همچنانکه درباره آقای نوری علا ومهستان وحزب سکولار دمکرات و بکارگیری عناصری که به ایران رفته و با وزارت اطلاعات همکاری داشته روشنگری کردم و متأسفانه تا کنون ناگزیر سکوت پیشه کرده اند، درباره عناصر نفوذی و جاسوس و یا وامدار و وابسته به تشکیلات مجاهدین خلق و رجوی نیز، لازم به روشنگری است، زیرا رژیم جمهوری اسلامی و  مجاهدین خلق و رجوی دو روی یک سکه  فساد و آلودگی سیاسی و ایدئولوژی خدعه ونیرنگ هستند.

سه نمونه از پرونده کسانی که یا بعنوان عضو تشکیلات مجاهدین خلق ویا هوادارتمام وقت یا نیمه وقت با مجاهدین خلق همکاری می کردند و اینک در اروپا( آلمان  و اسرائیل) به اتهام جاسوسی و همکاری با وزارت اطلاعات رژیم جمهوری اسلامی دستگیر ومحاکمه و زندانی شده اند. علی منصوری در اسرائیل، میثم پناهی و…در آلمان، امیر سعدونی و  در آلمان را ارائه میدهم.

حقیقت آن است که این افراد هنگامی که با فساد و تبهکاری درون تشکیلات مجاهدین خلق مواجه می شوند، برای آنها قُبح همکاری با فاسد رژیم جمهوری اسلامی می ریزد و جاسوسی بهترین امکان برای کسب پول و امکانات زندگی از دست رفته شان است.

همچنانکه تاکنون ۱۰۰۰ تن از جدا شدگان ازمجاهدین خلق به ایران رفته اند و این غیر از هزار نفری است که از اسیران جنگی که به مجاهدین خلق پیوستند و در سال ۱۳۶۹ توسط به ایران رفتند. نشانگر آن است که جداشدگان از رجوی و مجاهدین خلق، بیشترین جدا شده از یک تشکیلات در حال جنگ با رژیم است، که به سمت رژیم و وزارت اطلاعات آن رفته اند و این داستان هنوز ادامه دارد.

 

هدف از این گزارش،‌ روشنگری نسبت به جداشدگان از مجاهدین خلق،‌ ارتباط آنها و جاسوسی و همکاری با تشکیلات مجاهدین خلق است. این گزارش براساس آنچه در آلبانی و عملکرد آنها  تا اینک و امروز شاهدش بودیم…، تهیه شده است.

همچنانکه مجاهدین خلق انواع سایت های رسمی با نام و عنوان خود دارند،‌ بدلیل اینکه در میان مردم شناخته شده و منفور و ایزوله هستند سعی کرده اند با راه اندازی سایت های مخفی، پوششی و هویّت جعلی بتواند در میان مردم و افکار عمومی تأثیر گذاشته و در این میان بیش از صد سایت با نام های مختلف بکار گرفته اند. همچنانکه تحت عنوان جوامع ایرانی اقدام به تأسیس نهاد های سیاسی و مدنی جهت پیشبرد کار سیاسی و تبلیغی بسود مریم رجوی دارند.

این گزارش در چهار زمینه ارائه میشود:

گزارش اول)      سوابق جاسوسان سازمان مجاهدین خلق در آلبانی

گزارش دوم)      نفوذ میان شخصت ها و احزاب و گروه ها ( نمونه از شهر بوخوم و                             آقای آقبال اقبالی)

گزارش سوم)    عناصر جاسوس و آلوده به وزارت اطلاعات، با سابقه عضویت و     هواداری مجاهدین خلق

گزارش چهارم)  سایت های جانبی و پوششی و پنهان  سازمان مجاهدین خلق

 

 

گزارش اول:

 بخش یک: سوابق جاسوسان سازمان مجاهدین خلق در آلبانی

ازسال ۱۳۹۲ که اولین سری از اعضای مجاهدین ازعراق  به آلبانی – تیرانا آمدند، نطفه جاسوسی توسط جداشدگان برای سازمان مجاهدین خلق برعلیه جداشدگان دیگردر آلبانی بسته شد.

