در عرض چند هفتهی کوتاه، یک سوم جهان قرنطینه شده است. سربازها وسایل نقلیه نظامی را در مراکز شهری مانور میدهند، ماشینهای پلیس اخطارهایی را برای شهروندان پخش میکنند که از مکانهای عمومی پراکنده شوند، اطلاعیههای عمومی از طریق پهپادها صادر میشود ـ و همهی اینها عادی شدهاند. افزایش نرخ مرگومیر و گسترش سریع بیماری که بر بعضی از بهترین سیستمهای سلامت عمومی در جهان غلبه کرده، توصیه میکند که این واکنشِ دراماتیک رویکرد صحیحی است. درعین حالیکه این اقدامات ممکن است در کاهش شیوع ویروس کرونا موفقیتآمیز باشد؛ با اینوجود، جهان هماکنون چهرهی خطرناک دیگری دارد: وقتیکه ویروس از بین رود، بسیاری از کشورها نسبت به قبل از مارس ۲۰۲۰ کمتر دموکراتیک خواهند بود. در هنگام بحران، غالباً نظارت و موازنه به نام قدرت اجرایی نادیده گرفته میشود؛ اینکه «موقت» میتواند «دائمی» شود، خطرناک است.
در ابتدا، رهبران پوپولیست و خودکامه برای این بیماریِ همهگیر آماده نبودند. بیاعتنایی به علم و تخصص با نئوپوتیزم (پارتیبازی یا خویشاوندگرایی) و بیتوجهی سازمانهای دولتی، مثل مراقبتهای بهداشتی، ترکیب شد، و حکومتهای آنها مانند آمریکا (دونالد ترامپ)، مکزیک (مانوئل لوپز) و برزیل (ژائیر بولسونارو) را آسیبپذیرتر ساخت. قبل از اینکه انکار بحران سلامتی غیرممکن شود، پروپاگاندای تبلیغی حکومتها یا رسانههای حامی به طور سیستماتیکی در این کشورها خطرات ناشی از ویروس کرونا را کماهمیت جلوه میدادند. برای مثال در آمریکا، فاکسنیوز دموکراتها را برای داستانسازی این تهدید مقصر دانست. در صربستان و ترکیه، رسانههای طرفدار رژیم به کارشناسان و به اصطلاح متخصصان حرفهای که ادعا کرده بودند که جمعیتشان از لحاظ ژنتیکی از بیماریهای عفونی محافظتشده است، تریبون دادند.
با توجه به اینکه که معمولاً تاکتیک سپربلاکردن دیگران شکست میخورد و شهروندان از ارزش تخصص و مؤسسات قدردانی میکنند، در بلند مدت، بیماری همهگیر ممکن است رهبران خودکامه را تضعیف کند. اما اگر افراد مستبد با از دسترفتن مشروعیت تهدید شوند، آنها احتمالا بر روی اعمال خودکامگی و مزیت دولت اضطراری برای تحکیم قدرت سود میبرند.
مدتها قبل از اینکه ویروس غلبه کند، جهان قبلاً نزول دموکراسی را تجربه میکرد. از سال ۲۰۰۶ کشورهای بیشتری دموکراسی خودشان را نسبت به کشورهایی که بهبود یافتند، تخریب کردهاند. سال پیش، بر اساس گزارش خانهی آزادی، ۶۴ کشور با نزول دموکراسی مواجه بودند و [در مقابل] فقط ۳۷ کشور بیشتر دموکراتیک شدند.
در حال حاضر، همانطور که کشورهای اطراف جهان اقدامات فوقالعادهای در مبارزه با بیماری همهگیر آغاز کردهاند، دیکتاتوریها و دموکراسیها هم آزادیهای مدنی را در مقیاس گستردهای محدودتر میکنند. شماری از رهبران اروپایی، از جمله رییس جمهور صربستان الکساندر ووچیچ، واکنش سریع و شدیداً سرکوبگرایانه پکن در برابر ویروس کرونا را ستودند (بعد از اینکه کشور [چین] رویکرد مفتضحانهی خود را تصحیح کرد). کاستهشدن از عفونت جدید در چین و تحویل کمک چینیها به کشورهایی از جمله اتریش، یونان، ایتالیا و اسپانیا، اعتبار چین را در اروپا بهبود داد. آزادی گردهمایی، یک حق اساسی در همهجا شدیداً محدود شده است. اما موجودیت حرکت آزاد از حقوقی که نقض شده، فاصله دارد.
