سلام دانشجویان و اساتید دانشگاهی عدالتخواه،

نامه بیش از صد نفر از شما ،دانشجویان و استادان دانشگاه که خود را «فعال عرصه عدالتخواهی» می نامید خواندم، در نامه  با انتقاد از «اشرار» نامیدن معترضان توسط آقای خامنه ای، نسبت به «اضمحلال نظام در نتیجه روند فعلی حکمرانی» هشدار داده اید.

دوستان عزیز، اگر حوادث آبان ۹۸ را بازنگری کنیم، غائله با افزایش شبانه قیمت بنزین و در واکنش به این اطلاعیه عده ای از مردم محروم و فرو دست اطراف شهرها و حاشیه نشینان، برای نشان دادن اعتراض خود به اقدام دولت، خودروهای خود را در خیابان متوقف و موجب راه بندان در جاده ها شدند، اقدامی مدنی و خشونت پرهیز، تعدادی از مراجع حکومتی با خواست مردم همراه شده و قوه قضائیه و مجمع تشخیص مصلحت نقش خود را در این تصمیم گیری رد کردند ، روند حرکت در مسیری بود که دولت اجرای اطلاعیه افزایش قیمت بنزین را به تعویق بیاندازد تا راه حل مرضی الطرفین پیدا شود. رهبر کشور در ساعت ۶.۳۰  صبح ، در محل درس به شاگردانش، بجای اینکه بعنوان بزرگ کشور، پدر ملت، و رهبر مردم وارد حل و فصل سوء تفاهم پیش آمده شود، همچون انتخابات ریاست جمهوری ۸۸ ، با دور زدن قانون و با عجله، فضای اعتراضی را به رویا روئی نیروهای امنیتی و مردم تبدیل کردند.

و پیامد رویکرد رهبر در هر دو واقعه ۸۸ و ۹۸ ریختن بنزین و افروختن آتشی بود که بخشی از مردم را در مقابل بخش دیگری قرار داد. و ماحصل آن حوادث کشته، زخمی، و دستگیری تعداد زیادی از هموطنان در شهرهای مختلف کشور بود.

من اطمینان دارم، دوستان عدالتخواه ، از منظر عشق به نظام جمهوری اسلامی و در راستای هشدار به مسئولین بمنظور جلوگیری از افزایش نارضایتی در مردم و کاهش تقابل بین نظام و مردم، نامه موصوف را نگاشته اند. و امیدوارند با رفع سوء تفاهم های ایجاد شده ، جمهوری اسلامی با صلابت بیشتری به حاکمیت خود ادامه بدهد.

یکی از تکیه کلام های آقای خامنه ای در وقایع ۸۸ خطاب به رهبران جنبش سبز ” خواص بی بصیرت” بود،  آیا موارد پیش آمده پس از استقرار آقای احمدی نژاد در منصب ریاست جمهوری، و تداوم آن که امروزه به زندانی شدن معاون اول رئیس جمهور، معاون اجرائی، مشاور و قاعد اعظم احمدی نژاد منجر ، و خط و نشان دائمی مسئولین قوه قضائیه برای محاکمه احمدی نژاد و اعلام ارقام نجومی که در دوره ریاست جمهوری او حیف و میل شده است، نشانه های چه امری است،

در حوادث آبان ۹۸، گره ای که می توانست با دست باز شود، و بدون خشونت به مصالحه برسد، با بی بصیرتی آقای خامنه ای به کشتار ، جراحت، و دستگیری تعداد زیادی از هموطنان انجامید، حادثه ای که اگر کسی هم دلبسته به جمهوری اسلامی بود، مجبور است در نظر خود بازنگری کند، و از این هم بدتر، یکی از شیپورچی های نادان، کشتار مردم بی گناه را حجامت نظام می خواند.

نقل شده ، روزی در میهمانی، جوانی که تازه به جرگه نویسندگی پیوسته بود، از مارک تواین سئوال می کند، دلیل نویسندگی شما جیست؟ مارک تواین جواب می دهد، برای اینکه پول در بیاورم و امورات زندگی خود را بگذرانم. جوان خام پاسخ می دهد، اما من برای فرهنگ می نویسم. مارک تواین سری تکان می دهد و می گوید، بله درسته، افراد برای چیزی که ندارند می نویسند.

