گاهنامۀ هنر و مبارزه
۲۲ مارس ۲۰۲۰
پیآمدهای اپیدمی کووید-۱۹ پکن و واشنگتن را در مسیر برخوردار قرار میدهد
مرکز پژوهشهای جهانی سازی، ۱۸ مارس ۲۰۲۰
میان هزاران پی آمد ژئوپلیتیک در شیوع ویروس کرونا، از هم اکنون دست کم یکی از آنها آشکار است. چین تجدید موضعگیری می کند. برای نخستین بار از آغاز اصلاحات دنگ ژیائوپینگ در سال ۱۹۷۸، همان گونه که وانگ یی وزیر امور خارجۀ چین[۱] در گردهمآئی مونیخ ویژۀ موضوع امنیت در بهبۀ مبارزه علیه ویروس کرونا اعلام کرد، پکن آشکارا ایالات متحدۀ آمریکا را به مثابه تهدید تعبیر می کند.
پکن با احتیاط و به تدریج داستان واقعه را تعریف می کند، راوی چنین می گوید که رهبران از آغاز حملۀ کروناویروس می دانستند که زیر ضرب حمله ای از نوع جنگ ترکیبی هستند. واژگان به کار برده شده از جانب وانگ یی نشان بارزی است. او گفت که این یک جنگ بود. و در پاسخ، ضد حمله به نام « جنگ خلق » باید راه اندازی می شد.
علاوه بر این، او ویروس را به مثابه دیو یا اهریمن ترسیم کرد[۲]. وانگ یی کنفوسیانیست است. کنفوسیوس خلاف برخی دیگر از اندیشمندان چینی از سخن پراکنی دربارۀ نیروهای فراطبیعی و داوری در جهان دیگر بیزار بود[۳]. با وجود این، در روح فرهنگ چینی، اهریمن به معنای « اهریمن های سفید » یا « اهریمن های بیگانه » است : «گوآیلو » (guailo) به زبان ماندارینی یا چینی استاندارد، « گوویلو (gweilo) به زبان کانتونی. با این حساب وانگ یی در بیاناتش کُد بسیار پر رنگی به کار برده است.
وقتی زائو لیژیان[۴] سخنگوی وزارت امور خارجۀ چین در توئیت داغ خود موضوع احتمال اینکه « ارتش آمریکا احتمالاً اپیدمی را به ووهان آورده است » – نخستین انفجار مربوط به این موضوع بود که از سوی یک مقام سیاسی بلند پایه صورت می گرفت – پکن بالن آزمایشی خود را فرستاد تا نشان دهد که جنگ اعلام شده است. به این ترتیب زائو لیژیان به رابطۀ مستقیم بین بازیهای نظامی در ووهان و حضور هیئت نمایندگی آمریکا با ۳۰۰ نظامی در اکتبر ۲۰۱۹ اشاره می کرد.
او مستقیماً از مدیر مرکز پیشگیری و کنترل آمریکائی (CDC) رابرت ردفیلد (Robert Redfild) نقل آورد[۵] که وقتی از او یک هفتۀ پیش پرسیدند که آیا برخی فوت هائی که به دلیل ویروس کرونا به وقوع پیوسته در دوران پسامرگ در ایالات متحده شناسائی شده اند یا نه ، پاسخ داده بود که « امروز در واقع برخی جانباختگان در پسامرگ در ایالات متحده عارضه شناسی شده بودند ».
نتیجه گیری جنجال برانگیز زائو لیژیان این است که کووید-۱۹ پیش از شناسائی در ووهان در ایالات متحده شیوع پیدا کرده بوده – به دلیل فقدان توان ایالات متحده در آزمون و تشخیص تفاوت بین ویروس کرونا و گریپ، با آکاهی از این امرکه پروندۀ روشنی نیز در این زمینه وجود دارد.
این موضوع را اضافه کنیم که تنوع ژنوم در ویروس کرونا در ایران و ایتالیا دسته بندی شده اند و مشخص شده است که به نوعی که ووهان را آلوده کرده تعلق ندارند، اکنون رسانه های چینی آشکارا موضوع را زیر سؤال برده اند و سعی می کنند رابطه ای بین بسته شدن[۶] آزمایشگاه نظامی « خطرناک» سلاح بیولوژیک در فورت دتریک[۷] در ماه اوت گذشته، بازیهای نظامی و اپیدمی در ووهان بیابند. برخی از این پرسشها ( ولی بی پاسخ) در داخل خود ایالات متحده مطرح شده است[۸].
