چهره خشمگین خامنه ای در نماز جمعه گذشته، و استفاده از لغات خارج از عرف در خطاب قرار دادن سران آمریکا و اروپا، و از دست دادن کنترل بر عدم افشاء اسرار رژیم بیانگر عصبانیت تا حد جنون رهبر بود. اما چرا خامنه ای تا به این حد از کوره در رفته که در سخنان خود از کلمات سخیف استفاده کرد؟

پاسخ به پرسش بالا در رمزگشایی از واقعه سرنگونی هواپیمای اکراینی است، ابتدا به مرور حادثه از ابتدای اعلام آن می پردازیم:

  1. جمهوری اسلامی در ساعت حدود ۶:۳۰ چهارشنبه به وقت تهران اعلام کرد یک هواپیمای اکراینی بعلت نقص فنی پس از برخاستن از فرودگاه امام خمینی سقوط کرده است.
  2. مقامات آمریکا در ساعت ۷ چهارشنبه به وقت تهران به جلسه شورای امنیت ملی پایان دادند و علیرغم قول قبلی، ترامپ برای سخنرانی در میان خبرنگاران حاضر نشد و تنها اعلام کرد همه چیز خوبست و فردا صبح در این خصوص صحبت خواهم کرد.
  3. از صبح روز چهرشنبه تمام مسئولین ایران اعم از هواپیمای کشوری، دولت، و سپاه تاکید بر نقص فنی هواپیما داشتند.
  4. پنجشنبه آمریکا فیلمی در اختیار کانادا، اکراین، فرانسه، و انگلیس قرار داد که اصابت موشک به هواپیما را نشان می داد.
  5. با دریافت فیلم از آمریکا مسئولین کشورهای مربوطه متوجه شدند ، سقوط در اثر برخورد موشک اتفاق افتاده و لذا فشار خود به دولت ایران را جهت پاسخگوئی افزایش دادند.
  6. جمهوری اسلامی پس از سه روز مقاومت و با توجه به سندی که در اختیار کشورهای دیگر بود، مجبور به اعتراف شد که هواپیما با موشک سرنگون شده و این در نتیجه خطای انسانی بوده است.
  7. آمریکا پس از ۲۴ ساعت از بیانیه جمهوری اسلامی، سند دیگری در اختیار کشورهای ذیربط گذاشت که در آن شلیک دو موشک به هواپیما نشان داده می شد. مجددا فشارها به جمهوری اسلامی برای اعلام حقیقت افزایش یافت و ناچارا حکومت اذعان کرد که دو موشک به هواپیما شلیک شده است.
  1. در قدم بعدی کشورهای مدعی جمهوری اسلامی خواستار دریافت جعبه سیاه هواپیما شدند و جمهوری اسلامی از تحویل آن استنکاف می ورزد.
  2. با پیگیری روند اطلاعات ارائه شده از دو طرف، در روزهای آتی باید منتظر کدام سند جدید بود؟ مذاکرات شنود شده فرماندهان سپاه در ارتباط با برنامه ریزی و اجرای ساقط کردن هواپیمای اکراینی که توسط سیستم های جاسوسی بدست آمده است.
  3. با ارائه شنود مذاکرات، دعوای سقوط هواپیما توسط اکراین با همراهی دیگران به شورای امنیت سازمان ملل ارجاع و در یک همزمانی با اتمام دو ماهه مهلت سیستم ماشه اروپا، کلیه تحریم های سازمان ملل مجددا و با شدت بیشتری بر جمهوری اسلامی تحمیل می شود.

حال با مرور وقایع می توان به اصل داستان رسید. جمهوری اسلامی در پی ترور سلیمانی و بنا بر تعهدی که بر آن پافشاری کرده بود، بایستی از آمریکا انتقام می گرفت، اما ترامپ به روشنی به جمهوری اسلامی پیام داده بود که خط قرمز مرگ شهروندان آمریکاست، لذا جمهوری اسلامی در یک نمایش از قبل اعلام شده، و بصورتی که موجب مرگ هیچ شهروند آمریکا نشود، اقدام به موشک پرانی به دو پایگاه آمریکا در عراق کرد، در حالیکه تمامی آمریکائی ها در پناهگاه بودند.

فرماندهان سپاه می دانستند که آنچه می تواند موجب پذیرش انتقام از طرف همراهان جمهوری اسلامی بشود، مرگ تعدادی انسان است که در میان آنها هیچ شهروند آمریکا نباشد، ولی گناه کشتن آنها به عهده آمریکا گذاشته شود. لذا نقشه ساقط کردن هواپیمای اکراینی را کشیدند.

با اتمام موشک پرانی، سپاه منتظر حمله جنگنده های آمریکا ماند، تا دو ساعت هیچ اتفاقی نیفتاد، لذا مجبور بودند، پرواز هواپیمای اکراینی را به تعویق بیاندازند، بالاخره خبر برخاستن هواپیماهای جنگنده آمریکا از امارات متحده رسانه ای شد، و توقف بیشتر هواپیمای اکراین سئوال برانگیز می شد، لذا با فرض اینکه هواپیماهای آمریکا وارد فضای ایران خواهند شد، دستور پرواز به هواپیمای اکراینی داده شد، و طبق نقشه قبلی هواپیما با دو موشک ساقط شد، اما خبر عدم ورود هواپیماهای جنگنده به حریم هوائی ایران، مسئولین جمهوری اسلامی را مستاصل کرد، و تنها راه حل را در اعلام نقص فنی در ارتباط با سقوط هواپیما پیدا کردند.

آنچه مسئولین جمهوری اسلامی از آن اطلاعی نداشتند، شنود آمریکا از مکالمات مرتبط با برنامه ریزی سرنگونی هواپیما بود.

علت عدم تحویل جعبه سیاه هواپیما به اکراین، درخواست مکرر خلبان برای اجازه پرواز است، که برای یک ساعت بدون ذکر علت و در حالی که باند فرودگاه خالی و بدون مانع بوده با پاسخ منفی برج مراقبت روبرو می شده است.

بندهای ۹ و ۱۰ حاوی پیش بینی برای آینده است، آیا این پیش بینی می تواند تغییر کند؟ جواب آری است، با شرط و شروطها، امروز جمهوری اسلامی در موقعیتی نیست که برای آمریکا و اروپا شرطی تعیین کند، و مجبور است یا تن به همه خواسته های آنها بدهد، یا از طرف جامعه جهانی با یک تحریم همگانی روبرو شده و در صورت اقدام به گسترش غنی سازی اورانیوم بیشتر،  اجرای عملیات تخریبی ، و استفاده از نیروهای تحت نفوذ خود برای صدمه زدن به منافع غرب باید منتظر حمله جانبه از طرف کشورهای غربی و عربی باشد.

خطری که در این میان کشور و مردم ایران را در تیر رس خود خواهد داشت، پذیرش شرایط خفت بار توسط جمهوری اسلامی است که نسل های آتی کشور مجبور به پرداخت خسارت های گزاف آن باشند. دوم، تخریب زیر ساخت های کشور که بازسازی آنها دهه ها زمان و مبالغ کلان نیاز خواهد داشت. سوم، تسلیم در برابر خارجی، مترادف با افزایش سرکوب داخلی خواهد بود چرا که رژیم تصور می کند در مقابل امتیازاتی که به بیگانگان داده مجوز قلع و قمع مردم خود را دریافت کرده است.

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)