالمانه و غیر انسانی است معتقدند. اما در شرایط و نوع پیاده کردن حکم اندکی با یکدیگر اختلاف دارند.  قرآن اگر چه  مستقیما دستور قتل زن را صادر نکردە است اما با برتری دادن مرد بر زن و دستور اطاعت بی چون و چرای زن از مرد، راه آنرا هموار کرده است.

سوره نساء آیه ۳۴:  

مردان سرپرست زنان هستند، به خاطر برتریهایی که خداوند برای بعضی نسبت به بعضی دیگر قرار داده است و به خاطر نفقەهایی که از اموالشان به زنان میپردازند. 

 پس زنان شایسته، مطیع و متواضعند و در غیاب همسر خویش، نگهدار حقوق واسرار اویند، که خداوند حافظ اسراراست ( ای مردان ) زنانی را که از سرپیچی و طغیانشان بیم دارید ، ابتدا موعظه شان کنید، سپس در بستر خواب از آنان دوری کنید و ( سرانجام اگر پند و قهر اثری نکرد ) آنان را تنبیه کنید. 

:سوره نساء آیه ۱۵ 

و از زنان شما آنان که مرتکب فحشا می شوند ، از چهار تن از خودتان بر، ضد آنها شهادت بخواهید اگر شهادت 

.دادند زنان را در خانه محبوس دارید تا مرگشان فرا رسد یا خدا راهی پیش پایشان نهد

مردسالاری و  فرهنگ زن بردگی 

درتربیت سنتی دختر از همان سنین کودکی از پسر جدا می شود. این تفکیک جنسیتی حاوی دو نوع تربیت متفاوت و مختص به هر جنس است. تربیتی که پسر را  مردی  فرمانده و  سزاوار مردانگی را تعریف می کند، اما دختر را زنی  فرمانبردار و پارسا و سزاوار زنانگی، بە معنای تحت حمایت مرد بودن، می خواند. دختر و پسر در دو دنیای متفاوت و دور از هم تربیت می شوند بە طوری که هر کدام نسبت به دنیای دیگری غریب و ناآشناست. برای هر جنس اصول و قوانین مخصوصی تعیین  می شود که جنسیت را بوجود  آوردە و موجب    تبعیض و  برتری جنسیتی  می شود.     

ناشناخته بودن دنیای دختر و پسر از طرف هر کدام با دو تربیت متفاوت با بی اعتمادی و هاله ای از ترس  همراه شدە و معمولا یکی را قربانی و دیگری را متجاوز می سازد. زن با ویژگی های یک  انسان کامل شناختە نمی شود، بلکه تبدیل به وسیلەای جنسی برای خدمت به مرد می شود که وجودش در سکس خلاصه شده است و باید کنترل شود و بودنش خارج از خانواده برای  مرد و  جامعه زیان بار است.  

دختر از  زمانی که به دنیا می آید تا زمانی که ازدواج میکند  مسئولیت  حفاظتش به عهده مردان خانواده یعنی پدر و برادر، و در صورت نبود آنها مردان فامیل است  و این حفاظت به معنای کنترل کامل  بر رفتار، کردار، اراده و اختیار اوست. حتی دختر بالغ در سن قانونی به عنوان یک انسان، حق انتخاب و تعیین سرنوشت خود را به تنهایی ندارد و نمی تواند برای آینده خود، خود  تصمیم بگیرد. برایش تصمیم گرفته می شود چون مردان خوشبختی او را بهتر از خودش  تشخیص می دهند. پس از ازدواج هم این وظیفه به همسر و مردان خانواده او واگذار می شود.  

در این  باور سنتی زن ضعیف باید در قید مالکیت مرد باشد، چون  قدرت و توانایی  دفاع از خود را ندارد. پس باید همیشه تحت نفوذ مرد خانواده و در انقیاد او باشد، اوامر و دستوراتش  را اجرا و خواسته هایش را بر آورده کند. 

مردان خانواده به عنوان مالکین زن  اختیار آن را دارند که برای زنان تصمیم بگیرند و آنها را  معامله کنند و هر گونه سرپیچی و نافرمانی زن  دلیل یاغی شدن و  ننگین کردن شرافت خانواده محسوب شدە و میتواند مجازات مرگ داشته باشد.  در باور سنتی لکه دار شدن حیثیت خانواده فقط با خون پاک می شود. مردان با از بین بردن این لکه ننگ  باید مردانگی خود را ثابت کردە و  با غرور و افتخار اعلام کنند که اعتبار صدمه دیده شده با قتل زن یاغی ترمیم  شدە است. ننگ موارد گوناگونی را شامل می‌شود، مانند خودداری از ازدواج اجباری، قربانی تجاوز جنسی بودن، طلاق گرفتن، رابطه با جنس مخالف و یا ارتکاب زنا.

