دموکراسی رادیکال هوشنگ گلشیری
حکایت “ما” در “فتحنامهء مغان”
“روایت گلشیری از تاریخ سیاسی معاصر ایران روایتی خاص است، و میتوان آن را «روایت عذاب» نامید. مورد «فتحنامه مغان» را لحاظ کنیم: از دید او تاریخ انقلاب جز مجموعهای از شکستها نیست، حتا برای آنان که پیروزش شدهاند. شلاقی که زبان بر سر شخصیتها فرود میآورد همه را به یک چوب میراند، و نتیجه این که حتا آنان که عذاب نکشیدهاند «معذب» میشوند، بیثبات میشوند چون بخشی از همان «ما»، همان جوهراند که شکستخوردگان را در دل جا داده است. فاتحان پیش از چشیدن طعم پیروزی به واسطهی بولدوزر زبان «همارز» شدهاند، تکهای از ضمیر «ما» شدهاند، همین همارزی است که دست گلشیری را باز میگذارد تا سوژهی فردی را کنار بگذارد و سوژهی جمعی را جایگزینش کند، و نشان دهد وقتی «ما» شکست میخورد همه شکست خوردهاند، همه «معذب»اند، چه آنان که انقلاب کردهاند و چه آنان که مخالف انقلاباند.”
میدان
ادبیات و انقلاب: “فتحنامهء مغان”, رکوئیمی برای انقلاب.
ماهنامهء اینترنتی رخداد
————————–
بررسی داستان فتحنامه مغان از منظر زاویه دید
خوانش داستان “فتحنامه مغان” اثر هوشنگ گلشیری
نظرات
این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر میکنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و میخواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.