پرسشهای تکمیلی دیگری روی راز رویداد ۲۰۱ – Event 201– در نیویورک در ۱۸ اکتبر ۲۰۱۹ تمرکز می کند :
تمرین برای پاندمی جهانی به سبب یک ویروس مرگبار – که اتفاقاً ویروس کرونا است. این تصادف شگفت آور یک ماه پیش از پیدایش اپیدمی در ووهان روی داده است.
رویداد ۲۰۱ (Event 201) به پشتیبانی بنیاد بیل و ملیندا گیتس (Bill & Melinda Gates)، مجمع جهانی اقتصادی (FEM)، سیا (CIA)، بلومبرگ (Bloomberg)، بنیاد جان هاپکینز و سازمان ملل متحد صورت گرفته بود. بازیهای نظامی جهانی دقیقاً در همان روز در ووهان آغاز شده بود.
خارج از موضوع منشأ کروناویروس که هنوز بطور قطعی روشن نیست[۹]، و توئیت های ترامپ دربارۀ « ویروس چینی »، کووید-۱۹ مسائل بسیار جدی در زمینۀ بیوپلیتیک و بیو تروریسم را مطرح می کند ( میشل فوکو کجاست وقتی که ما به او نیازداریم).
فرضیۀ کار تحلیلی که بر اساس آن کروناویروس یک جنگ افزار بیولوژیک بسیار قدرتمندی ست که آرماگدون نمی آفریند ولی از آن به مثابه حاملی کامل برای کنترل اجتماعی در سطح عمومی و جهانی پرده برداری می کند.
کوبا به مثابه قدرت بیوتکنولوژیک به میدان می آید
مثل یک ایکس نقاب بر چهره در بازدید از خط جبهۀ ووهان در هفتۀ گذشته به شکل درخشان به همۀ سیاره نشان داد که چین با فداکاری عظیم در حال پیروزی در « جنگ مردمی » علیه کووید-۱۹ است، روسیه در یک حرکت از نوع سون تسو[۱۰] علیه ریاض که نتیجه اش بشکۀ نفت خیلی ارزانتر بود، کمک کرد تا در صورتی که ضروری باشد، تخت پرشی باشد برای از سر گیری اجتناب ناپذیر اقتصاد چین. چنین است عملکرد همکار استراتژیک.
صفحۀ شطرنج با سرعت سرسام آوری در حال تحول است. وقتی پکن کروناویروس را به مثابه حملۀ به وسیلۀ جنک افزار بیولوژیک شناسائی کرد، آتش « جنگ مردمی » با تمام قوای دولتی[۱۱] شعله ور شد. روش شناسانه. بر اساس « به هر قیمتی ». اکنون وارد مرحلۀ جدیدی می شویم که پکن از آن برای تغییر کالیبر در عمق مناسباتش با غرب استفاده می کند، و همین امر در چهارچوب های بسیار متفاوت، وقتی که طرف مقابل او ایالات متحده و اتحادیۀ اروپا است.
قدرت نرم ضروری ست. پکن یک هواپیمای «ایرچاینا» را با ۲۳۰۰ جعبۀ بزرگ انباشته از ماسک فرستاد که روی آن نوشته شده بود : « ما امواج یک دریا هستیم، برگهای یک درخت، گل های یک باغ». چین به همچنین با هشت پرواز مهان ایر – شرکت هواپیمائی که زیر ضرب مجازات های غیر قانونی و یکجانبۀ دولت ترامپ به سر می برد – کمک های بشر دوستانۀ قابل توجهی برای ایران فرستاده است.
الکساندر ووچیچ رئیس جمهور صربستان نمی توانست روشنتر ازاین بگوید :
« یگانه کشوری که می تواند به ما کمک کند چین است. حالا همه پی برده اید که همبستگی اروپائی وجود ندارد. افسانه ای بود روی کاغذ ».
