***
آن موشک برآمده از پهپاد آمریکایی فقط جان ده شهروند ایرانی و عراقی را نستاند. گویی کاردی بود از آسمان بر زمین آمد و جامعه ایرانی را دو شقه کرد. از عراق چیزی نمی دانم پس می گذرم.
اینک گروه پرشماری از ایرانیان، سوگوار آن جاویدنام هستند و گروه کمتری در آنسوی ماجرا نه تنها بی تفاوت نیستند بلکه بر دوستداران و سوگواران وی می تازند.
این را به آسانی می توان در فضای مجازی و همچنین رسانه های پارسی زبان ورای مرزهایمان دید. 
اینکه گروه بزرگی از ایرانیان درون و بیرون مرزهای کشورمان با حاکمیت و مدیریت کنونی سر سازگاری ندارند و به شدت با رویه حکومتگران مخالف اند، کاملا درست است و انکارش ناممکن اما آنچه بر جان می خلد درک نادرست نسل کنونی به نظر می رسد که ژرف نیست و نتیجه اش همین دو شقه شدن جامعه ایرانی است.
هیچ رسانه ای در جهان کنونی بنا ندارد فهم بهتری از ماجرا به طبقه متوسط و عموما روشنفکر ایرانی بدهد. همه دست به دست هم داده اند تا ایرانی کمتر و کمتر بفهمد و بیشتر و بیشتر اندر توهم دانایی بغلطد آنجور که صاحبان قدرت می خواهند و می بینیم نسل جوان امروز که معمولا با نظام خودخواه جمهوری اسلامی میانه ای ندارد، تفاوتی میان حاج قاسم سلیمانی و مم باقر قالیباف و شمخانی و لاریجانی ها نمی بیند. بدو آموخته اند هر آنکه اندر حکومت جایگاهی دارد چنین است و چنان و باید مخالفت کرد. 
آمریکا می گوید سلیمانی فرمانده تروریست هاست و سربازان بی مزد و یا مزدور ایرانی اش نیز چنین می گویند. یک جت مسافری بر فراز آسمان تهران سرنگون شده، نسل جوان اندوهگین همه حاکمیت را نشانه رفته اند و در مخالفت با حاکمان ستمگر چنان خروشانند که بنیاد میهن نیز نشانه گیری می شود.
 تاریخ باستان یا نخوانده اند و یا خوانده اند و جوهرش را درنیافته اند. پیوسته کوروش کوروش می کنند ولی نمی دانند شاهنشاهی هخامنشی با کمک آدم هایی همانند سلبریتی های امروزی برپا نشد و پیروزی شگرف شاپور ساسانی در پهنه عراق و سوریه کنونی بر پایه تحلیل های آبکی رسانه های پارسی زبان شکل نگرفت. 
آنکه پهنه ایران را گستراند، هارپاگ بود در سال های پایانی شاهنشاهی ماد و بعدها به خدمت کوروش بزرگ درآمد. در زمان خشایارشا نامش تیگران بود و سال های پایان شاهنشاهی هخامنشی به آریوبرزن شهرت یافت. قرن ها بعد نامش سورنا بود در نبرد حران (سوریه کنونی) که فرمانده رومی کراسوس را بر زمین افکند. دوره انوشیروان ساسانی نامش بهرام چوبین بود و او همان است که بعدها در جنگ نهاوند روبروی اعراب تازه مسلمان ایستاد. اگرچه حریف شان نشد ولی خیلی زود تنپوش وی را ابومسلم خراسانی پوشید و طومار حکومت بنی امیه را درهم پیچید.
چند صد سال گذشت و شد امامقلی خان در زمان شاه عباس که به اشغال یکصد ساله پرتغالی ها پایان داد و جزیره قشم و بندر گمبرون (بندرعباس) را به خاک ایران برگرداند. او مردنی نبود پس شد حاج قاسم سلیمانی در زمانه ما و صد البته نمی میرد. او جاویدنام است.
 
@IranHooshangSamani
— 
Hooshang Samani, Persian Composer & Journalist
 
 
 
 

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)