ازدواج های اجباری 

در بسیاری از خانواده های سنتی  رسم بر این است که هنگام تولد دختر ناف او را با نام پسری از فامیل می برند، به این منظور که وقتی بزرگ شد به همسری او در آید. پسر نامبرده خود را صاحب آینده دختر می داند و اگر دختر به این ازدواج راضی  نباشد، پسر حق خود می داند که اجازه ازدواج با دیگری را  به او ندادە و دختر را مجبور کند کە تا آخر عمر باکره  بماند. در صورت تخلف از این سنت پسر حق دارد دختر ناراضی را به قتل برساند. گفته می شود که  عقد پسر عمو و دختر عمو در آسمانها بسته شده است و دختر عمو  حق و اجازه ازدواج با فرد دیگری را  ندارد مگر اینکه پسر عمو اورا نخواهد و این اجازه را بدهد. و همچنین گاهی مردان خانواده  تصمیم می گیرند که دختر را به عقد فردی که خود می پسندند درآورند. در  ازدواجهای اجباری معامله زن به زن  نیز رایج است.  بدین معنی کە زنی می دهند و زنی می گیرند.  گاهی اگر مردی از قبیله دیگری  کشته شود برای دیه زنی به خانواده آن مرد داده می شود تا آن زن بار گناه دیگری را بە دوش کشیدە و تا آخر عمر با تحمل خفت و خواری زندگی کند.

قربانی  تجاوز جنسی بودن

باکره  بودن دختر  نشانه عفت و پاکدامنی دختر است. آبروی خانواده در گروه  این پاکدامنی  است که باید در کمال دقت  و حساسیت  برای همسر آینده  که خود میتواند باکره  نباشد، نگهداری شود. شب ازدواج علاوه بر همسر همه فامیل و آشنایان باید ملحفه خونی را به عنوان سند پاکدامنی دختر ببینند. اگر بنا به هر دلیلی پرده بکارت قبل از ازدواج  پاره شود، حتی اگر به دختر تجاوز شده باشد، نشانەای از  بی آبرویی و بی حیثیتی دختر  به شمار می آید. در  مسئلە تجاوز، متأسفانە  قربانی به جای متجاوز در نقطه ثقل گناه قرار میگیرد و به عنوان گناهکار اصلی  باید مجازات شود. همسر می تواند زن را به خانه پدری پس فرستاده و

.مردان فامیل  این ننگ را با خون و کشتن قربانی جبران کنند

طلاق 

باور به اینکه زن با لباس سفید به خانه بخت می رود و با لباس سفید یعنی  کفن  از آن خانه خارج می شود، به معنای سوختن و ساختن با سرنوشتی  است که برای زن معین شده است. حتی زن در صورت زندگی با فرد ناشایست هم حق طلاق و جدا شدن را ندارد. با این کار آبروی خانواده به خطر می افتد و در صورت نافرمانی چه از طرف مردان خانواده شوهر و یا مردان خانواده خود  مورد خشونت قرار گرفتە و حتی می تواند به قتل برسد 

رابطه با جنس مخالف 

 رابطه با جنس مخالف  حتی در حد دوستی ساده برای زن رفتاری سبک، عیب و ناشایست خوانده می شود و زن بە لقب فاحشه ملقب می شود. علی رغم وجود یک زن و یک مرد در هر رابطەای، همان رفتار حتی به کرار  برای مرد نه تنها بار منفی ندارد، بلکه گاهی افتخار هم خوانده می شود. برخی مردان حتی  بە تبلیغات در مورد روابط خود با زنان متعدد پرداختە و نزد همدیگر بە آن مباهات می کنند. بدین ترتیب شخصیت زن در حد یک ابژه جنسی تقلیل دادە می شود.

در تربیت سنتی رفتار و کردار زن بر اساس شرم و حیا سنجیده و ارزش گذاری می شود. دوری کردن زن از مرد به دلیل حفظ امنیت خود زن، ضروری خوانده می شود، زیرا این باور رایج است که هر گونه ارتباط بین زن و مرد نهایتا یا به تجاوز و یا بە برقراری رابطەی عاطفی می انجامد و  منجر به سکس می شود. و آبروی خانواده بر باد می رود. این  طرز تلقی نه تنها توهین به زن بلکه به مرد هم هست چرا کە وی را در حد حیوانی بی اراده و اختیار که قدرت کنترل غریزه جنسی  خود را ندارد،  تنزل می دهد.