کوبا کشوری که از دیرباز زیر ضرب مجازاتهای شدید به سر می برد و اهریمن نمائی شده، نشان داد که قادر به تحقق پیشرفتهائی ست، حتا در زمینۀ بیوتکنولوژیک. ضد ویروس هبرون[۱۲] (Heberon) – یا انترفرون آلفا ۲ب (Interféron Alpha 2b) – محصول درمانی، و نَه واکسن، که با موفقیت بسیاردر درمان کروناویروس استفاده شده است. یک نوع از این داروی بلعیدنی با همکاری یک شرکت در چین ساخته می شود، و تا کنون ۱۵ کشور خواستار وارد کردن این داروی درمانی شده اند.
حالا این موضوع را با رفتار دولت ترامپ مقایسه کنیم که یک میلیارد دلار برای استعفای دانشمندان آلمانی که در شرکت بیو تکنولوژیی کورواک[۱۳] (CureVac) مستقر در تورینگن روی واکسن تجربی علیه کووید-۱۹ کار می کردند اهداء کرد تا واکسن را در ایالات متحده و «فقط برای ایالات متحده» بسازند.
عملیات روانی مهندسی اجتماعی ؟
ساندرو مزادرا [۱۴] نویسندۀ همکار برت نلسون[۱۵] که اثر برجسته زیر را به همکاری یکدیگر نوشته اند:
« The Politics of Operations : Excavating Contemporary Capitalism »
بر آن است تا وضعیت کنونی در زمینۀ مبارزه علیه کووید-۱۹ را به مفهوم درآورد[۱۶].
ما با یک انتخاب بین جریان مالتوسیانیستها – با الهام از داروینیسم اجتماعی – « به رهبری محور جانسون-ترامپ- بولسونارو»، و از سوی دیگر، جریانی که طرفدار « بازسازی بهداشت عمومی به مثابه ابزاری بنیادی» است که چین، کرۀ جنوبی و ایتالیا آن را نمایندگی می کنند. درسهای اساسی[۱۷] وجود دارد که می توانیم از تجربیات کرۀ جنوبی، تایوان و سنگاپور بیاموزیم.
مشکلترین گزینش، به گفتۀ مزادرا بین « گزینش طبیعی جمعیت مردم »، با هزاران فوتی، و «دفاع جامعه» با استفاده از « درجات مختلف اقتدارگرائی و کنترل اجتماعی ». به سادگی می توانیم تصور کنیم که چه کسی از این مهندسی اجتماعی بهره برداری می کند، نوعی انتحال (ریمیکس) قرن بیست و یکم از «ماسک مرگ سرخ »[۱۸] اثر ادگار آلن پو.
بین این همه مصیبتها، می توانیم روی ایتالیا حساب کنیم تا بازی نور به سبک تیه پولو[۱۹] را به ما عرضه کند. ایتالیا گزینش ووهان را انتخاب کرد با پی آمدهای بسیار وخیم برای اقتصادش که پیش از این نیز شکننده بود. ایتالیائیها در مهاجرت جمعی شان به قرنطینه خیلی شکوفا درخشیدند، همه به روی بالکن هایشان آمدند و آواز خواندند : و این یک حرکت شورشگرانۀ متافیزیک واقعی بود.
بی آنکه از عدالت شاعرانۀ سنت کرونا (Saint Corona)[۲۰] حرف بزنیم که در قرن نهم در شهر آنزو[۲۱] بخاک سپرده شده است. سنت کرونا (قدیسۀ تاجدار) یک مسیحی بود که در دوران حکومت مارک اورل Marc-Aurèle در ۱۶۵ میلادی کشته شد، و در طول قرنها یکی از قدیسهای محافظ پاندمی بوده است[۲۲].
حتا بیلیون دلارهائی که فدرال رزرو (بانک مرکزی ایالات متحده) با حرکت رحمت آمیز مقدسش از آسمان نازل کرد نتوانست کووید-۱۹ را شفا ببخشد. رهبران کشورهای گروه ۷ (G7) گردهمآئی ویدوئی برگزار کردند و به ناآگاهی خودشان پی بردند در حالی که مبارزۀ چین علیه ویروس کرونا چند هفته غرب را جلو می انداخت .
