(نوشته ای از علیه بیکاری ۳۳، دیماه سال ۱۳۹۷)
همه لاطئالات حاکی از “خانه مردم” ، همه دلقک بازی مربوط به نمایندگان منافع اقشار زحمتکش، همه مزخرفات دال بر قوانین مافوق جامعه؛ همه بکنار، راستی چرا نمایندگان مجلس خفه خون نمیگیرند؟ شکفتگی ناهنگام و ناهنجار عقل بیمار کاپیتالیستی آنهم در بحران و باتلاق به جای خود، عشق و ایمان سوزناک و کور به بازار و بورس و بانک سرشان را بخورد، در این میان کسی هست بپرسد این دشمنی و نفرت نسبت به کارگر از کجا نشات میگیرد؟ واقعا این کدامین طلسم و کدامین روح شیطانی نازل بر عمارت مجلس است که از آن نه فقط قوانین، بلکه بدون وقفه دنیایی از شانتاژ، تخطئه و تحقیر علیه کارگر آن جامعه به بیرون پرتاب میشود؟ باید واقعا مملکت بی صاحب، و آب از سر حکومت گذشته باشد که جلسات و اظهارات و نظرپراکنی های مشعشع این حضرات در صحن “مقدس” مجلس به پشت درهای بسته محدود نمیشود.
طبقه کارگر ایران در دفاع از حق حیات خود در مصاف با زندگی جهنمی حاصل از دستمزدهای حداقل تعیین شده دولتی، همزمان و در عین حال طرح ” تعیین منطقه ای دستمزد حداقل کارگران” را نیز در مقابل خود مییابد. اگر آمار و ارقام و شواهد فقر و فاقه و تباهی عمومی جای هیچ تعرض تازه تری را بجا نمیگذارد، دست امداد غیبی از مجلس و از آستین مرکز پژوهش مجلس و طرح تازه دستمزدها میرسد. فقدان وجدان در پانزده صفحه “برآورد خط فقر در شش ماه نخست سال ۱۳۹۷” از تکرار حقایق بدیهی دال بر ناکفایی دستمزدها، و در مقابل آن، عرش اعلی از خونسردی در رویارویی با شواهد زندگی تلخ میلیونها انسان در زندگی طولانی در زیر خط فقر مشمئز کننده است. در سند نامبرده میخوانیم که:
“افزایش قابل توجه نرخ تورم در سال ۱۳۹۷ باعث شده تا خط فقر و همچنین هزینه سبد مصرفی فقرا افزایش یابد. خط فقر در بهار ۱۳۹۷ نسبت به بهار ۱۳۹۶ در مناطق مختلف کشور بین حدود ۹ تا ۱۱ درصد رشد داشته و این رشد برای تابستان ۱۳۹۷ نسبت به تابستان ۱۳۹۶ به حدود بین ۲۲ تا ۲۵ درصد رسیده است.
از طرف دیگر نکته قابل توجه آن است که خط فقر در تابستان ۱۳۹۷ نسبت به بهار ۱۳۹۷ نیز رشد قابل ملاحظه‌ای داشته، به طوری که برای مثال در شهرستان تهران، خط فقر در تابستان نسبت به بهار ۱۱ درصد و در برخی دیگر از خوشه‌ها بیش از ۱۳ درصد رشد داشته است… بنابراین با توجه به رشد خط فقر و افزایش خط فقر در حالی که درآمد خانوار ثابت است، میتوان انتظار داشت که درصد بیشتری از افراد جامعه به زیر خط فقر رفته باشند و نرخ فقر نسبت به رقم حدود ۱۵ درصدی در سال ۱۳۹۵، با افزایش مواجه شده باشد.”
تا آنجا که به بررسی فاکت مربوط میشود “بازوی کارشناسی مجلس” در کمال میل تصویر بغایت رندانه از سرگیجه یک خرکچی از دنیا بیخبر ساده لوح ده بالا از بازدید مجددش از شهر را بدست میدهد. اولا، پژوهشگر مربوطه به یکباره نمیداند “کارگر” پوشیدنی است یا خوردنی و دست بر قضا همه را “فقرا” دسته بندی میکند و ثانیا، خود با صعود بر قله نادانی خویش باد به غبغب انداخته و از “دستمزد” بعنوان “سیاست حمایتی” سخن میراند. ثالثا و با مقدمات قبلی طبیعی است که خیمه و خرگاه مجلس از ارقام تورم و سقوط قدرت خرید کارگران خود را به نفهمی بزند. انگار نه انگار تورم و گرانی و بیکاری و خانه خرابی مردم حاصل مصوبات و برکات همین مجلس است. گذشته از همه موارد تاکنونی تازه، در بخش استنتاجات است که شاهکار پژوهشگران مجلس خود را عیان میسازد.
