از ابتدای انقلاب ۵۷، حاکمان جمهوری اسلامی برای تسلط بر دستاندرکاران بخش فرهنگ و هنر تلاش زیادی کردند و توانستند با قلع و قمع هنرمندان فعال در زمان شاه و جایگزین کردن آنها با نیروهای انقلابی، عرصه را به دست بگیرند. حدود دو دهه زمان برد تا این حاکمان در زمینه سلبریتیسازی به منظور تسلط بر افکار عمومی تلاش کنند و موفق به انجام این کار شدند، اما طی چند سال گذشته سیاست تهدید و فشار بر مردم باعث شده است که سلبریتیها در قیامی خاموش، از ایران خارج شوند و به شبکههای تلویزیونی بپیوندند که جمهوری اسلامی آنها را دشمن (معاند) میداند.
یکی از سلبریتیهای که در سال ۹۸ بسیار خبرساز شد، مهناز افشار بود. وی که با ازدواج عجیب و جنجالیاش نظر بسیاری از مردم را به خود جلب کرده بود، توپیتها و ویدیوهای کوتاهی که در زمینه مسایل مختلف اجتماعی، سیاسی و گاه پزشکی از خود منتشر میکرد، کار را به جایی رساند که برایش حکم جلب دادگاه را به ارمغان آورد و او را وادار به خروج (بخوانید فرار) از ایران کرد.
مهناز افشار در یکی از آخرین توییتهای تاثیرگذارش نوشته بود: «چرا هیچکس به این توییت پاسخی نمیدهد.» این جمله واکنشی بود به توییت یک روحانی به نام مصطفی قاسمی که از زنان ایرانی خواسته بود به صیغه نیروهای حشد شعبی درآیند. هر چند که افشار کمی بعد این توییت را پاک کرد، اما اتفاقات بعدی مربوط به این رویداد که در نهایت به قتل این روحانی منجر شد، اقدام مدعیالعموم و در نهایت صدور حکم جلب برای وی را در پی داشت.
حال در رسانههای فارسی زبان خارج از کشور خبری همراه با یک ویدیوی کوتاه در فضای مجازی منتشر شده است که بر اساس آن به نظر میرسد مهناز افشار با تغییر جدی در نوع پوشش خود به بخش فارسی شبکه تلویزیونی ام بی سی پیوسته و به عنوان یکی از داوران پرژن تلنت مشغول به کار شده است.
کمی قبلتر از این نیز جنجال زیادی بر سر مهاجرت مزدک میرزایی به لندن و پیوستن وی به تیم تلویزیون تازه تاسیس ایران اینترنشنال به پا شد. با انتشار کلیپی که به تازگی از این شبکه تلویزیونی پخش شده است و نشان میدهد مزدک به زودی با برنامه ورزشی جدیدی به روی آنتن خواهد رفت، موضوع مهاجرت این مجری ورزشی دوباره تبدیل به یکی از خبرهای داغ این روزهای رسانههای فارسی زبان مجازی شده است.
پیش از این هم مهاجرت تعدادی از بازیگران ایرانی به ترکیه و پیوستن آنها به شبکه تلویزیونی جم، جنجالهایی به پا کرده بود. همه این اتفاقات نشان میدهد که گروه قابلتوجهی از سلبریتیها، به خصوص آنهایی که چند سالی است خانهنشین شدهاند و نتوانستهاند کار کنند، دست به قیامی خاموش علیه حکومت زدهاند که در آینده بیش از پیش گسترده خواهد شد.
حقیقت این است که سوءاستفاده حکومت ایران از افرادی که مورد توجه و علاقه مردم هستند در بزنگاههای تاریخی، به خصوص انتخابات و نارضایتی عمومی مردم از جمهوری اسلامی موجب شده است که سلبریتیها برای آنکه اعتبارشان بیش از این آسیب نبیند، حساب خود را از حکومت سوا کنند.
استفاده گستردهای که حکومت از سلبریتیها در جریان انتخابات سال ۷۶ و ۸۰ کرد و موجب ایجاد محبوبیت و شهرت سید محمد خاتمی شد، در سال ۹۲ و ۹۶ برای به قدرت رسیدن روحانی نیز مورد استفاده قرار گرفت. البته سلبریتیها خیلی زود متوجه اشتباه خود شدند و هر از گاه دست به انتقادهایی هم زدند، اما هر بار، با برخورد تند حکومت مواجه شدند که این موضوع سرخوردگی و نارضایتی سلبریتیها را افزایش داد.
در شرایط امروز جامعه ایران، حکومت بر سر دو راهی نفی یا مدارا با سلبریتیها گیر کرده است. اگر بخواهد آنها را بیش از این محدود کند یا مورد آزار و تهدید قرار دهد، مهاجرت آنها بیشتر میشود و ابعاد جدیدی از خشونت و دیکتاتورمنشی در جمهوری اسلامی نمایان خواهد شد و اگر هم بخواهد با آنها مدارا کند، سلبریتیها برای محبوب ماندن در نظر مردم مجبور خواهند شد نسبت به اتفاقات اجتماعی و سیاسی واکنش نشان دهند که این موضوع به هیچ وجه خوشایند حکومت نیست.
در حال حاضر این نکته تبدیل به یکی از دغدغههای حکومت شده است که چگونه با کمترین هزینه، قیام خاموش سلبریتیها را مهار کند. البته برخورد حکومت با عادل فردوسیپور نشان داد که مدیران ارشد جمهوری اسلامی افراد باهوش و با تدبیری نیستند، اما به هر حال این مدیران مجبورند فکری به حال نوع واکنش سلبریتیها کنند تا بیش از این رسوا نشوند.
نظرات
این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر میکنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و میخواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.