مابین شکست ” حقیقت ” و

شکست ” خودم “

بر شکست حقیقت

گریستم …!

مستقل از سوابق فرشید نصرالهی و پنهکاری او، آنچه بسا حیرت انگیز است، حجم دروغ و تناقضات و چهره دوگانه وی در ویدئو انتشار یافته ی پاسخ به اتهامات مجاهدین خلق در نشست مهستان و سخنان فرشید نصرالهی و…است. که می تواند در عصر ارتباطات و اینترنت  و کریستالی شدن این جهان و افراد،‌ به صحنه آمده و در مقابل دوربین بخواهد همه را فریب دهد.  در واقع من می بایست ۶ ماه پیش از این چنین حقایقی را بازگو میکردم، و برغم اینکه بعضی از دوستان با  من تماس گرفته و از من خواستند روشنگری کنم، اما بدلیل مجموع فعالیت ها و امور و الویت ها سیاسی، زمان لازم برای روشنگری و پرداختن بدان مقدور نگشت. کاش  کاش کاش،‌ همان شش ماه پیش حقیقت را گفته بودم. زیرا چیزی که در اعماق به ما ضربه می زند و  زده است، همانا همین ناحقیقت و ناراستی هاست.

هدف از این روشنگری نه آقای نوری علا  و مهستان،‌ بلکه اشراف و آگاهی آنان نسبت به آنچه در صفوف خود در مهستان و آنچه  از این پس پیش رو دارند و خود نیز بر اساس همان فریبکاری و دروغگویی فرد یاد شده قضاوت کرده و دیگران را نیز دچار خطا و اشتباهات مکرّر خود ساخته اند.

آنچه تجاربم در این سالیان کوره راه و سنگلاخهای پیش رویم نهاد، خون رگان  را در لیبرتی به تحریر در آوردم:

« دروغ و زشتی یک چیز است، اولی وسیله ای برای پوشان دومی. زشتی یک لکه چرکین است، اما تعمیم دادن و پوشاندش ، بدل به یک برکۀ گندیده می شود که فرد در باتلاق متعفن خود ساخته دست و پا میزند. به همین دلیل باید دانست که با صد دروغ هم ، نمی توان یک حقیقت مجازین ساخت. یک دروغ، یک نمود از عدم یگانگی  است، اما گاه که جریان می یابد و مشروع می شود. دیگر بدل به جزئی از ماهیت فرد گشته و بصورت دم افزا فساد روحی اش را بازتاب می دهد.»

دروغ زشت ترین نوع زیبا نشان دادن یک ناحقیقت کثیف است.

پنهان کردن حقیقت درهزار توی سخنان و واقعیات کلاف پیچ نحس روزگار، یک هنر است با مایه ای از شارلاتانیسم؛ اما جستجو و یافتن حقیقت در میان حرفها و واقعیات تحمیل شده نیز، خود هنری است بالاتر و شاهکار والای هنرها .

برای پوشاندن یک حقیقت ، هزار دلیل و برهان وبهتان  آوردن، تنها برای مدت کوتاهی می تواند جوابگوی ذهن باشد . اما حقیقت تنها یک چیز است ، نه هزار چیز، و زمان پوسته آنرا خواهد شکافت و جوانۀ حقیقت در زمان خودش ببار می نشیند و گل  مانا یش را می شکوفاند.

ازکتاب چاپ نشده« پیامبران خیابانی- سیاره سبزآبی»

 

روشنگری در باره فرشید نصرالهی و … درچهار زمینه  صورت می گیرد:

 

الف) دروغها و  فریبکاری فرشید نصراللهی در کلن( مراسم جانباختگان ۶۸ درسال ۹۸)

ب) نشست مهستان در پاسخ به اتهامات سازمان مجاهدین خلق

ج) اسناد و مدارک و شاهدین فرشید نصرالهی در تیف

( مکان جدا شدگان ازمجاهدین خلق تحت کنترل ارتش امریکا در عراق و در کنار قرارگاه اشرف)

د) اسناد و مدارک موجود در اینترنت و خبر گزاری و سایت های تابعه  وزارت اطلاعات

 

الف) سخنان و دروغهای فرشید نصراللهی در کلن ( مراسم جانباختگان ۶۷ درسال ۹۸)

بمناسبت قتل عام ۶۷ آقای ایرج سلیمی در مرداد ماه سال ۹۸ درشهر کلن  آلمان مراسم یادبودی برگزار کردند،‌ که خانم شهلا شفیق، ایرج مصداقی و مهدی اصلانی نیز شرکت داشتند.