در جوامع سنتی و اسلامی مجازات دختر  برای داشتن دوست پسر می تواند حتی در حد مرگ باشد. جنایت‌های ناموسی گاهی  فقط  بر اساس شک و سوء ظن اتفاق می افتد. یعنی فقط کافی است که گمان برده شود که از زن خطایی سر زده و آبروی خانواده بر باد رفتە است. بدون هیچ دلیل و مدرک  واقعی زن کشته می شود. البتە گاهی زنان را به علتهای دیگری به قتل می رسانند و به دروغ  متهم به زناکاری و رابطه نامشروع می کنند، تا مردان خاطی بتوانند بدین گونە از مجازات بگریزند. 

نکته مهمی که  در بیشتر  قتلهای ناموسی مشاهده می کنیم نافرمانی زن از دستورات و قوانین مردسالار است. ایستادگی و مقاومت و یا فرا رفتن زن از چهار چوبی که مردسالاری برایش تعیین کردە است، او را بە کام مرگ می کشاند.

 :سحر بیت مشعل، وکیل و فعال حقوق زنان عرب در مورد قتلهای ناموسی در جوامع سنتى میگوید 

“قتل های ناموسی، تجاوز جنسی، ضرب وجرح فیزیکی زنان از بدیهی ترین موارد نقض حقوق بشر وخشونت علیه زنان است. ریشه این پدیده را می توان در بافت فرهنگی و هنجارهای اجتماعی یک جامعه جست. در جوامعی که ساختار آن سنتی و قبیله ای است ،معمولا در مورد برخورد با مسایل دفاع از آنچه که حیثیت وشرافت ناموسی یاد برده می شود هیچگونه انعطاف ویا بخششی وجود ندارد. 

در اینگونه فرهنگها صاحبان قدرت مردها هستند که خود سرپرستی ومسئولیت خانواده را از لحاظ اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی بر عهده دارند و تمامی افراد خانواده بویژه زنان باید زیر سلطه مرد خانواده باشند و زنان کە به عنوان قشر ضعیف ومسلوب الاراده هستند، باید از مرد خانواده چه به عنوان پدر، برادر ویا همسر تبعیت کنند. و در صورت مطالبه حقوق خود و یا امتناع از اجرای دستورات مردان خانواده با خشونت جدی مواجه می شوند. این به معنای نابرابری بین زن ومرد وحاکمیت مطلق مرد سالاری است. 

فرار دختران از منزل پدری، تن ندادن به ازدواج اجباری یا فامیلی، داشتن رابطه عاطفی ویا جنسی قبل از ازدواج و یا در حین زوجیت و ازدواج بدون رضایت با مردان فامیل، همه از جمله موارد علل وقوع قتل های ناموسی است. 

در بسیاری موارد هم قربانیان بر اثر سوء ظن وگمان به داشتن رابطه بدون هیچ مدرک و یا سندی وکاملا بر اساس قضاوت سلیقه ای به قتل رسیدەاند. “ 

قوانین 

در قوانین ایران، دست جنایت کار برای ارتکاب به جرم باز است. قاتلان قتلهای ناموسی به دلیل ناموسی و خانوادگی بودن آن، از مجازات سنگین به سادگی معاف می شوند. حتی گاهی با تکیه بر قوانین نادرست،  زن کشی در لوای قانون صورت می گیرد.  

بر اساس مادهٔ۶۳۰ قانون مجازات اسلامی «هرگاه مردی همسر خود را در حال زنا با مرد اجنبی مشاهده کند و علم به تمکین زن داشته باشد، می‌تواند در همان حال آنان را به قتل برساند.

 در  حقیقت این قانون آدم کشی را تجویز می کند وخیلی واضح  به مرد متعصب  اجازە می دهد کە در هنگام عصبانیت و احساس خشم و نفرت بە بهانە دفاع از حیثیت خود آدم بکشد و از مجازات آن هم معاف شود.  

 :سحر بیت مشعل در مورد قانون ادامه میدهد 

“در نظر عرف جامعه اینگونه تصور می شود که زن ناموس پدر، برادر، همسر وحتی مردان قبیله بحساب می آید و در صورتی که زن از «هنجارهای جامعه» تخطی کند باید مجازات شود. این تفکر متاسفانه از عرف به قانون هم تسری پیدا کرده و قانون حمایت خود را در ماده ۶۳۰ قانون مجازات اسلامی  به وضوح نمایان کرده است. 

