مقاله ای تحت عنوان ” تئوری هایی جدید در مورد علت سقوط بوئینگ اوکراینی” توسط خانم روستائی در سایت گویا درج شده بود، که در ابتدای آن نویسنده به درستی توضیح می دهد ” سقوط هواپیمای اوکراینی با ۱۷۶ مسافر می رود تا مادر همه بحران های جمهوری اسلامی باشد. نظام هیچگاه در چنین تله رو بازی گیر نکرده بود. همیشه هر آنچه می خواستند عمل می کردند و پاسخگو نبودند و به غیر از دایره محدودی از دوستان و محرمان خود عملا کسی را به حساب نمی آوردند” . ذکر گزاره بالا در ابتدای یادداشت به خواننده انتظار تحلیلی از واقعه را می دهد، که هم وزن اهمیت آن باشد. سابقه چهل ساله گذشته به خوبی نشان داده که هیات حاکمه جمهوری اسلامی در یک حوزه  دارای مهارت فوق العاده است و آن فروش کالای نامرئی به مخاطبان و پیروان با  قیمت گران می باشد، کالائی که تا کنون کسی ندیده، و تنها وصف آنرا از کارگزاران همسان جمهوری اسلامی شنیده اند. و برای اثبات وجود آن سندی ارائه و ادعا می کنند، که نویسنده سند آفریدگار کاینات است، و در آن شان آفریدگار میلیارد ها کهکشان را به سطح فردی لجباز و کینه جو کاهش می دهند، که در زمان عصبانیت با خشم ، آدمیان را که جزء کوچکی از آفریده های او هستند، تهدید به عذاب الیم می کند.

نویسنده در توضیح دلیل مادر بحران ها بودن واقعه را اینگونه شرح می دهد “بحران سقوط این هواپیما به این دلیل پیچیده شد که همه مسئولان برای دو روز با قسم و آیه به صورت یک پارچه به دروغ سقوط هواپیما را نقص فنی اعلام ولی دو روز بعد دیگر نتوانستند مقاومت کنند و به شلیک موشک به یک هواپیمای مسافربری اعتراف کردند. حال این جمهوری اسلامی است و همه جهان غرب که تصمیم گرفته اند همه اختلاف ها با این نظام پر دردسر و بی مسئولیت را یک جا و برای همیشه تسویه کنند”  و در ادامه، در بیان عظمت حادثه آنرا با سرنگونی هواپیمای پان امریکن در لاکربی هم سطح می داند که در آن قذافی مجبور به پرداخت خسارت سنگین و تحویل یکی از کارگزاران خود به کشورهای غربی شد.

خواننده با مطالعه مقدمه ای با مطالب شداد و غلاظ ، انتظار ورود به رویه و منطقی متناسب با ساقط شدن یک هواپیمای مسافربری دارد، در حالیکه نویسنده ابتدا به بررسی احتمال حمله سایبری به سامانه پدافند هوائی سپاه می پردازد، و در این ارتباط به سراغ ویروس استاکس نت

رفته و چگونگی عمل ویروس موصوف در تاسیسات هسته ای نطنز را شرح می دهد، و در پایان نتیجه می گیرد که شلیک موشک نمی توانسته با هک کردن پدافند مرتبط باشد.

البته برای همه بجز تروریست ها محرز است، هک پدافند هوائی می تواند احتمالا باعث سقوط هواپیماهای مسافربری شده، و لذا بجز در میدان جنگ ، کشوری اقدام به این عمل نخواهد کرد، و رسیدن به این نتیجه احتیاجی به نبوغ و نیازی به صغرا و کبرا چیدن ندارد.

با رد احتمال هک شدن پدافند، نویسنده به طرح سه فرضیه می پردازد:

  1. خطای اپراتور دستگاه که با توجه به تفاوت مشخصات و جهت و سرعت حرکت هواپیما و یک موشک کروز مردود اعلام می شود. چرا که اگر سیستم های پدافند بخواهند به همین سادگی دچار خطا شوند، باید افرادی که قصد سفر با هواپیما را دارند، اول وصیت نامه خود را تنظیم کنند بعد سوار هواپیما بشوند.
  2. هواپیمای اکراینی جاسوسی می کرده است؟ و در ذیل این فرضیه سئوال های زیر آمده است:
  • چرا محل سقوط هواپیما با این سرعت پاکسازی شد؟
  • ماجرای فیلمبردار وسط بیابان چیست؟
  • آیا فعالیت جاسوسی خاصی در جریان بوده است؟
  • آیا ممکن است هواپیمای مسافربری جاسوسی کنند ؟.
  • آیا اکراینی ها قابل اعتماد هستند؟

این فرضیه که یک هواپیمای مسافری بتواند جاسوسی بکند، فقط در ذهن نابغه ای چون خانم روستائی می تواند مطرح شود. این پنج سئوال بالا تنها پرسش اول قابل اعتنا هست که بعدا به آن خواهیم رسید.