دکتر زهانگ ونهونگ Dr Zhang Wenhong [۲۳] مستقر در شانگهای، یکی از بزرگترین کارشناسان بیماریهای عفونی در چین که تحلیل هایش تا کنون کاملاً معتبر بوده، امروز به ما می گوید که چین از تاریکترین روزهای « جنگ مردمی » علیه کووید-۱۹ خارج شده است. ولی فکر نمی کند که از امروز تا تابستان خطر کاملاً رفع شده باشد. اکنون، می توانیم آنچه را که او گفته به جهان غرب تعمیم دهیم.
هنوز حتا بهار هم فرا نرسیده و از هم اکنون می دانیم که باید یک ویروس الاهۀ بازار را بی رحمانه درهم بشکند. جمعۀ گذشته، گلدمن ساکس به نه کمتر از ۱۵۰۰ شرکت اعلام کرد که خطر سیستمیک وجود ندارد . ولی [گلدمن ساکس] در اشتباه است.
منابع بانکی نیویورک حقیقت را به من گفتند : خطر سیستمیک سال ۲۰۲۰ با وخامت بیشتری نسبت به ۱۹۷۹، ۱۹۸۷ یا ۲۰۰۸ روبرو است، به دلیل وجود خطر قویاً بالائی که می تواند به فروپاشی بازار محصولات مشتق تا ۱،۵ کدریلیون دلار بیانجامد (کدریلیون = ۱۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰ = یعنی ۱۰ به توان ۲۴).
همان گونه که منابع به ما گفته اند، تاریخ هرگز چنین رویدادی را بخود ندیده بوده که فدرال رزرو از طریق حذف غیر قابل درک قید و بندهای ذخیرۀ بانکهای تجاری، با آزاد کردن و گسترش ظرفیت نامحدود اعتبار مداخله کند تا از انفجار محصولات مشتق ناشی از فروپاشی کل بازارهای مواد اولیه و سهام در سراسر جهان جلوگیری نماید.
این بانکها تصور می کردند که این روند عمل خواهد کرد، ولی همان گونه که حالا دریافته ایم، همۀ این هیاهوها و جنجالها هیچ معنائی نداشته است. شبح انفجار در محصولات مشتق باقی می ماند– در این صورت نه به دلیل احتمال قدیمی، بسته شدن تنگۀ هرمز.
ما تازه به نتایج کووید-۱۹ برای آیندۀ توربو سرمایه داری نئولیبرال پی می بریم. آنچه مسلم است، این است که کل اقتصاد جهانی به دلیل اختلالی موذیانه و به معنای واقعی کلمه و نامرئی ضربه دیده است. شاید که « اتفاقی » باشد. یا اینکه، همان گونه که برخی با شهامت از این نظریه دفاع می کنند[۲۴]، این روند می تواند به پیکرۀ یک عملیات روانی گسترده احتمالی تعلق داشته باشد که می خواهد محیط ژئوپلیتیک و مهندسی اجتماعی کاملی را برای تسلط در چشم انداز وحشت به وجود بیاورد.
از سوی دیگر، در کوران راه طولانی و سخت، با قربانیان انسانی و اقتصادی بسیار، با یا بدون راه اندازی مجدد نظام جهانی، یک پرسش مهم برجا می ماند : آیا برگزیدگان حاکم باز هم به جنگ ترکیبی تمام عیار علیه چین ادامه خواهند داد ؟
پپه اسکوبار
Par Pepe Escobar
Mondialisation.ca, 18 mars 2020
ترجمۀ حمید محوی
گاهنامۀ هنر و مبارزه/پاریس/۲۲ مارس ۲۰۲۰
[۱] Ministre des Affaires Étrangères Wang Yi
[۲] décrit le virus comme un démon
[۳] discuter des forces surnaturelles et du jugement dans l’au-delà
[۹] établie de façon concluante
[۱۰] Sun Tzu
[۱۲] https://semanariouniversidad.com/mundo/cuba-tiene-antiviral-para-tratar-el-coronavirus-y-puede-exportarlo/
[۱۴] Sandro Mezzadra
[۱۵] Brett Neilson
[۱۹] Giambattista Tiepolo نقاش قرن هجدهم ایتالیائی
مترجم : Corona نام لاتین بفرانسه Couronne در عین حال با نام استفان – استفانی Stéphane –Stéphanie شهرت دارد، در سال ۱۶۰ در مصر یا در سوریه بدنیا آمده و در اطراف ۱۷۷ درگذشته است، او یک شهید مسیحی تلقی می شود. او در کشورهای ژرمنوفون سنت پارون پول، قصابها و شکارچیان گنجینه است. به مین دلیل او ارباب مسائل مربوط به پول است، به همین علت نام آلمامی کرون Krone برای واحد پول در این کشورها استفاده شده است. در مراجعه به منبع این پاورقی، قدیسۀ تاجدار شهید مسیحی را در تصویر ببینید.
