رضا حسنوند در شهریار پرستار بوده است و در روزهای اعتراض به میان معترضان میرود. خانواده پس از خبردار شدن از قتل رضا پیگیر جنازه می شوند. مقامات امنیتی یا مسئولان مربوطه ابتدا منکر وجود شخصی به نام رضا حسنوند میشوند و اظهار بی اطلاعی میکنند. به واسطۀ یکی از قاضیان آشنا ابتدا درخواست ۲۰۰ میلیون در قبال تحویل جنازه میشود و در نهایت با پا در میانی قاضیِ آشنا با دریافت ۳۰ میلیون در قبال جنازه موافقت میشود. خانواده به سراغ جنازه در یک سالن (شاید سردخانه) می روند و طبق شنیده ها در آن سالن جمعیت زیادی از کشته شدهها بر روی تختهای چندطبقه چیده شده بودند و خانواده رضا پس از گذشت ۴۰ دقیقه توانستند جنازه رضا را از میان جسدهای دیگر پیدا کنند.
پس از تحویل جنازه، خانواده رضا تهدید میشوند که حق برگزاری مراسم تشییع جنازه را ندارند. خانواده رضا هم شبانه رضا را در قبرستان فلک الدین خرم آباد دفن میکنند. پس از بازگشت به خانه، خانواده چند اعلامیه فوت جلوی خانه نصب می کنند و برخی از فامیلهای نزدیک هم برای ابراز همدردی حضور دارند. در همین حین، مأموران امنیتی به خانۀ رضا حمله می کنند و شروع به ضرب و شتم جمعیت حاضر می کنند، خانواده و فامیل نزدیک رضا هم در مقابل این بی احترامی و ظلم آشکار مأموران را به شدت ضرب و شتم می کنند به گونهای که مأموران فرار می کنند. پس از رفتن مأموران، خانواده رضا جهت جلوگیری از اتفاقات بعدی اعلامیه ها را از روی دیوار خانه برمیدارند. این هم روایتی مختصر از آبان ۹۸. خانوادۀ رضا حسنوند هیچ اطلاعی از گزارش این روایت ندارند.
نوشته شده در ۱۳ آذر، ۱۳۹۸
نظرات
این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر میکنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و میخواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.