این‌جا…
این‌جا…
این‌جا در اتاق خانه‌ی ما
مرده‌های سه روز پیش
سیگار می‌کشند
به یکدیگر غزل فرمالیسمی تعارف می‌کنند
در خواب زنی کنکور می‌دهند
در ارتعاش آزاد تیر ماهی‌ها فرو می‌روند
این‌جا…
زمان در ابعاد دیوارها
فاتحه‌ایست
که نیمه‌‌های خدا را غواصی می‌کند
اووووف… این‌جا کولاک
پرچمداری‌ست که می‌خورد مصراع‌های این شعر را
می‌کشد زنبورهای کارگر سرخ آسیایی را
می‌کشد من را در هفتاد زن روسپی
و چت روم می‌کند با دختر کور اردبیلی
اکنون سکوت باکلان‌ها*
بو می‌کشند اجساد روزنامه‌های صبح روز بعد را
اما …
این اتاق پر از مرده‌هاست
پُر از آزمون استخدامِ سازمان ثبت واژه‌های خیس‌ِ کلیدی‌…
پُر از خیابانهای خالی از اشکال سه روز پیش
پُر از بی تعادلی سکه‌های سقط شده از دهان کلمات
اما این قافیه‌ها
پُر از لباس خواب موش‌های دهه هفتاد است
پُر از دست هفتاد
دستِ هفتاد از پُر
هفتاد از پُر دست…
و تُهی از هرگونه ویرایش بوسه‌های ویکی‌پدیا
◾️
اکنون اتاق من
پایتخت اذان سه‌شنبه‌های مُرده‌
از هفتاد بُعدی‌ست…

ایضاح:
*باکلان: غازهای وحشی کله‌سیاه

دکتر کامیل قهرمان‌اوغلو

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)