به نظر می رسد دور از انصاف است زمانی که قتل زنی از سوی مردان قبیله اجرا می شود – ویا در حین تصویب این ماده قانونی که به نوعی حمایت صریح قانون از عمل شنیع جنایت علیه زن بوده – کسی این سوال را نپرسیدە باشد که آیا این فقط زن است که «ناموس مرد محسوب میشود! »یا اینکه زن نیز میتواند به مرد خود به دید ناموس نگاه کند و اگر او را در حال زنا با دیگری ببیند این اجازه را خواهد داشت برای دفاع از حیثیت وشرافت خود او را بکشد. 

 ماده ۲۲۰ قانون مجازات اسلامی (مصوب ۱۳۷۰) اعلام می دارد “پدر یا جد پدری که فرزند خود را بکشد قصاص نمی شود و به پرداخت دیه قتل به ورثه مقتول وتعزیر محکوم می شود” و در ماده ۶۱۲ همین قانون، قانونگذار اعلام کرده “هرکس مرتکب قتل شود و شاکی نداشته باشد ویا شاکی داشته ولی از قصاص گذشت کرده باشد ویا به هر علت قصاص نشود در صورتیکه اقدام وی موجب اخلال در نظم وصیانت وامنیت جامعه ویا بیم تجری مرتکب و یا دیگران گردد دادگاه مرتکب را به حبس از ۳ تا ۱۰ سال محکوم مینماید. “

با امعان نظر در این مواد مشخص می شود که اولا در صورتیکه مادر یا جد مادری مرتکب قتل فرزند خود شوند قصاص می شوند، اما برای پدر وجد پدری قصاص وجود ندارد. 

ثانیا با توجه به مدت حبس تعزیری فوق الذکر قاضی می تواند در صورتیکه قاتل فاقد سابقه کیفری باشد مجازات وی را (طبق ماده ۲۲ ق مجازات اسلامی) تخفیف دهد. 

ثالثا در قتلهای ناموسی ویا فرزندکشی معمولا وراث مقتول از شکایت خود علیه قاتل و یا مطالبه دیه صرف نظر می کنند بطوریکه استنباط می شود که فرد مقتول از اساس چه در حیات وچه بعد از قتل او هبچ حقی برایش متصور نیست. “ 

مهناز افخمی, نویسنده و فعّال حقوق زنان و دموکراسی میگوید:

«قانون باید حامی منافع اجتماع و کلیه افراد اعم از زن و مرد باشد نه آنکه خواسته های نادرست عده ای را در ازای نابودی برخی دیگر تامین و تضمین نماید. قانون یک وسیله انتقام شخصی نیست و نباید با امتیازات غلط و وحشتناکی که به برخی واگذار می کند جنبه رشوه و حق السکوت بگیرد. قانون نباید در مردان حس وحشیگری و بیرحمی ایجاد کند و زنان بی پناه را قربانی اعمال سبعانه آنان نماید.»

منابع و کتاب شناسی:

 اعزازی، شهلا.۱۳۸۳. ساختار جامعه و خشونت علیه زنان. رفاه اجتماعی شماره ۱۴ 

دوبوار، سیمون.۱۹۴۹. جنس دوم. انتشارات توس. قاسم صنعوی

. کار، مهرانگیز. ۱۳۸۷. پژوهشی در باره خشونت علیه زنان. نشر روشنگران و مطالعات زنان 

بختیار نژاد، پروین، ۱۳۸۸. فاجعه خاموش

سلیمانی، محمد. ۱۳۹۶. سیر تاریخی خشونت علیه زنان. ناشر آبرخ

UNICEF ,Innocenti Research, centre Florence, Italy , NO 6 – JUNE 2000

https://www.unicef-irc.org/publications/pdf/digest6e.pdf

http://fis-iran.org/fa/women/publications/homicidelaws

 http://www.ahwazstudies.org/fa/Article.aspx?aid=823

http://dari.irib.ir/radioislam/2011-11-22-13-07-04/2011-11-20-05-25-12/item/41021-راهی-

بسوی-نور—۱۰۹–سوره-نساء

https://geranom.wordpress.com/tag/دلیل-حکم-سنگسار-در-اسلام/

http://www.aihrc.org.af/media/files/Laws/Elamia%20ha/Elamiya%20huquqe%20bashar.pdf

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)