فردی بسیار صمیمی، خونگرم و مشتاقی سراغ من آمد و پس از اظهار شادی و محبت و…از اینکه سخنان و مصاحبه های من را شنیده است گفت:«‌ من در اشرف و در تشکیلات مجاهدین خلق درعراق بودم و …» به او گفتم:« چهره شما یادم نیست و نمی شناسم. » حتی فکر کردم از آن دسته افرادی است که در سال ۸۰ شمسی مجاهدین خلق با فریب و نیرنگ جوانان ایرانی در فقر و فلاکت رژیم جمهوری اسلامی  را، بدون آگاهی از وجود ارتش و تشکیلات و مبارزه به عراق و اشرف کشانده شده است.

او از من دعوت کرد تا در گردهمایی مهستان که یک ماه بعد برگزار میشد شرکت کنم. رفتارش بسیار گرم و صمیمی بود، به او پاسخ دادم که دو سال پیش پاسخ را به آقای نوری علا داده ام که مستقل از اینکه من بیایم و نیایم شما مسئول هستید که صفوف خود را پالوده کنید و نام چند نفر را نیز عنوان کرده بودم، شما میهمانانی دعوت می کنید اما آنها به اعتبار شما به مهستان می آیند و عناصری که در مرزبندی با رژیم جمهوری اسلامی شناخته شده اند در صفوف شما و در مهستان هستند و حتی عکس و نام آنها در سایت مهستان تبلیع میشود.

فرشید نصراللهی با تعجب و حیرت پرسید:« مثلاُ چه کسانی؟.» گفتم:« محمد کرمی،‌ داود ارشد باقر، عیسی آزاده، عبدالکریم ابراهیمی و…

فرشید با تعجب گفت:«‌ آیا براساس اتهاماتیکه سازمان مجاهدین خلق به آنها میزند چنین حرفی را میزنی.»؟ گفتم: « نه . مستقل از سازمان مجاهدین، و بسادگی می توان به اینترنت مراجعه کرد…و حتی محمد کرمی هم اینک در ارتباط با جداشدگان مجاهدین خلق در آلبانی فعالیت دارد و مستقل از اطلاعات شخص من که درجریان مسائل آلبانی بودم و هستم، شما‌ می توانید درسایت های تابعه وزارت اطلاعات نیز این ارتباط را ببینید.»

فرشید نصراللهی طوری به من نگاه کرد و گفت:« نه بابا؟! من نمی دونستم. » من تا حدودی جزئیات را به اوگفتم. اما او آنچنان خود را به ندانستن زد که من یقین کردم که او هیچ چیزی درباره محمد کرمی و…نمی داند.  و باز هم چهره صمیمی و مهربانانه و بسیار علاقمند … و دوستانه ای بخود گرفت و سعی میکرد بطور مستمر با من صحبت کند. من هیچ چیزی جز محبت و صمیمیت و فروتنی در او ندیدم.

همسر او نیز در یکی دو بار از چندین باری که سراغ من آمد درکنارش بود و همسر وی گفت:«‌برادر من از جانباختگان ۶۷ است. متاسف بودم که برادرش را نمی شناختم » این موضوع بیشتر اعتماد مرا جلب کرد. اما پاسخم این بود که گردهمایی مهستان نمی آیم بدلایل فوق که پیش از این به آقای نوری علا و آقای حسن اعتمادی گفته بودم.

دو سه روز پس از برگشت از کلن در اینترنت اسم فرشید نصرالهی را سرچ کردم تا اطلاعاتی از سوابق او بدست آورم. چند روز بعد ویدئو مهستان در باره فرشید نصراللهی و پاسخ به اتهامات مجاهدین خلق توسط وی و آقای نوری علا و جمعی دیگر در یوتیوپ انتشار یافت.

بادیدن این برنامه، ازحجم دروغ و تناقض و تحریف حقایق و لاپوشانی و سفید سازی فرشید نصراالهی  بسیار تعجب برانگیز بود. هنر فرشید نصرالهی این است که مستقیم به چشمانت نگاه می کند و دروغ می گوید. این برنامه تا بدان حد مفتضح بود که چند بار بهنگام شنیدن سخنان فرشید ربیعی تحمل نکردم و از جا بلند شده و قدم زدم. درعرض دو روز دوستانی تماس گرفته و ازمن خواستند برای مخدوش نشدن صفوف مبارزه و مبارزین اصیل  با رژیم جمهوری اسلامی و ولایت فقیه روشنگری کنم. من از طریق دو سه نفر به اطلاعاتی دست یافتم اما حجم حوادث و مسائل سیاسی آنچنان شتابی داشت که امکان تمرکز روی این موضوع را نداشتم. به عبارتی این موضوع دسته چندم بحساب می آمد و صورت مسئله اساساً پرداختن به این افراد نیست، بکله هدف من مبارزه با رژیم جمهوری اسلامی است، و این موضوع را در گوشه ذهنم  نگه داشتم.

 

لطفا برای مشاهده ادامه مطلب اینجا را کلیک کنید

 

 

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)