در تعدادی از کشورها، شروع انتخابات به تعویق افتاده است. رأیدهی مقدماتی حزب دموکرات در آمریکا دستکم در ۱۲ ایالت و منطقه به تعویق افتاده است. در صربستان و مقدونیهی شمالی که انتخابات برای ماه آوریل برنامهریزی شده بود نیز به بعد موکول شد. در بریتانیا، انتخابات محلی برای ماه می زمانبندی شده بود که آنهم به تعویق افتاد. در وضعیت کنونی، قطعاً برگزاری انتخابات بسیار سخت و حتی خطرناک است. بهنظر میرسد دور اول انتخابات شهرداریهای فرانسه، که در ۱۵ مارس برگزار شد احتمالاً گسترش ویروس کرونا را تسریع کند. همزمان، عقب انداختن انتخابات برای ماهها ممکن است حکومتها را از مشروعیت محروم کند و به مستبدان اجازه دهد از این تاخیر برای تقویت قدرتشان بهره ببرند و یا در زمانی برگزار کنند که به نفعشان است.
اگرچه اکثریت لهستانیها خواستار این هستند که انتخابات برنامهریزیشدهیِ ریاست جمهوری برای ماه می به تعویق بیفتد، اما دولت این کشور اصرار دارد که این برنامه را عملی خواهد کرد. چنین انتخابات ناعادلانهای لطفی به نفع رییس جمهوری فعلی، آندژی دودا، متحد حزب حاکم قانون و عدالت است. موارد اضطراری اغلب به رهبران حاکم کمک میکند و برگزارکردن کمپینها را برای اپوزیسیون خودشان مشکل میسازند. رویهم رفته به تعویقانداختن انتخابات بهترین تصمیم است؛ اما چنین تصمیماتی باید از یک توافق و جدولزمانی چندجانبهی مشخص بین طرفها پیروی کند.
اخیراً رییس جمهور فرانسه، امانوئل ماکرون عنوان کرد: «ما در جنگیم»؛ که در زبان دیگر رهبران نیز به همین شکل بازتاب داشت. چنین لفاظیهای دراماتیکی میتواند به تلاش جدی برای جنگ با این بیماری همهگیر و برجستهکردن فداکاریهای شهروندان کمک کند. در عینحال، اظهاراتی از این قبیل میتواند خطرناک باشد. ویروس یک ارتش نیست و تداعیکردن جنگ میتواند بحران سلامتی را به یک مقولهی امنیتی تبدیل کرده و اقدامات سرکوبگرایانه را توجیه کند.
اقداماتی چون تعطیلی مشاغل، اجرای قانون فاصلهی اجتماعی و دور نگهداشتن مردم از خیابان مثل اعمال محدودیتهای رفتوآمد و ممنوعیت تجمعات برای کنترل شیوع گستردهی ویروس کرونا لازم است. اما این خطر جدی وجود دارد که این تلاشها به موجِ جدیدِ اقتدارگرایی بینجامد. در آذربایجان، رییس جمهور الهام علیاُف، از سخنرانی تعطیلات بهاری نوروز برای توصیفکردن اپوزیسیون به عنوان «ستون پنجم خطرناک» استفاده کرد و تهدید کرد که در طول وجود این بیماری در کشور، قوانین کاملا جدیدی برای روابط وضع خواهد شد … و این احتمال وجود دارد که در مقطعی دولت اضطراری اعلام شود؛ در اینصورت، انزوای نمایندگان ستون پنجم به یک ضرورت تاریخی تبدیل خواهد شد.