[۲۱] Anzu.
[۲۲] مترجم : نمی دانم پپه اسکوبار این خاصیت سنت کورونا را از کجا پیدا کرده، ولی در هر صورت این قدیس مانند بسیاری دیگری شفا بخش بوده است.
نظرات
عالی بود….ممنون از رادیو زمانه و آقای حمید محوی مترجم محترم
پنجشنبه, ۷ام فروردین, ۱۳۹۹
مرکز توطئهبافی و یهودستیزی: منبع جمهوری اسلامی برای نقش داشتن آمریکا در ساخت کرونا کجاست؟
با این که ایران در ضربه خوردن از ویروس «کرونا»، در جایگاه چهارم جهان قرار دارد، تنها بخش کوتاهی از صحبتهای نوروزی آیتالله «علی خامنهای» به این ویروس اختصاص داشت. اما همان حرفها آنقدر شگفتآور بودند که تیتر جهان شوند. رهبر جمهوری اسلامی نه تنها ادعا کرد که امریکا شاید در تولید این ویروس نقش داشته باشد که با صحبت از دشمنی «اجنه» با ایران، خود را به مضحکه خاص و عام در سطح جهان بدل کرد.
اما دستگاه رسمی دیپلماسی ایران در پی صحبتهای خامنهای، مجبور به دفاع از آنها شد. وزارت امور خارجه ایران در توییتی خطاب به همتای امریکایی خود، مقالهای را به اشتراک گذاشت و از واشنگتن خواست به بخشی از سوالات مندرج در آن پاسخ دهد. این مقاله در وبسایتی به نام «گلوبال ریسرچ» منتشر شده است. این سوالات چه بودند و این وبسایت کدام است؟
اول باید یادآوری کرد که مقاله مذکور ابتدا نه در گلوبال ریسرچ که در وبسایت «سیجیتیان» منتشر شده که رسانه دولتی چین است. اما همین وبسایت هم منبع آن را یک صفحه خصوصی در رسانه اجتماعی «ویچت» اعلام و تاکید کرده است که این مقاله لزوما دیدگاههای سیجیتیان را منعکس نمیکند.
با این که کارشناسان بهداشتی جهان شکی در مورد این که ویروس جدید کرونا از شهر «ووهان» چین آغاز شده ندارند، این مقاله ۱۰ سوال مطرح میکند تا با ایجاد شک، مدعی شود که شاید این ویروس از امریکا آمده باشد.
چنانکه نزد مروجان تئوریهای توطئه مرسوم است، این سوالها با اشاره به رویدادهایی واقعی، تلویحا ادعاهایی مطرح میکنند که هیچ بنیانی ندارند؛ مثلا نویسنده میپرسد که چرا یک موسسه پژوهش پزشکی ارتش امریکا در ایالت مریلند در ژوییه ۲۰۱۹ (ماهها پیش از آغاز شیوع ویروس جدید کرونا) تعطیل شده و تلویحا میگوید این به خاطر نشر ویروس بوده است. دیگر رویداد غریبی که به آن اشاره میکند، برگزاری بازیهای جهانی ارتشهای جهان در اکتبر ۲۰۱۹ در شهر ووهان چین است.
نویسنده تلویحا مدعی است ورزشکارانی که ارتش امریکا به این بازیها فرستاده است، شاید با خود ویروس کرونا آورده باشند!