جاسوسان رجوی در سه دوره در آلبانی

۱) جاسوس های مجاهدین در آلبانی از سال ۱۳۹۲ تا تابستان ۱۳۸۴

در همان سال اول چهار تن درمیان جداشدگان ازسازمان مجاهدین خلق، بیش از دیگران بعنوان جاسوس و خبرچین شناخته شده بودند:

علی رئوسان و عطاالله حسینی و حمید مکی و بهرام معزی، حشمت الله غلامی. در فروردین سال۱۳۹۴ برغم اینکه به عطا الله حسینی چند بار تأکید کردم از روی کامپیوترمن  آدرس ایمیل من را برای خودت ارسال نکن و او نیز پذیرفت. اما هنگامی که پس از شام از خانه من رفت، یکی از اقوم من که به کامپیوتر آشنا بود گفتم چک کن ببین آیا ایمیل من را ارسال کرده اس یا نه.؟ !.( بدلیل عدم اشرف و آشنایی با ایمیل و…). او با دیدن ایمیل من، گفت« بله ایمیل و آدرس ایمیل را ارسال کرده است به خودش.!.» و به عبارتی ایمیل من در دست مجاهدین خلق قرار می گرفت. و چند مورد دیگر از جاسوسی و خبرچینی او وجود دارد،‌ و همچنین نقش رله کردن  فریبکاری و دروغهای مسئولین مجاهدین خلق در آلبانی را بعهده داشت و بعنوان نمونه چون می دانستند من می خواستم با مریم رجوی تلفنی صحبت کنم، می گفت:« در خارجه و میان هواداران می گویند:« خواهرمریم می خواهد تمام نفرات را از عراق و لیبرتی به آلبانی و اروپا بیاورد اما رجوی نمی گذارد و مخالف است.»؟ همه اعضای مجاهدین و ازجمله عطا حسینی که به جاسوسو خبرچین رجوی تبدیل شده است،‌ بخوبی میداند که مضحک ترین خبری است که می تواند انتشار دهد. همچنانکه مریم رجوی گفته است:« من بدون اجازه مسعود (رجوی) آب هم نمی خورم».

پیشبرد «ستاد جنگ سیاسی» رجوی، توسط  جداشدگان جاسوس

فروردین ماه ۱۳۹۴ در آلبانی حشمت الله غلامی برگه ای ازسوی مجاهدین خلق آورد که ( احسان بیدی جداه ازمجاهدین خلق) نباید در کلاس زبان آلبانیایی ها حضورداشته باشد. به او گفتم:« برغم اینکه من مخالف حضور عناصر مزدور رژیم در کلاس زبان آلبانیایی هستم. اما هیچگونه رابطه ای با سازمان ندارم و خط و خطوط رجوی را در آلبانی پیش نمی برم. من خود جداگانه مخالفت خود را به کمیساریا و رمسای( اداره مهاجرت آلبانی) اطلاع میدهم، اما برگه تهیه شده دفتر مجاهدین خلق وجواد خراسان را امضا نمی کنم. چون هیچ مشروعیتی برای سازمان قائل نیستم.»

توضیح اینکه حشمت الله غلامی را خود مجاهدین خلق پیشاپیش در همان آلبانی اخراج کرده بود. زیرا بخوبی می دانست که نمی تواند او را در آلبانی کنترل کند…، برادر حشمت الله غلامی در سال ۶۰ و ۶۱ همبندی من در زندان قزل حصابود. هیبت الله غلامی در قتل عام ۶۷ با حکم خمینی ازجانباختگان ۶۷ است.

حشمت الله غلامی یکی از چماقداران تشکیلاتی مجاهدین که در طی این سالیان کار وی آهنگری و جوشکاری بود…، خود چنین می گفت:« کارمن درتشکیلات زدن افراد بود، من درتشکیلات مجاهدین خلق تا کنون ۱۰۰ نفر را کتک زده ام، مسئولین تشکیلات( درعراق و اشرف) به من می گفتند فلانی را بزن، و من نیز میرفتم و آن فرد را می زدم.»

