دوباره اول ماه می دیگری از راه رسید؛ روز جهانی همبستگی کارگران در دنیایی که ویروس کرونا در عرض تنها چند ماه دهها هزار نفر را به کام مرگ کشاند و خواهد کشاند. در جهانی که روزی پایان تاریخ خوانده میشد به اندازه چند ده بار نابودی زمین بمب اتم و انواع تسلیحات کشتار جمعی وجود دارد، ولی برای درمان بیمارانش که حالا سه میلیون نفر به آن دچارند، دستگاه اکسیژن، ماسک و دیگر لوازم بهداشتی یافت نمیشود.
مساله دیگر صرفا ایران نیست؛ مساله جهانی است که از پیشرفتهترین کشورهایش تا عقب ماندهترین آنها در مقابل بیماری کووید-۱۹ کم آورده است؛ درست در این شرایط خبر میرسد که سربازان ایالات متحده در حال سفت کردن جای پای خود در خاورمیانه هستند. حالا تهدیدهای ایران و آمریکا علیه یکدیگر هم مردم جهان را چندان نگران نمیکند. در جهانی که هزاران نفر روزانه با ابتلا به بیماریهای قابل درمان میمیرند مرگ عدهای با بمب چندان هم نمیتواند خم به ابروی کسی آورد.
درست در روز جهانی کارگر است که شنیده میشود هژمونی نظام سرمایهداری با چالش مهمی مواجه شده است؛ مردمان سرزمینهای «آزاد» ناغافل به خود آمدهاند و مجبورند در خانههای خود ژل ضدعفونی تهیه کنند چرا که کمبود کالاهای بهداشتی اکنون دیگر در جهان سوم غوغا نمیکند بلکه در قلب اروپا و آمریکا هم مصائب، نفس مردم را بریده است.
یکسال میگذرد از یک می ۹۸. یک می شورانگیزی که به ضرب ماموران امنیتی به هم خورد؛ نه! سرکوب شد. ماه ها زندان به رفقایی تعلق گرفت که در مقابل مجلس جمع شده بودند تا حداکثر بگویند «نان، کار، آزادی». عجب روزی بود آن روز. محشری برپا بود از سرکوبگری و بیرحمی از یکسو و آزادی خواهی و ترقی خواهی در سوی دیگر. در مقابل خانه ملت آنها هم، حداکثر زمانی که به کارگر و مدافعانش دادند ۲۰ دقیقه بود. پس از آن حمله پلیس یونیفرمپوش و اطلاعاتی کاپشن پوش. خوشبختانه ندا ناجی هم در آخرین روزهای ۹۸ آزاد شد. به مدد کرونا یا هر چه که بود سال با اسرای روز جهانی کارگر به پایان نرسید.
هنوز میان زندان و بخشش متهمان دست و پا میزدند که دولت و کارفرما نمایندگان کارگری گماشته خود را به سخره گرفتند. هزینهها طبق اعلام بانک مرکزی ایران بیش از ۴۰ درصد رشد کرده بود و براساس مصوبه شورای عالی کار حداقل هزینههای یک خانوار اندکی کمتر از ۵ میلیون تومان اعلام شد. مجلس قانون گذاشت که کسی نباید کمتر از ۲ میلیون و ۸۰۰ هزار تومان حقوق بگیرد، اما مصوبه کارفرما و دولت خواسته نهایتا دستمزد ۱ میلیون و ۸۰۰ هزار تومانی را تصویب کرد. آش چنان شور بود که نمایندگان به اصطلاح کارگری و از صافی رد شده وزارت فخیمه کار هم حاضر به امضای مصوبه مزدی نشد.
میگویند رییسی به سازمان بازرسی دستور بررسی داده، گفته میشود ترامپ جنرال موتورز را مجبور به تولید دستگاه اکسیژن کرده، روحانی از توان صادراتی کشور در این حوزه میگوید اما هر روز سفره کارگر خالیتر از قبل است. دنیاگیری ویروس کرونا و فقر همراه شدهاند و این خود ویرانیساز است. با این همه آنکه میترسد و میهراسد تنها خانوادههای کارگران نیستند؛ دولت معتدلی است که با شعار تدبیر و امید بر گسترش توهم و تحقیر دامن زد.
با این همه اگر جهانی هست که ثروتش در جیب یک درصدیها میرود و اکثریت جامعه کاسه چه کنم به دست گرفتهاند، اگر جهانی هنوز هست که از خود میپرسد چرا؟ اگر هنوز هستند کسانی که برایشان یک می مانند هیچ روزی نیست؛ باید اعتراف کرد اینها همان سازندگان دنیای نوین هستند. دنیایی که اگر به دست طبقه کارگر باشد، قدرتش دفاع از این طبقه و محرومان را در دستور میگذارد؛ دیگر کسی بهدلیل بیماریهای قابل پیشگیری و کنترل نخواهد مرد و هیچکس بابت مزد جان نمیدهد. این آرمانی است که میتواند بشریت را از بربریت سرمایهداری نجات دهد.
اگر تاکنون پرسش این بود که جهان دیگری ممکن است، امروز باید گفت هم ممکن و هم ضروری است که جهانی دیگری ساخته شود. در غیر این صورت همهگیریهایی میآیند و فقر را در بر میگیرند، استثمار و تبعیض شعله میکشد و نژادپرستی و ناسیونالیسم پرچمدار تغییر میشوند.
روز جهانی کارگر صرفا روز کارگران نیست، بلکه روز کسانی است که خود تنها پدیدآورندگان ثروت در جهان ما هستند و هر روز بیش از پیش در فقر و فلاکت فرو میروند.
روز جهانی کارگر روز کسانی است که وظیفه ساخت جهانی دیگر را بر عهده دارند. جهانی عاری از بهرهکشی، خرافات، تبعیض جنسیتی و نژادی؛ جهانی بدون طبقه…
زندهباد همبستگی کارگران جهان!
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.