تصمیمِ امریکا و اسرائیل برای ویران‌سازی ایران جدّی است. ایران هر کاری که بکند در تصمیمِ امریکا دگرگونی رخ نخواهد داد. این کشور باید پاره‌پاره شود تا راه برای برنامه‌های بسیار بزرگ‌تر باز شود.

نه برنامه‌ی هسته‌ای، نه برنامه‌ی موشکی، نه بودنِ ایران در سوریه و عراق و لبنان، نه حقوقِ به‌اصطلاح بشر، هیچ‌کدام برای امریکا مهم نیست. تصمیمِ امریکا برای ویران‌سازی ایران است و نه برای تغییرِ رژیم.تصمیمِ امریکا برای فروپاشیِ ایران بسیار جدی است. امریکا از نزدیکی و همکاری و همیاریِ چین و روسیه هراس دارد. فروپاشیِ ایران برای ناتوان‌سازی چین مهم خواهد بود. فروپاشیِ ایران روسیه را نیز درخطر خواهد انداخت. ما باید دریابیم که حکومت و دولت در ایران هر کاری بکند تغییری در تصمیمِ امریکا رخ نخواهد داد. چراکه بغرنجِ امریکا دولتِ ایران نیست بلکه وجودِ خودِ ایران است. جنگِ با ایران، آغازگرِ جنگ‌های بی‌پایان و یا جنگی در پهنای جهان خواهد بود. زمان تنگ است و باید به هوش باشیم. برای ایران و ایرانی هیچ راهی به‌جز آمادگی برای جنگ نمانده است. هرآن کس که در برابرِ استراتژی تهاجمیِ نوینِ ایران بایستد باید بی‌درنگ کنار زده شود. اگر جنگاورانِ ایران نجنگند ایران نابود خواهد شد. اگر فریبِ اروپا و حزب دموکرات امریکا و دوستانِ ایرانی‌شان را بخوریم و به امیدِ پیروزیِ دموکرات‌های امریکا بنشینیم از ایران هیچ برجای نخواهد ماند. نه اروپا در دفاع از ایران بر خواهد خاست و نه کشورهای پیرامونِ ایران. و آنگاه‌که جنگ آغاز شود همه درخواهیم یافت که آنان همگی زیرِ بالِ امریکا خواهند خزید. امریکا پشتِ فریبِ دیپلماسی دارد برای نابودی ایران آماده می‌شود. اکنون با تحریم و در پناهِ دیپلماسی خواهی در خاموشی می‌کشد. امریکا دیپلماسی را نه برای مذاکره با ایران بل از برای مشروع جلوه دادنِ جنگی که درراه است به کار می‌بَرَد. مذاکره خواهانِ فریبکارِ ایرانی مردم را به دامانِ توهم و امیدی دروغین می‌افکنند. این چه فریب و نیرنگی است که جارمی‌زنید ترامپ جنگ نمی‌خواهد و جنگ افروزان پمپئو و بولتون هستند. چرا آبِ پاکی روی دستانِ مردِ پلیدِ کاخِ سفید می‌ریزید؟ امریکا نابودیِ ایران را می‌خواهد و برای این هدفِ خود دست به هر کاری زده و خواهد زد.

پس چرا باید سر فرود آورد و کرنش کنان با امریکا مذاکره کرد؟

مذاکره را با کسانی باید کرد که از دلِ مذاکره منافعی از برای طرفین در کار باشد. ایران و امریکا از برای تقسیمِ کدام منافع باید مذاکره کنند؟ ایران با هر مذاکره‌ای که با امریکا بکند ناتوان‌تر از پیش خواهد شد و هیچ به کف نخواهد آورد و بسیار از کف خواهد داد. هر مذاکره‌ای ایران را ناتوان‌تر و ناتوان‌تر خواهد ساخت و سرانجام گربه به‌جای شیر شدن پنجه‌های خود را نیز از دست خواهد داد.

در ایران آن سیاست پیشه‌هایی که از جنگ، در هر وضعیت و موقعیتی، هیولایی می‌سازند و مذاکره را راهِ نجات می‌شمارند باید بی‌درنگ کنار گذاشته شوند. زمان تنگ است و ایران نیاز به یگانگی در تصمیم‌های بزرگ را دارد.

