متاسفانه تکه تکه‌ها قابل تشخیصند. نهایتا مرده‌اند، «ارباً اربا» نشدند.

آیت‌الله خامنه‌ای در سخنرانی چهارشنبه‌اش برای اشاره به جسد قاسم سلیمانی گفت «این پیکر ارباً اربا» که بلافاصله تمام مستمعین بلند بلند گریه کردند.

ارباً اربا اشاره به پیکر علی‌اکبر پسر امام حسین در عاشورا دارد. برای همین مستمعین که بلافاصله کد عاشورایی را گرفتند شروع به گریه کردند. این عبارت معنی متلاشی شدن می‌دهد. آن را با «فقطعوا» که بدنی تکه‌ تکه‌شده ولی قابل تشخیص است متفاوت ذکر کرده‌اند. ارباً اربا تکه‌ تکه غیر قابل تشخیص است.

سردار حاجی‌زاده، فرمانده هوافضای سپاه، شنبه در مورد ساقط کردن ۱۷۶ بی‌گناه گفت که «بنده صبح چهارشنبه نسبت به این مسئله مطلع شدم و به مسئولان اطلاع دادم». یعنی خودش در زمان کنفرانس پنجشنبه‌اش که پیروزمندانه صحبت می‌کرده، به اذعان خودش از واقعه مطلع بوده و «مسئولان» را هم مطلع کرده. آیا خامنه‌ای هم زمان سخنرانی‌ چهارشنبه‌اش و «ارباً اربا» گفتنش از حادثه مطلع بوده؟ به‌احتمال زیاد و به‌ حکم فرمانده کل قوا بودن.

از آنجا که «تبعیض» ذاتی فقه است و بالتبع در جمهوری اسلامی نظام‌مند، حتی در مورد اجساد و برخورداری از امکانات سوگواری هم ما شاهد تبعیض هستیم. 

مسئله این است که بدن‌های آن ۱۷۶ نفر خیلی صحیح و سالم از آن بالا پایین آمده‌اند. گریه ندارند. بدن‌های آنها که در کرمان له شدند هم. ارباً ارباااا ندارد. همچنین بدن‌ها و قلب‌های تکه‌ تکهپشده مردم در این چهل سال. روح‌ و روان تکه‌ تکه‌شده. متاسفانه تکه‌ تکه‌ها قابل تشخیصند. نهایتا مرده‌اند، «ارباً اربا» نشدند. 

تبعیض بر جسد، در میزانی که صداوسیما و سپهر عمومی به آن می‌پردازد، خود را نشان می‌دهد. در نوع بیانیه‌های تسلیت مسئولین [اگر چنین بیانیه‌ای اصلا باشد البته. به‌طور مثال کشته‌شدگان آبان‌ماه حتی لایق بیانیه تسلیت هم نبودند]، در نوع اعلام عزای عمومی، و پس از آن در نحوه رسیدگی و دلجویی از خانواده درگذشتگان.

زینب سلیمانی، دختر قاسم سلیمانی، می‌تواند مستقیم از تلویزیون هرچه دل تنگش می‌خواهد بگوید. بقیه دختران درگذشتگان این بخت و اقبال را ندارند. آنها «زینبی» نیستند تا منبری پساعاشورایی داشته باشند.

کدهای عاشورایی در جمهوری اسلامی سابقه طولانی دارند. هاشمی رفسنجانی در مورد بمب‌گذاری دفتر نخست‌وزیری در خاطرات سال ۶۰ش نوشته شهدا را ۷۲ نفر اعلام کردیم تا تداعی‌کننده عاشورا باشد. 

آنچه درگذشتگان و اجسادشان را «عاشورایی» و مستحق برخورداری از امکانات عمومی کشور می‌کند بستگی به اعتقاد شخصیشان ندارد. مطمئنا در هواپیما افراد شیعه معتقد، دوستدار اباعبدالله و محب اهل‌بیت وجود داشته‌اند. بلکه بستگی دارد چقدر درگذشت شما «به کار» دستگاه تبلیغاتی نظام می‌خورد. زمان و مکان درگذشتن، نوع درگذشتن، اقتضای شرایط، مصلحت نظام و… مؤلفه‌ها و فاکتورهای گوناگونیند که تعیین‌کننده می‌شوند. 

همه چیز، مطلقا همه چیز در ایران ذیل «دستگاه تبلیغات نظام» تعریف و بازتعریف می‌شود. تبلیغات یا همان پروپاگاندا. لویاتان ایرانی غولیست با جثه‌ای شبیه به بلندگو

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)