یک دزد، یا محلِّ دزدی اش را خالی از آدم می خواهد یا در خواب می خواهد و اگر آدم هایِ محلِّ دزدی بیدار بودند، پریشانیِ آدم هایِ آنجا ، دلخواهِ آن دزد است. دقیقن طِبقِ برنامه ی “جمهوری اسلامی” و آخوندها و رهبران و مسئولینِ دزدِ آن.
چون آشُفتگیِ هر مکانِ دزدی،تمرکزِ حواسِ آدم هایِ آن محیط را به هم می ریزد و دزدی از آنجا به نسبتِ همان میزانِ آشفتگیِ آنجا آسان تر می شود. وَ دیکتاتوریِ جمهوری اسلامی و آخوندها و رهبران و گردانندگانِ دزدِ آن هم برای آسان شدن دزدی هایشان، جامعه ی ایران را همواره در بُحران می خواهند.
خرابی هایِ اداریِ ایران در حکومتِ جمهوری اسلامی، از شرایطِ مدرسه ها، دانشگاه ها، خدماتِ اداری، ترافیکِ شهری و خرابیِ جادّه هاو همه ی دیگر امورِ جاری در ایران، که به دلیلِ خرابیِ مدیریتِ جمهوری اسلامی در همه ی امور کشور ایجاد شده، از سویی نشانه ی ناتوانیِ همه جانبه ی این حکومت در اداره یایراناست و از سویِ مُهم ترِ ماجرا کاملن دلخواهِ این نظام است، چون آنها از مردمی که دائم در اداره ها و سازمان ها و هر ساز و کارِ درمانی و بهداشتی و تفریحی و ترافیکِ شهری و برآورده کردن کوچکترین نیازهایِشان، گرفتار هستند، بسیار راحت تر دزدی می کنند، و در اینهمه گرفتاری،مردم ایران کمتر فرصت پیدا می کنند به خرابیِ اوضاعِ ایران و دزدیِ رهبران و گردانندِگان این نظام فکر کنند.وَ هر از چند گاه در برنامه ها و طرح هایِ امنیّتی ای که در سطوحِ بالایِ تصمیم گیری خِرِفتیِ این نظام، برنامه ریزی و اجرا می شود، بُحران های گوناگون به طورِ مرتّب، اِضطراب و نگرانی را به گرفتاری هایِمردمِ ایران اضافه می کند تا زیرِ بارِ اینهمه گرفتاری و اضطراب و نگرانی، مبادا مردمِ ایران، فرصتی برای فکر کردن به فساد و خرابی و دزدی ها وجنایت هایِ آخوندهای حاکم بر ایران و نوکرانشان پیدا کنند.
رهبران و آخوندها و گردانندگانِ جمهوری اسلامی، نه می توانند مردمِ ایران را از میان بردارند، نه می توانند مردم را همیشه در خواب نگه دارند و نه با این ۱
صنایعِ در نهایتِ “آفتابه سازی” و برنامه هایِ دزدیِ میلیاردی نفت یا در برابرِ شکوهِ زمان : همان “آفتابه دزدی”،یعنی چند کارخانه ی مونتاژی و همان آفتابه سازی و تاراجِ پولِنفتِ ایران،نه نیازی به کار و فکرِ سازنده ی مردمِ ایران دارند، و نه در برابرِ بحران هایِ اجتماعی و گرفتاری هایِ فردی حتّا به قیمتِ خرابی و نابودیِ همهی تاریخ و گذشته و امروز و آینده ی ایران، برنامه ای برایِ حتّا کمی بهتر شدنِ زندگیِ ایران دارند، وَآرامش را، که پیش شرطِ هر اندیشه و حرکت برایِ پیشرفتِ هر کشور و هر جایی است، از مردمِ ایران رُبوده اند که این شاید بزرگترین دزدیِ این نظام است.
بُحران سازی هایِ جمهوری اسلامی به ایران ختم نمی شود و در جای جایِ خاورمیانه به روشنی می توان آشوب گری و خرابکاری های جمهوری اسلامی را ردیابی کرد، که اگر دخالت هایِ خرابکارانه ی خونبارِ جمهوری اسلامی، در یمن، در عراق، در بحرین، در سوریه و در فلسطین و لُبنان نبود، جنگ و خرابی و قحطی اینهمه وقت در این سرزمین ها ادامه نمی یافت و هزاران نفر در این کشورها کشته و آواره و بیچاره نمی شدند. وَ امروز در پاییزِ ۱۳۹۸ در این روزگارِ سختِ ایرانی، توصّل به جنگ، آخرین بُحرانی است که رهبرانِ جمهوری اسلامی با خاطره ی اختناقی که در جنگِ ایران و عراق، به راه انداختند و شرایطِ آن را در زندگیِ مردم حُکمفرما کردند، می خواهند نظامِ در حالِ سقوطشان را با آن نجات دهند که با نیرویِنظامیِبسیار ضعیفی که با همه ی حرف هایِ مُفت و هیاهو دارند، بسیاری از مناطق و مردمِ ایران رادر کمینِ مرگ می نهد. امّا هدفِ واقعیّتِ این نتیجه ، نا امیدیِ مردم ایران نیست چون زمانِ آیندهپُر از شگفتیِ خوب برایِ مردمِ خوب است همچنانکه برایِ همه ی مردمِ خوبِ تاریخ بوده است.
https://t.me/amirsarempoems امیر سارم– کانالِ تلگرا م:
نظرات
این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر میکنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و میخواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.