چنین روزی در چند سال پیش
۱۹بهمن۱۳۶۶
انتخابات چه مفهومی دارد؛وقتی مصلحت یک ملت در اختیاراین چندنفراست؟!!
روزنامه جمهوری اسلامی۱۹ بهمن۱۳۶۶
میرحسین موسوی(نخست وزیر):
[حکم اخیر حضرت امام مبنی بر تشخیص مصلحت احکام حکومتی بن بست لوایح مهم را ازبین خواهد برد و مشکلات نظام اجرایی و قانون گذاری کشور را حل خواهد کرد…در قسمت اول حکم امام امت فقط بر اشکالات شرعی تشکیل نشده بلکه در مورد اشکالات قانونی هم تکیه شده است].
مجمع تشخیص احکام حکومتی به فرمان امام خمینی تشکیل شد:
[…برای غایت احتیاط در صورتی که بین مجلس شورای اسلامی و شورای نگهبان شرعا و قانونا توافقی حاصل نشد مجمعی مرکب از فقهای محترم شورای نگهبان و حضرات و حج اسلام آقایان خامنه ای، هاشمی، اردبیلی، توسلی، موسوی خوئینی ها و جناب میر حسین موسوی نخست وزیر و وزیر مربوطه برای تشخیص مصلحت نظام اسلامی تشکیل گردد.و در صورت لزوم از کارشناسان دیگری هم به دعوت عمل آید… امروز جهان اسلام،نظام جمهوری اسلامی ایران را تابلوی تمام نمای حل معضلات خویش می دانند…].
پاورقی:
علی خامنه ای در سخنرانی اخیر خودگفت:
«ممکن است کسی از بنده خوشش نیاید، اما اگر ایران را دوست دارد،بایدبه پای صندوق رأی بیاید.»
تجربه وکارنامه۴۱ساله جمهوری اسلامی می گوید: نمایندگان منتخب مردم هیچکاره اند و فقط حکم سیاهی لشگر برای مشروعیت دادن به نظام ولی فقیه را دارند. نمایندگان برگزیده ملت در مجلس شورای اسلامی ابتدا توسط ۶فقیه شورای نگهبان-که خود منصوب ولی فقیه هستند-در لابراتوار نظارت استصوابی منصوب می شوند و مردم ما حق دارند از میان آن ها به تعداد کرسی های مجلس به افرادی رای دهند!!
«جمهوریت» در نظام ولایت فقیه از همان سال نخست پیروزی انقلاب۵۷ مرگ مغزی شد و به کما رفت و ۴۱سال است با دستگاه و صرف هزینه های گزاف به حیات خود ادامه می دهد.
شورای نگهبان قانون اساسی در همان سال های نخست درمقابل قانونگذاری های مجلس ایستاد و با مخالف شرع خواندن برخی لوایح و طرح ها سبب شد تا خمینی (برخلاف قانون اساسی)فرمان تشکیل مجمع تشخیص مصلحت نظام را بدهد تا به حل اختلاف بین مجلس و شورای نگهبان رسیدگی کند. امری که الآن،در ۴۱سالگی، بشدّت در ماجرای تصویب لوایح بانکی( FATF ) به دلیل عدم تصویب در مجمع تشخیص مصلحت نظام برجسته شده و می رود که قوز بالای قوز شود!!
با یک حساب ساده و سرانگشتی هم مجلس و هم اعضای شورای نگهبان و هم مجمع تشخیص مصلحت نظام همگی منصوبین ولی فقیه هستند و جرات و شهامت مخالفت با نظر ولی فقیه را هم ندارند.
انتخابات زمانی مفهوم واقعی خود را داردکه ساختارهای دیگر معیوب و ناقص نباشد. ازجمله:فعالیت احزاب. که در نظام ولایت فقیه بی معنا و بی مصما بوده و یک فریب است. که صرفا زمان انتخابات فعال می شوند.و دوم: رسانه آزاد است، که الان رسانه های چایی ما در اختیار عده ای خاص است و به صورت باندی و رفاقتی و رانتی اداره می شوند. وسوم: ومهم تر از همه،آن نظارت استنصوابی است که ابتدا نمایندگان پارلمان توسط شورای نگهبان انتخاب می شوند.و بعد مردم از میان آن ها به تعداد کرسی های پارلمان آن را انتخاب می کنند!! و برفرض محال، چنانچه نمایندگان مجلس بدون نظارت استصوابی و با حضور همه کسانی که حق انتخاب شدن را دارند تشکیل شود باز اگر شورای نگهبان با لوایح و طرح های مصوب بدلیل مخالفت با شرع مانع قانونی شدن آن ها شود،باز همین مشکل همچنان باقی است!! مجمع تشخیص مصلحتی که درست شد برای رفع این معضل بود که در تجربه معلوم شد، مصلحت ولی فقیه (حتی در مورد پوشک بچه و تعداد فرزند) مصلحت مردم می شود.کسانی که درانتخابات توسط مردم برگزیده می شوند صرفا تا جایی حق دارند از سوی مردم اعمال حاکمیت کنند که رای و نظرشان هیچ مخالفت و مباینت و تضاد و تناقضی با آرای ولی فیقه نداشته باشد.
حقیقت این است که پارلمان، احزاب،مطبوعات،ریاست جمهوری در نظام ولایت فقیه همه صوری هستند. و برای فریب افکار عمومی تشکیل می شود.
انتخابات برای این در نظام ولایت فقیه مهم ا ست که به آن مشروعیت می دهد.
نظام ولایت حتی در صورت تحریم و عدم استقبال مردم،برای آن نیز چاره اندیشی کرده تا از صندوق رای هم تعداد آرا بالا باشد و هم شخص و یا اشخاص خاص از صندوق بیرون آیند.و آن:صندوقی مشابه صندوق دیگر است: «صندوق سایه»!
نوزده بهمن نود وهشت
محمد شوری(نویسنده و روزنامه نگار)
t.me/shourimohammad

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)