  1. فرضیه سوم می گوید ” سقوط هواپیما و پیام سپاه به مردم مبنی بر اینکه به کسی رحم نمی کنیم : مقدمات یک کودتا” برای تحلیل این فرض ما فرض می کنیم سپاه بخواهد این کار را انجام بدهد، (فرض محال که محال نیست)، چرا سپاه یک هواپیما با پرواز بین المللی را بزند، می توانست یک پرواز داخلی را بزند تا کسی هم نتواند مدعی او شود.

قبل از برگشتن به دلیل نوشتن یادداشت توسط خانم روستائی، ابتدا به شرح ماجرا می نشینیم:

اکنون با مرور وقایع می توان به اصل داستان رسید. جمهوری اسلامی در پی ترور سلیمانی و بنا بر تعهدی که بر آن پافشاری کرده بود، بایستی از آمریکا انتقام می گرفت، اما ترامپ به روشنی به جمهوری اسلامی پیام داده بود که خط قرمز ما، مرگ شهروندان آمریکاست، لذا جمهوری اسلامی در یک نمایش از قبل اعلام شده، و بصورتی که موجب مرگ هیچ شهروند آمریکائی نشود، اقدام به موشک پرانی به دو پایگاه آمریکا در عراق کرد، در حالیکه تمامی آمریکائی ها در پناهگاه بودند.

فرماندهان سپاه می دانستند که آنچه می تواند موجب پذیرش انتقام از طرف همراهان جمهوری اسلامی بشود، مرگ تعدادی انسان است بشرطی که در میان آنها هیچ شهروند آمریکا ئی نباشد، و گناه کشتن آنها به عهده آمریکا گذاشته شود. لذا نقشه ساقط کردن هواپیمای اکراینی را کشیدند.

با اتمام موشک پرانی، سپاه منتظر حمله جنگنده های آمریکا ماند، تا دو ساعت هیچ اتفاقی نیفتاد، لذا مجبور بودند، پرواز هواپیمای اکراینی را به تعویق بیاندازند، بالاخره خبر برخاستن هواپیماهای جنگنده آمریکا از امارات متحده رسانه ای شد، و توقف بیشتر هواپیمای اکراین سئوال برانگیز می شد، لذا با فرض اینکه هواپیماهای آمریکا وارد فضای ایران خواهند شد، دستور پرواز به هواپیمای اکراینی داده شد، و طبق نقشه قبلی هواپیما با دو موشک ساقط شد، اما خبر عدم ورود هواپیماهای جنگنده به حریم هوائی ایران، مسئولین جمهوری اسلامی را مستأصل کرد، و تنها راه حل را در اعلام نقص فنی در ارتباط با سقوط هواپیما پیدا کردند.

آنچه مسئولین جمهوری اسلامی از آن اطلاعی نداشتند، شنود آمریکا از مکالمات مرتبط با برنامه ریزی سرنگونی هواپیما بود، و این دلیل اصلی عدم ورود هواپیماهای آمریکائی به داخل حریم هوائی ایران شد.

علت عدم تحویل جعبه سیاه هواپیما به اکراین، درخواست مکرر خلبان برای اجازه پرواز است، که برای یک ساعت بدون ذکر علت و در حالی که باند فرودگاه خالی و بدون مانع بوده با پاسخ منفی برج مراقبت روبرو می شده ، و همچنین اطمینانی که به خلبان برای خالی بودن فضا در چندین نوبت داده شده بود، و بالاخره ارسال علائم مشخص از طرف هواپیما به برج مراقبت بعد از اصابت موشک اول ، که توسط برج مراقبت نادیده گرفته شده و پدافند موشک دوم را پرتاب کرده، چرا که بفرمود ه و برای محکم کاری در قطعیت سقوط شلیک دوم لازم بوده است.

اما چرا خانم روستائی یادداشتی در صفحات متعدد در این ارتباط نوشته دو فرضیه را به ذهن متبادر می کند:

  • خانم روستائی علاقمند بوده تا استعداد خود در زمینه نوشتن داستان های پلیسی را بیازماید، و پایان داستان را هم به سبک نویسندگان جنائی نبسته تا بتواند، در آینده ادامه داستان را بنویسد.
  • نظر به اینکه یادداشت بصورت اختصاصی برای سایت گویا نوشته شده، و احتمالا سایت مذکور دستمزد نویسنده را به تعداد خط های مقاله می پردازد (مشابه ترجمه) لذا خانم روستائی سعی کرده تا صفحات بیشتری را به یادداشت اختصاص دهد.

 

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)