” در خصوص سیاستهای حمایتی مانند افزایش حداقل دستمزد نیز باید توجه داشت که هرچند با توجه به افزایش قابل توجه قیمت‌ها در سال ۱۳۹۷ باید حداقل دستمزد در سال ۱۳۹۸ افزایش یابد، اما شایان ذکر است که با توجه به پراکندگی قابل توجه خط فقر در نقاط مختلف کشور، دستمزدها نیز باید در مناطق مختلف متفاوت باشد. “
پژوهش مورد بحث مجلس، رو به گذشته، یک مرور فشرده از چهار دهه دسیسه جنایتکارانه علیه طبقه کارگر این دیار است. این پژوهشنامه را باید با مثابه “اعترافات” تبهکارانی از نظر گذراند که با مهندسی بینوایی و حسرت دهها میلیون خانواده کارگری تضمین سودآوری مشتی انگل سرمایه دار را تضمین کرده اند. برای درک ابعاد واقعی خدمات و شایستگی ساکنان مجلس باید به لابلای سطور این پژوهشنامه دقت بخرج داد، نه فقط آنجا که با تصویب دستمزدهای زیر خط فقر، سالهای آزگار یکی پس از دیگری، سیاه بر سفید به نیازهای پایه ای خانواده کارگری تف انداخته شد بلکه در عین حال جاییکه با خارج کردن کارگاههای زیر ده نفر از شمول قانون فکسنی کار، با فس و فس در مقابل جنایتهای قراردادهای سفید و دستمزدهای معوقه و سوانح محیط کار؛ با بامبول مرگبار با بیمه های کارگری؛ با تصویب بودجه و دستهای باز دستگاههای جاسوسی و سرکوب کارگری؛ همان دستمزدها نیز دریغ گردید.
پژوهش و طرح تنوع دستمزدها نمایش گستاخانه حکومت اسلامی سرمایه در ایران برای تعرض تازه تر به معیشت و موقعیت طبقه کارگر است. اینجا مجلس مستقیما جلو افتاده و نه تنها برای مشروعیت و تداوم همین آش و همین کاسه راه باز میکند، بلکه از آنهم فراتر میرود. پیام مجلس تحمیل خط فقر و دستمزد هنوز کمتر برای بخشهایی از طبقه کارگر است، نقطه طلایی آنجاست که نقشه ریخته اند کارگران بین بد و بدتر بجان هم بیافتند، کارگرانی ساکن مناطق خط فقر پایین تر حسرت خط فقر کمی بیشتر را بخورند، و در این میان کارشناسان بازوی علمی مجلس در مقایسه قیمت بربری یا سنگک، به ریش هر دو بخندند.
هر تک کارگری که چنین سناریوهایی را از مجلس در ایران دست کم میگیرد، عمیقا در اشتباه است. بند ناف مجلس در ایران با جبن گره خورده است. مادام که آخور و فیش حقوق این حضرات روبراه است، تا وقتیکه توالت و پارکینگ مجانی در جوارساختمان مجلس در اختیار باشد بی قراری باسن های فربه در خودشیرینی در مقابل اقتدار سرمایه از مجلس پایان نمیپذیرد.
مرجع قانونگذاری در جدالهای طبقاتی در ایران نه از کانال صندوقهای رای گیری، بلکه بدوا در خیابانها رقم خورده است. تحمیل حق اعتصاب توسط نیروی اعتراضی کارگر فقط یک نمونه است. تعیین دستمزدها در مذاکره نمایندگان شوراهای مستقل کارگری عرصه مهم بعدی است. تا آن زمان و برای رسسیدن به این هدف باید نیروی اعتراضی کارگران در سراسر ایران راه را بر توطئه دلقک وار مجلس ببندد. و حول مطالبات زیر به عنوان بخش لایتجزای معیشت و حیات همه مردم و نه فقط کارگران در سراسر ایران، بطور فوری و با مسئولیت مسقیم دولت متحد شود:
– دسترسی به درمان و بهداشت مجانی در بالاترین استاندارد موجود
– دسترسی به مسکن شایسته و آشپزخانه و رختشویخانه در محلات
– دسترسی همه آحاد جامعه به خوراک، پوشاک و تفریحات زندگی
– دسترسی عمومی مجانی به وسایل ایاب و ذهاب
– دسترسی همه کودکان و بزرگسالان به تحصیل رایگان
– تامین اماکن و امکانات فنی برای همه افراد جامعه برای برخورداری عملی از آزادی و اعمال اراده سیاسی
– بیمه بیکاری به همه افرادآماده به کار
– اعمال سی ساعت کار در هفته
– ممنوعیت کار کودکان
امروزطبقه کارگر در ایران ناچار است و از بهترین موقعیت برخوردار است که قدم بزرگی در مبارزه خود در زمینه دستمزدها به جلوبردارد، صف بندی بر سر دستمزدهای معوقه را به نفع گرفتن یقه دولت پشت سر بگذارد، زمین دستمزد حداقل و زیر خط فقر را با قامت افراشته و با اعتماد بنفس از موضع توقعات بالا و بسیج کننده شخم بزند. تجارب و دستاوردهای اراک، هفت تپه و اهواز چشم اندازها و زمینه های بسیج و گرداوری نیروی طبقاتی و سراسری کارگری در راس اعتراض میلیونها مردم محروم و زنان و جوانان خون به دل را فراهم ساخته است.

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)