هر بیشه گمان مبر که خالی است / شاید که پلنگ خفته باشد
سیاست از بسیاری جهات صحبت به زبان معکوس و البته حنگ منافع است. دنیای غرب سیاستهایش را بر روی محور اقتصادی و منافع متمرکز کرده است، بهمین دلیل در بسیاری موارد غرب کدهایی که از سوی دیپلماتهای جمهوری اسلامی دریافت میکند را غلط قرائت میکند.
اظهارات امانوئل ماکرون مبنی بر اماده بودن شرایط برای دیدار دونالد ترامپ با روحانی در حقیقت حبابی بود که هر چند توانست تا حدودی همراهی و نگاه مثبت رئیس جمهور امریکا را بخود جلب کند، لیکن این حباب در کمتر از ۲۴ ساعت ترکید.
روحانی در زمانی که ظریف مشغول مذاکره با فرانسویها بود گفت: دولت برای حل مشکلات کشور از هیچ مسیر و طریقی کوتاهی و دریغ نمیکند بنده معتقدم برای منافع ملی کشور باید از هر ابزاری استفاده کنیم.
من اگر بدانم یک جلسهای بروم و با کسی ملاقات کنم کشور اباد میشود و مشکلات مردم حل میشود دریغ نخواهم کرد، زیرا اصل منافع ملی است.
یک روز بعد یعنی در ۵ شهریور روحانی حرف خود را پس میگیرد و میگوید: اگر کسی بخواهد با حسن روحانی عکس بگیرد این کار امکان پذیر نیست. وی سپس با لودگی خاص اخوندی میگوید: البته فوتوشاپش امکان داره….
حال بماند که روحانی چه تحفهای است که کسی بخواهد عکسش را فتو شاپ کند؟!
غربیها و بخصوص اروپائیان در درک طبیعت نظام حاکم بر ایران بسیار دچار خطا و اشتباه و سردرگمی میشوند. نظامی که یک شخص غیر منتخب در راس خود با صلاحیتها واختیارات بی حد و مرز دارد و از سوی دیگر همین نظام وحشی و قرون وسطایی در زیر محموعه خود به اصطلاح یک سیستم ریاستی منتخب دارد و همین مسئله باعث گیجی و سردرگمی غربیها گردیده است.
ملایان تمام تمرکزشان بر این بود که از طریق اروپا تا حدودی فشار تحریمها را کاهش دهند، بهمین دلیل ظریف سفرهایی به برخی کشورهای اروپایی داشت، سفر ظریف به سه کشور شمال اروپا عملا نتیجهای جز رسوایی بیشتر و برجسته تر شدن انزوا و منفوریت رژیم نداشت.
سفر رفت و برگشتی ظریف به فرانسه هم گر چه در نوع خود بی سابقه بود، برای رژیم حاصلی جز یک شکست فضاحت بار نداشت. در سفر روز جمعه ظریف به فرانسه هیچ مقام فرانسوی به استقبال او نیامد، و ملاقاتش در کاخ الیزه نیز عملا فاقد هر گونه دستاورد بود، بطوریکه بیانیهای هم در این رابطه صادر نشد.
اخیرا اسرائیل ضرباتی را به مراکز تحمع نیرو، اهداف و منافع رژیم در عراق و سوریه وارد کرد، رژیم نیز در ضعف و زبونی مطلق تلاش کرد این ضربات درداور را به روی خود نیاورد، این علامت ضعف روشن از دید ناظران پنهان نمانده است، کما اینکه جیغهای بنفش حسن نصراله از لبنان به اندازه کافی گویای شدت درد و استیصال اخوندها میباشد.
رژیم از هر گونه تنش افرینی در منطقه و پیچیده تر کردن اوضاع ابایی ندارد. لیکن انقدر به ضعف خود اگاه است که عمده تلاش خود را بر روی کشتیهای غیر نظامی که فاقد قدرت دفاعی میباشند متمرکز کرده است.