نمونه بارز و آشکار فرد بدون بصیرت، گفتار و عملکرد آقای خامنه ای است، کشور تا چه میزانی باید هزینه بی بصیرتی ایشان را بپردازد. متاسفانه مجلس خبرگان که برای نظارت بر عملکرد رهبری تشکیل شده در سه دهه رهبری آقای خامنه ای نه تنها هیچ نظارت و حسابرسی بر عملکرد رهبر نداشته که خود را حافظ رهبر می داند، و چه خوب مردم می گویند مجلس خفتگان، آسوده بخوابید که رهبر بیدار است.

شما جوانان عدالتخواه، اگر نه بدقت که بصورت سطحی هم به گفتار، رفتار، و کردار آقای خامنه ای توجه کنید، آنچه خواهید دید، فردی با منش کیش شخصیت که تصور می کند از همه بهتر می فهمد، با مسئولین و مردم از موضع بالا و خودخواهانه رفتار می کند. و در کلیه پستی و بلندی های جمهوری اسلامی همیشه خود را بی تقصیر و دیگران را گناهکار دانسته است، آقای روحانی رئیس جمهور کنونی را پس از بیانیه تهران با سه وزیر خارجه اروپائی، شاه سلطان حسین خطاب کرد،  و در آخرین اظهار نظر در ارتباط با تفسیر مستضعفین، آب پاکی را روی دست همه از ابتدای انقلاب تا بحال ریخت، و محرومان را از رده مستضعفین خارج کرد.

دوستان عدالتخواه ، کسی که در لحظات بحرانی نمی تواند خشم خود را کنترل کند، چگونه می تواند با ذهن باز تصمیم بگیرد. اگر ایشان خود را پیرو راه امام اول می داند، مگر نخوانده که در میدان جنگ،  زمانی که امام برای بریدن سر عبدود بر سینه او نشست، عبدود آب دهان به صورت او انداخت و ایشان برای فروکش کردن خشم خود چند نوبت به دور میدان چرخید.

پیروان رهبری همیشه از زهد ، تقوا، و ساده زیستی رهبر گفته اند، و بقول امام جمعه تهران، تمام اموال آقای خامنه ای در یک وانت جا می شود. برای روشن شدن دوستانی که ساده زیستی را نشانه خلوص و تقوای رهبری دانسته و همین صفت را برای تائید عملکرد ایشان کافی می دانند، عرض می کنم، زمانی که استالین مرد، لباس های زیر او وصله دار بود، آیا از این بیشتر رهبری می تواند، ساده زیست باشد، یا زمانی که دختر استالین از پدرش خواست تا دستور بدهد به او چند بلیط مترو بدهند تا مجبور نباشد، در هوای سرد مسکو پیاده به دانشگاه برود، استالین دستور داد تا او را از کرملین بیرون بیاندازند.

دوستان عدالتخواه، شما نزد وجدان و عقل خود از جمع بندی نکات ذکر شده به چه نتیجه ای می رسید. آیا بجز این است که اگر فرض کنیم آقای خامنه ای تمامیت زهد و تقوا را داشته باشد، بعلت سوابق گفتار، کردار، رفتار، و اعمالی که در مدت سی سال رهبری از خود نشان داده ، و صدماتی که به کشور وارد کرده و می تواند در آینده با ادامه به گرفتن تصمیمات نادرست، شرایط هولناکی برای مردم بوجود بیاورد که بازگشت از آنها غیرممکن یا با هزینه گزاف از جیب ملت امکان پذیر باشد.آیا این بایسته نیست تا پیش از افتادن به وضعیتی که کشور مجبور به پذیرش شرایط ذلت باری همچون قراردادهای ترکمانچای و گلستان شود، عامل بروز وضعیت ناگوار برای کشور و ملت را از اختیاراتی که دارد عزل و برای آینده تغییری در نظام بوجود آورده شود که نتواند، کس دیگری جا پای آقای خامنه ای بگذارد؟

فاعتبرو یا الوالابصار

حسین عرب

 

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)