نباید گذاشت مذاکره پرستان در تصمیم‌های بزرگ سهیم شوند. از برای ماندن و نابود نشدن، نیازِ بی‌چون‌وچرای ایران به نهادنِ قدرت در دستان مردان و زنانِ بااراده است. روشنفکرانِ مذاکره پرست و کدخدا دوستان باید کنار گذاشته شوند. زمان تنگ است و از برای دفاعِ استوار می‌باید که یکدست شد و زمان، زمانِ نشستن و بحث کردن نیست. دشمن گام‌به‌گام دارد نزدیک می‌شود و آنگاه‌که شتاب بگیرد اگر مردانِ تصمیم، زمان را از برای بحث با مذاکره جویان کدخدادوست از کف بدهند، ابتکار عمل به دستِ امریکا خواهد افتاد. نباید گفت که مردانِ تصمیم راهِ خود را از راهِ مذاکره پرستان جدا کنند، چراکه آنان راهی ندارند که از آن جدا می‌باید شد. آنان باید کنار گذاشته شوند. مردانِ تصمیم از برای گرفتنِ تصمیم‌های بزرگ، به سکوت نیاز دارند و نه به غوغای پُرحرفانِ بی‌عمل. مردانِ تصمیم به نیایش و یاری خواستن از خدای خود نیاز دارند و نه به گپ‌های تهیِ کدخداستایان.

سرنوشتِ شگرف و شگفتی دارد این سرزمین. هماره با زخم‌ها و صبوری سر کرده است.

ایران، سرزمین شکیبایی و نیز سرزمین سرافرازی است. نامهربانان با این آب‌وخاک زیبنده و سزاوارِ آن نیستند که در تصمیم‌های بزرگِ او سهیم باشند. نگاهبانانِ این سرزمین نباید فریبِ آنانی را بخورند که دلداده‌ی خود را عنایاتِ متحده‌ی امریکا می‌خوانند. تا این دم که مردانِ تصمیم از برخی از شگردهای خود رونمایی کردند، نگاهِ جهان به ایران و به قدرتِ ایران دگرگون شد. اگر حتا گام کوچکی نیز به عقب برداشته شود همه‌ی دستاوردهای این چند ماهِ گذشته از کف خواهند رفت.

آنان که این تصمیم‌های استوارِ چند ماهِ گذشته را گرفتند و دستاوردهایش را دیدند، نباید راه دگر کنند و اعتماد از کف بدهند. این راهِ چند ماهِ گذشته راهِ دلیری بود و نه گستاخی. مردان تصمیم مردانِ گستاخی نیستند. دلیری را با گستاخی یکسان نگیریم.

زمان تنگ است و مردانِ تصمیم نباید مقام‌های بالای فرمان و حکومت را در دستانِ ناشایسته‌ها رها کنند.مردانِ تصمیم در بالاترین جایگاه‌ها باید نشینند تا بی‌عملان ناشایست دست در تصمیم‌های بزرگ نبرند و ایران را به‌سوی فروپاشی نکشانند. زمان تنگ است. دشمن بسیار نیرومند است و مردان تصمیم به نیروهای خود تا دمِ فرجامین نیاز دارند و نباید آن را در نشست و گپ با یارانِ نقاب‌دار کدخدا هدردهند.

مردان تصمیم را به هر طریقی که بشود باید یاری داد.

امروز یاری‌رساندن به مردانِ تصمیم، همانا یاری‌رساندن به خود است، چراکه داستان، داستانِ بُردوباختِ هویتمان است.

من آمدم و آنچه به‌راستی می‌اندیشم را گفتم

تو نیز بیا و آنچه به‌راستی می‌اندیشی را بگو

 

خسرو یزدانی
دکتر فلسفه از دانشگاه سوربن پاریس

۳ آگوست ۲۰۱۹ – پاریس

رایانامه (ایمیل) : Khosrowxyz@yahoo.fr
کانال تلگرام : (کانال فلسفی «تکانه») khosrowchannel@

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)

این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر می‌کنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و می‌خواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com