کسانی که با وبسایت گلوبال ریسرچ آشنا باشند، از خواندن چنین توطئهبافیهایی متعجب نمیشوند. این وبسایت متعلق به نهادی به نام «مرکز پژوهش درباره جهانیسازی» است که در سال ۲۰۰۱ توسط اقتصاددانی کانادایی به نام «میشل چاسادووسکی» بنیان گذاشته شد.
من برای اولین بار ۱۵ سال پیش در کوالالامپور، پایتخت مالزی با دکتر چاسادووسکی دیدار کردم. او از جمله میهمانان اصلی نشستی بود که نهادی به نام «بنیاد صلح جهانی پردانا» در دسامبر ۲۰۰۵ در مالزی برگزار کرد. چاسادووسکی با کاریزما و شوری که صحبت میکرد، موفق به جلب خیلی از حاضران شده بود.
بنیانگذار و چهره اصلی بنیاد پردانا، «ماهاتیر محمد»، نخستوزیر دیرین و مشهور مالزی بود که در سال ۲۰۰۳ از کار کنار رفته بود و حالا میکوشید در روزهای بازنشستگی، جنبشی جهانی راه بیاندازد.
موضوع نشست، «صلح جهانی و مخالفت با جنگ» بود. در سال ۲۰۰۳ با حمله امریکا به عراق، جنبشی جهانی علیه این حمله راه افتاده و این تلاش نخستوزیر سابق مالزی برای استفاده از آن فضای ضدجنگ جهانی بود. در سالهای پیش از جنگ عراق و ۱۱ سپتامبر، حرکت اصلی جنبشهای ضدسیستمی و چپگرا در جهان، مقابله با گفتمان «جهانیسازی» بود و چاسادووسکی که در «دانشگاه اتاوا» اقتصاد تدریس میکرد، در این فضا نهاد خود را با این نام بنیان نهاده بود. او میکوشید خودش را به روشنفکر محبوب چپها در کانادا بدل کند و بعضیها حتی از او به عنوان «نوآم چامسکی کانادا» نام میبردند.
نشست کوالالامپور پر بود از چهرههای مطرح چپ جهانی مثل «جورج گالووی»، نماینده سابق مجلس از «حزب کارگر» بریتانیا که خودش را به عنوان چهرهای ضدجنگ مطرح کرده بود، «طارق علی»، چهره قدیمی چپ بریتانیا که از چهرههای آشنای شورش جوانان اروپا در دهه ۱۹۶۰ به شمار میرفت و در ضمن، چهرههایی مثل چاسادووسکی که بیش از هر چیز، پخشکننده تئوریهای توطئه بودند.
چاسادووسکی در سال ۲۰۰۳ دو کتاب نوشته بود که آنها را در نشست کوالالامپور نیز عرضه کرد و این دو کتاب هنوز با گذشت ۱۵ سال، در صفحه اول گلوبال ریسرچ عرضه میشوند. عنوان یکی از این کتابها بسیار گویا است: «جنگ و جهانیسازی: حقیقت پشت ۱۱ سپتامبر.»
پخش این تئوری توطئه که ۱۱ سپتامبر نه کار «القاعده» و «اسامه بن لادن»، که کار خود امریکاییها و یا یهودیان امریکایی، صهیونیستها و اسراییلیها بوده است، از ابتدا از کارهای اصلی چاسادووسکی و گلوبال ریسرچ بود و این از همان حضورش در نشست کوالالامپور پیدا بود. هنوز هم یکی از سرفصلهای اصلی وبسایت گلوبال ریسرچ به ۱۱ سپتامبر اختصاص دارد.
انکار «هولوکاست» و یهودستیزی، عادت قدیمی علاقهمندان به تئوری توطئه، از دیگر موضوعات بارز و آزار دهنده نشست کوالالامپور بود. یکی از شرکتکنندگان مالزیایی کتابی را عرضه میکرد که مدعی بود تنها ۱۵۰ هزار نفر در هولوکاست کشته شدهاند؛ کتابی که دکتر چاسادووسکی به عنوان منبعی ارزشمند به همگان معرفی کرد.
