اشاره: از شاعر: ایوان بولَند* (۲۰۲۰- ۱۹۴۴) ، را “یکی از پیشرو ترین صداهای شعر زنانه در ادبیات ایرلند،و شعرِ مدرن ایرلند را “بی حضور او”، غیر قابلِ تصور دانسته اند.شعرش در بردارنده “تجربه یک همسرِ جوان، و آگاهی از نقشِ دشوارِ زن بودن، در تاریخ و فرهنگ ایرلند است.”متعهد به شکوهِ تغزل، وزنانگی”، می گوید “زمانی شروع به نوشتن کردم که، به نظر می رسید،دو واژه “زن” و “شعر”، باهم نوعی تضادِ آهن-ربایی، داشتند.می خواستم زندگی ام را در شعر بیاورم؛ و زندگیِ من یک زندگیِ زنانه بود، و نمی توانستم بپذیرم که نمی توان یا نباید، از زندگی یک زن در فرهنگ و شعرِ سرزمینم، نام برد.”
کتابی با نامِ ” بَرشعرِعاشقانه “، [بَر را در معنیِ علیه به کاربرده ام، در برابرِ با، لَه]، دارد که در ۲۰۰۲، چاپ شده و در مصاحبه ای می گوید: “بخش بزرگی از شعر عاشقانه اروپا، شعر درباری، و مایه گرفته از شکوهِ سنت هایِ دربار است… کمتر در باره یِ عادی بودن عشق، سخن گفته شده.”ابتدا شعر “قرنطینه” او را می آورم، ودو شعر دیگر در پست بعدی.از شعر:
قرنطینه، شعری “سیاسی” است، در باره یِ قحطیِ ایرلند در نیمه قرن نوزدهم.در ۲۰۰۱ چاپ شده است.از ده شعری است که در لیستِ “شعرهایِ محبوبِ ایرلند، در صد سال گذشته”، در ۲۰۱۵ انتخاب شده. ماجرایِ مردی ست که با زنِ بیمارش؛ مبتلا به “تبِ قحطی” (تیفوس)، ناچار می شوند، کارگاه را ترک کنند، و روز بعد جسدشان، مرده و یخ-زده از سرما، در حالی که پایِ زن بر سینه شوهر، که می کوشیده اورا گرم نگاه دارد، قرار دارد، پیدا می شود.
قرنطینه**
در بدترین ساعتِ، بدترین فصلِ، بدترین سالِ تمامیِ یک ملت/ مردی با زنش، از کارگاه، پا در راه نهاد.مرد پیاده می رفت ــــ هردو پیاده می رفتندـــ به سمتِ شمال./ زن بیمار بود، تبِ قحطی گرفته بود و هم-پایِ مرد نمی توانست قدم بردارد./مرد او را بلند کرد و بر دوش کشید./ و، زن- بر- دوش، به جانبِ غرب و غرب و شمال می رفت./تا شب هنگام که ،زیرِ ستاره هایِ یخ-زده ، به مقصد رسیدند./ صبحِ فردا، هردو را مرده یافتند./ از سرما. از گرسنگی. از شرنگ و زهر-آبه یِ ریخته در کام، ازسراسر یک تاریخ./ پاهایِ مرد اما، بر سینه زن بود. آخرین ذره یِ گرمایِ گوشتش، آخرین هدیه یِ او بود.
بگذارهیچ شعرِعاشقانه ای، به این درگاه نیاید/ در اینجا جایی برایِ ستایشِ دروغین از زیبایی و شکوهِ هوس و تن ونیست./تنها زمانِ ثبتِ این مدخلِ بیرحم است: مرگ هردو در زمستانِ۱۸۴۷. و رنجی که بردند. و چگونه زیستند./ و آنچه میانِ یک زن و مرد است./ و اینکه در کدام تاریکی می شود آن را اثبات کرد.
*Eavan Boland **Quarantine,
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.