تلبیس وزیر با نصاری
گفت:ای شه! گوش و دستم را ببُر
بینیام بشکاف و لب، در حکم ِ مُر (دستور تلخ و قاطع)
بعد از آن در زیر دار آور مرا
تا بخواهد یک شفاعتگر مرا
آنگهم از خود بران تا شهر ِ دور
تا در اندازم در ایشان شرّ و شور
پس بگویم: “من به سِرّ نصرانیم
ای خدای رازدان میدانیم
شاه واقف گشت از ایمان من
وز تعصب کرد قصد جان من
بهر عیسی جان سپارم سر دهم
صد هزاران منتش بر خود نهم
جان دریغم نیست از عیسی ولیک
واقفم بر علم دینش نیکنیک
حیف میآمد مرا کان دین پاک
درمیان جاهلان گردد هلاک
شکر ایزد را و عیسی را که ما
گشتهایم آن کیش حق را رهنما
از جهود و از جهودی رستهایم
تا به زناری میان را بستهایم
دور دور عیسی ستای مردمان
بشنوید اسرار کیش او بجان!! “
((()))
تلبیس، حیله گری.
در زمان قدیم که سنت برده داری رواج داشت، یکی از انواع شکنجههای سخت این بود
که صاحب برای عبرت دیگر بردهها، غلام سرکش را نقص عضو کرده در شهر بگرداند.
آن وزیر مکار برای از میان برداشتن نصاری چه میزان تعصب داشت که به بریدن گوش و بینی
رضایت داده بود. مسیحیان مظلوم که وی را در چنان وضع اسفباری مشاهده کردند، یکسره
همدل وی گشتند:
صد هزاران مرد ترسا سوی او
اندکاندک جمع شد در کوی او
او بیان میکرد با ایشان به راز
سرّ ِ انگلیون و زُنّار و نماز
او به ظاهر واعظ احکام بود
لیک در باطن صفیر و دام بود
((()))
اَنگلیون، انجیل چون مسیحیان شرقی انجیل را در قماش ابریشمین میپیچیدند، از
این رو آن قماش را نیز انگلیون گفتهاند (فرهنگ معین، به نقل از کریم زمانی)
“در اصل، یونانی ست و ریشۀ آن با انجیل یکی ست و به معنی مژده و بشارت بوده
است، یکی از کتب مانی را نیز انگلیون گفتهاند ” (شرح مثنوی فروزانفر، ص ۱۷۰)
ادامه دارد
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.