یهودستیزی البته از علایق قدیمی و پایدار ماهاتیر محمد بوده است. او از قدیم در آثار خود، افکار یهودستیزانه را مطرح کرده است و اخیرا، پس از آن که دوباره در سن ۹۲ سالگی به نخستوزیری مالزی رسید، در گفتوگویی با «بیبیسی»، با تکرار این نظرات، جهانی را بهتزده کرد. اما مشهورترین سخنان یهودستیزانه او بلافاصله پس از حمله امریکا به عراق و پایان دوره اول نخستوزیری وی ایراد شدند. در اکتبر ۲۰۱۳، ماهاتیر محمد که تازه پس از ۲۵ سال از سمتش کنار رفته بود، در اجلاس «سازمان کنفرانس اسلامی»، نزد رهبران جهان اسلام از این گلایه کرد که چرا مسلمانان باید همیشه تحت سرکوب و غلبه اروپاییها و یهودیان باشند و از این گفت که یهودیان، جهان را به صورت نیابتی اداره میکنند.
رابطه ماهاتیر و چاسادووسکی در طول سالها ادامه یافته است. ۱۰ سال پس از آن نشستی که من در نوجوانیام به خاطر دارم، نشست مشابهی در سال ۲۰۱۵ توسط بنیاد پردانا در مالزی برگزار شد به نام «نظم نوین جهانی: دستورالعملی برای جنگ یا صلح» که چاسادووسکی از حاضرین آن بود. «نظم نوین جهانی» هم از عبارات محبوب «توطئهباف» است.
وبسایت گلوبال ریسرچ در حدود ۲۰ سالی که از موجودیتش میگذرد، به پخش سخنان نفرتپراکنانه، دفاع از دیکتاتوریهایی همچون جمهوری اسلامی و نظام «بشار اسد» در سوریه و البته تئوریهای توطئه عجیب و غریب ادامه داده است. در سال ۲۰۰۹، در اوج «جنبش سبز» در ایران، این وبسایت مقالهای از «جیمز پتراس»، نویسندهای چپگرا که نزد برخیها شناخته شده بود، منتشر کرد که مدعی بود ادعای تقلب در انتخابات ایران کار «صهیونیستها» است و از «محمود احمدینژاد»، رییسجمهوری وقت ایران دفاع کرد. این مقاله بارها توسط مدافعان جمهوری اسلامی که در جنبشهای چپگرای جهان نفوذ کرده بودند، به اشتراک گذاشته شد.
در پی سقوط پرواز هواپیمایی مالزی در سال ۲۰۱۴ در اوکراین، این سایت دوباره به ماهاتیر پیوست تا تئوریهای توطئهای در این مورد سرهم کنند. از جمله سخنرانان نشست مشترک بنیاد پردانا و گلوبال ریسرچ در این زمینه، «کیس فان در پیل»، استاد هلندی علوم سیاسی هلندی بود که در سال ۲۰۱۹ به علت این ادعا که حملات ۱۱ سپتامبر کار اسراییل با کمک صهیونیستهای حاضر درون دولت امریکا بوده است، مجبور شد از سمت خود در «دانشگاه ساسکس» بریتانیا استعفا دهد.
در مورد هواپیمای مالزی، شاهد نزدیکی چاسادووسکی و ماهاتیر محمد با یک قدرت بزرگ جهانی، یعنی روسیه «ولادیمیر پوتین» بودیم. دستگاههای رسانهای روسیه همچون شبکه «آرتی»، مدتها است که به انواع بافندگان تئوری توطئه میدان میدهند. ایجاد حس ناامنی در جوامع غربی و پخش کردن تئوریهای توطئه از استراتژیهای مسکو بوده است. همین است که اقدامات چاسادووسکی بارها توسط شبکههایی مثل آرتی تبلیغ شدهاند.
خلاصه داستان غریب اما غمانگیز اینجا است که وزارت امور خارجه ایران وبسایتی را تبلیغ میکند که به سخیفترین تئوریهای توطئه مشهور است و از قدیمیترین شرکای آن، نخستوزیر یهودستیز مالزی و احتمالا دستگاههای امنیتی و رسانهای روسیه پوتینی هستند.
پنجشنبه, ۷ام فروردین, ۱۳۹۹