در این میان وضعیت کشتی طوفان زده دیپلماسی جمهوری اسلامی از نظر اکثر ناظران اگاه پنهان نمانده است سیاست نظام بشدت متزلزل و همراه با تناقضات ساختاری است، تفاوت میان اظهارات سران نظام با ان چه دستگاه دیپلماسی نظام دنبال میکند از زمین تا اسمان است.
همه میدانند که سکان سیاست خارجی در دست ولی فقیه است که به صراحت هر گونه مصالحهای را رد و مذاکره را سم مهلک میداند، همزمان شاهد هستیم که ظریف برای مذاکره و رابطه با کشورهای اروپایی که ولی فقیه انان را غیرقابل اعتماد خوانده است، خود را به در و دیوار میکوبد.
اولین سئوال این است که اگر شما تصمیم خودتان را برعدم مذاکره گرفتید، معنی این سفرهای رنجیرهای وزیر خارجه تحریم شده شما چیست؟
ظریف ظاهرا نقشه راه یابی به اجلاس جی هشت را داشت، و میخواست به نوعی با جا دادن خود در یکی از جلسات جی هشت برای خود و دولت متبوعش یک پیروزی به ارمغان بیاورد که عملا تیرش به سنگ خورد و او را به کنفرانس راه ندادند.
برایان هوک، رئیس گروه اقدام ایران در وزارت امور خارجه آمریکا طی یک کنفرانس مطبوعاتی از ابراز آمادگی۳۰ کشور برای پیوستن به ائتلاف نظامی آمریکا به منظور حفاظت از کشتیها در خلیج فارس خبر داد.
او گفت: صادرات روزانه نفت ایران از دو میلیون به ۱۰۰ هزار بشکه نفت رسیده است.
امریکا با خیال راحت از تاثیرات تحریمها مطمئن است که این مسئله قطعا دیر یا زود اتفاق خواهد افتاد و ملایان بالاخره زانو خواهند زد.
واقعیت این است که برای ما ایرانیان موضوع اختلاف و نزاع میان امریکا و اخوندهای حاکم بر کشورمان موضوعی است که در هر حال در بیرون ما مردم ایران اتفاق افتاده است، ما یا میتوانیم بعنوان یک ملت و اپوزیسیون ایرانی بر روی ان تاثیر بگذاریم و یا نمیتوانیم.
لیکن در باره نزاع بین امریکا و اخوندها با توجه به شروطی که امریکا برای مذاکره قرار داده است، این رژیم قطعا در شرایطی به مذاکره تن خواهد داد که دیگر نایی برایش نمانده باشد و امریکا بی شک شروط خود را به رژیم تحمیل خواهد کرد، اگر ملت ایران مقاومتی داشته باشند و اپوزیسیونی هشیار، بی شک خواهد توانست محور حقوق بشر ملت ایران را هم در شروط امریکا بگنجاند.
ولی حتی اگر این اتفاق هم نیفتد، قطعا رژیمی که از مذاکرات با امریکا بیرون خواهد امد، رژیمی دم بریده و بمراتب ضعیف تر از قبل خواهد بود.
ما بعنوان ملتی که چهار دهه مستمر زیر ستم و سرکوب این رژیم قرون وسطایی قرار داریم، حق طبیعی ماست که از موقعیت فراهم شده بیشترین استفاده را در خلاص شدن از شر این رژیم بکنیم و البته تضعیف کیفی رژیم یک هدف حداقلی است که خواه نا خواه محقق خواهد شد، بنابراین در صورتیکه مخالفان و اپوزیسیون رژیم حول همین اهداف متحد و بسیج و سازماندهی شوند، بی شک این پروژه میتواند نتیجه برد برد برای ما و مردممان داشته باشد و هدف حداکثری ما را که همانا سرنگونی است، محقق کند.
نظرات
این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر میکنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و میخواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.