بهنگامی که قرارشد جدا شدگان از مجاهدین، آپارتمان ۸طبقه وخانه های کمیساریا و رمسای، را ترک کنند، حشمت غلامی تن نمی داد و رئیس اداره رمسای را تهدید کرده بود:« ببین من مثل دیگران نیستم، می فهمی یانه!، من ازاین خانه بیرون نمی روم مگراینکه خانه دیگری به من بدهید، والا خودم و خودت( خانم رئیس رمسای) را می گیرم و ازهمین بالکن( طبقه هشتم) می اندازم پایین. خانم از من ترسیده بود و برای اینکه ازشرّ من راحت شود تعدادی وسایل خانه، فرش و مبل و…را به من داده بود.»

ممنوع بودن رقص زنان جداشده و مشروب در میهمانی

بهرام معزی و…از جاسوسان اصلی برای پیشبرد خط رجوی در میان جداشدگان و اداره رمسای و کمیساریا بودند.

نامه نگاری و فشار این جاسوسان به رمسای( اداره پناهندگی) و کمیساریا در هر زمینه ای وجود داشت. بطور مثال سازمان خط داده بود نامه نگاری و اعتراض کنید که کمیساریا و رمسای نباید در میهمانی و گردش هایی که برای اعضای جداشدگان ترتیب میدهد، آبجو یا شراب روی میز باشد. و یا حتی رقص نیز اجرا نشود( رجوی نمی تواند اجازه دهد که جدا شده مجاهدین در رقص شرکت کنند، زیرا رقص با زنان و یا خانم جدا شده ازمجاهدین، باعث مخدوش شدن مرزبندی ها… و تبلیغات سیاسی برعلیه رجوی است).

در ادامه این روند حتی دفترمجاهدین به جداشدگان زنگ می زند و اطلاع میدهد که در روزهای …شمانباید در خیابانها و پارک …، حضور داشته باشید، زیرا بچه های ما( اعضا تشکیلات ما و یا خواهران ما) در آن خیابانها…تردّد دارند. این یک امرعادی درتحمیل خطوط مجاهدین خلق به جدا شدگان در آلبانی است. به همین دلیل همه جداشدگان از همدیگر می ترسند که که ممکن است درصورتی که سخنی بگوید و یا …، به دفتر مجاهدین خلق گزارش شود.

کسانی که بخواهند در آلبانی ازتشکیلات مجاهدین خلق جداشوند، پس ازاینکه درنشست های بزرگ آنها را مورد تهدید و تحقیرو تهمت و فحاشی قرارمیدهند، یک تا دوماه نیزباید در قرنطینه( زندان انفرادی) بسرببرند( این شیوه ارعاب رجوی است که حتی زندانی فکر کند رجوی ممکن از در انفرادی هربلایی…سر او بیاورد و کسی هم خبردار نشود.) این موضع را نه تنها بهرام معزی و جمعه آل حمود و اسماعیل جوراب باف و…می دانند حتی مسئول دفتر کمیساریا( آقای حارث) معاونین او آقا رفیع و محمد نیز بخوبی اطلاع دارند و هرسه مسئول دفتر کمیساریا این موضوع را در دیدار حضور در کمیساریا به من گفته اند که ما از زندان و قرنطینه و…اطلاع داریم.

خارج از این افراد دیگری نیز بودند که همچون عناصر فوق فعال نبودند، اما حاضر بودند خبرچینی کنند. توضیح اینکه بیشتر افراد جدا شده از مجاهدین خلق هزینه ماهیانه ۵۰۰ دلار(۶۰۰۰ لک – و احد پول آلبانی) ازمجاهدین خلق دریافت می کردند و تعداد بسیار کمی نیز بودند که نمی خواستند از مجاهدین خلق دریافت کنند و و برغم فشار مالی، هزینه ماهیانه به مبلغ ۳۴۰ دلار ( ۴۰۰۰لک) از کمیساریا دریافت می کردند. و همچنین افرادی بسیاری بودند که از مجاهدین خلق هزینه ماهیانه دریافت میکردند، اما تن به جاسوسی و خبرچینی برعلیه سایر جداشدگان در آلبانی نمی دادند.

 

برای مشاهده ادامه مطلب اینجا را کلیک نمایید

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)