قبلاً کشورهای زیادی قوانین اضطراری را تصویب کرده یا دولت اضطراری اعلام کردهاند؛ حاکمان مستبد میتوانند از همین تاکتیک برای تحکیم قدرت استفاده کنند. در مجارستان حکومت ویکتور اوربان در تاریخ ۳۰ مارس قانون «محافظت در برابر ویروس کرونا» را تصویب کرد که به حکومت اجازه میداد که با فرمان حکمرانی کرده و قوانین موجود را تعلیق کند. علاوه بر این، نظارت پارلمان برای طول دورهی بحران معلق شدهاست، و صرفاً نخستوزیر مجاز به تصمیمگیری دربارهی زمان لغو آن خواهد بود. قانون جدید، جریمههای سنگینی برای انتشار اخبار جعلی، شکستن قرنطینه و محدودیتهای رفتوآمد؛ با مجازاتهایی تا ۵ سال حبس در نظر گرفته است. این قانون، موجب ارسال یک نامهی غیرمعمول و شفاف از سوی دبیرکل شورای اروپا، پاسدار اصلی حقوق بشر در قارهی اروپا، به حکومت مجارستانی شد که عنوان کرد «دولت اضطراری مبهم و نامعین نمیتواند تضمین کند که اصول بنیادین دموکراسی رعایت شود و آن اقدامات اضطراری که حقوق اساسی بشر را محدود میکند متناسب با تهدیدی باشد که قرار است با آن مقابله شود.»
در اسرائیل، نخستوزیر بنیامین نتانیاهو از شرایط اضطراری برای عقبانداختن محاکمهی فساد خود، جلوگیری از نشست پارلمان و اعطای قدرتهای فوقالعادهی نظارتی به سازمان اطلاعات داخلی استفاده کرد.
قدرتهای زیادی که از طریق قوانین و دیگر اقدامات اضطراری داده میشود، میتواند موجب سوء استفاده در میان رهبران دموکراتیک نیز شود. دموکراسیهای لیبرال هم اقدامات بیسابقهای برای کنترل شهروندان، مثل ردیابی تحرکاتشان از طریق داده تلفن همراه از جمله در ایتالیا، آلمان و اتریش انجام دادند. در مونتهنگرو، حکومت حتی اسامی و آدرسهای شهروندانی که قرار بود در قرنطینه باشند را برای اطمینان از اطاعتکردن [قوانین قرنطینه] منتشر کردند.
مقابله با بحران ویروس کرونا اقدامات جدی میطلبد؛ اما هرگونه تعدی به آزادیهای مدنی باید «موقت» و «متناسب» باشد. به صورت حیاتی، برای جلوگیری از پیشرفتن به سوی دولت اضطراری دائمی، نیازمند یک چارچوب زمانی مشخصشدهیِ روشن برای اقدامات اضطراری هستیم. علاوه بر این، نهادهای قانونگذاری نیاز دارند تا فعال باقی بمانند. برای مثال، پارلمان اتریش تعدادی از قوانین را در یک روند تسریعشده، تصویب کردند و پارلمان اروپا از صندوقهای ویژهی اتحادیهی اروپا برای کمک به کشورهایی که تحت تأثیر این همهگیری قرار گرفتهاند، حمایت کرد ـ با حضور بیشتر اعضای پارلمان و رأیگیری از راه دور.
در عین حال، فیکنیوز، نه با مجازات، بلکه به بهترین شکل ممکن با شفافیت حکومت مقابله میکند. در واقع، مجازاتهایی برای انتشار اخبار دروغ، مخصوصاً [اخبار] عوامانه در کشورهایی مثل مجارستان، صربستان و ترکیه؛ جاییکه رسانههای طرفدار رژیم اطلاعات غلط و گمراهکنندهای دربارهی خطرات سلامتی این بیماری منتشر میکنند، وجود دارد. بخشی از موفقیت کشورهایی چون تایوان و سنگاپور در مقابله با ویروس کرونا، ناشی از ارتباط باز و روشنشان دربارهی این بیماریِ همهگیر است.
خطرات واضح هستند: این بیماریِ همهگیری ممکن است به کاهش چشمگیر دموکراسی در جهان منتهی شود. این مهم است که دموکراسیهای لیبرال خودکنترلی و هوشیاری نشان دهند. حکومتهایی چون کانادا و کرهی جنوبی ثابت کردند که چگونه میتوان به این بیماریِ همهگیری پاسخ مؤثری داد، درحالیکه زندهبودن یک گفتوگوی انتقادی و پرجنبوجوش را تضمین کنند.
دیگران نیز باید از آنها و مسیری که رفتهاند، پیروی کنند.
florian bieber, Authoritarianism in the Time of the Coronavirus, Source: foreignpolicy
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.