برتولت برشت

 

اپرای چهار پنی

(اپرای گدایان)

۳۱ اوت ۱۹۲۸

Die Dreigroschenoper

ترجمۀ حمید محوی

گاهنامۀ هنر و مبارزه. پاریس. ۱۸ ژوئیه ۲۰۱۹

mahvihamid@gmail.com

Universal-Edition A. G. 1928, 80 Seiten, Erstdruck (Wilpert/Gühring² ۱۲). Original-Karton mit typographisch gestaltetem Deckblatt 23 x 15 cm.

Bertolt  Brecht. L’Opéra de quat’sous

Théâtre complet 2. L’Arche. 1980

(La première version française 14 octobre 1930)

با اعلام نافرمانی مدنی از قوانین و موازین کپی رایت برای ترجمۀ آثار به زبان فارسی

 و انتشار آزاد و رایگان در اینترنت

 

بر اساس اپرای گدایان اثر جان گی

JOHN GAY . The Beggar’s Opera. 29 janvier 1728

 

 

« اندیشیدن، اجرا کردن، یا نوشتن یک نمایشنامه : به معنای دگرگون سازی  جامعه، دگرگون سازی دولت و کنترل ایدئولوژیهاست. »[۱]

 

برتولت برشت

نوشته های دربارۀ ادبیات و هنر

 

پیشگفتار مترجم

 

پیش از این، نخستین ترجمۀ «اپرای چهار پنی – اپرای گدایان» را در ماه فوریه ۲۰۱۲ منتشر کردم. سپس نوشته های برشت دربارۀ اپرای چهار پنی و به همین گونه « دادگاه چهارپنی ».

در انتشار مجدد این نمایشنامه، متن کاملاً بازخوانی شده و مورد تصحیح قرار گرفته، به همین گونه نوشته های برشت نیز تکیل شده است. در ویرایش متن نمایشنامه در اینجا ژیمناستیک خاصی به متن تحمیل کرده ام که حاصل آن مخلوطی ست از زبان محاوره ای و نوشتاری، و در نتیجه می توانیم دینامیسمی را که خاص چنین گزینشی ست از آن انتظار داشته باشیم. البته این دو سطح از زبان بدون در نظر گرفتن آوازها در خود متن [فرانسه] هم تا حدودی احساس می شود و بطور کلی با شیوۀ نگارش و زبان نمایشنامۀ اصلی (اپرای گدایان اثر جان گی) نیز همخوانی دارد. زیرا همانگونه که کمی دورتر در یادداشت مترجم فرانسوی می بینیم (ترجمۀ اپرای گدایان – با ترجمۀ نمایشنامۀ برشت اشتباه گرفته نشود) « شخصیت ها در آن   کلبی مسلک ترین بیانات را بی آنکه از لحن تشریفاتی و رسمی فاصله بگیرند به زبان می آورند». در هر صورت چنین گزینشی از سوی من امر خدشه ناپذیری نیست. همه چیز به طرح و برنامۀ گروه تآتری باز می گردد که شانس و امکان به روی صحنه آوردن چنین نمایشنامه ای را داشته باشند. به همینگونه برای قطعات آواز که چندان در بند بیت و قافیه نبوده ام. البته این موضوع بیشتر در مقایسه با اپرای گدایان صحیح می باشد تا اپرای چهار پنی اثر برتولت برشت. بلند پروازی من در ترجمۀ «اپرای چهار پنی» نه در چشم انداز نمایش فوری آن که فقط در سطح آماده کردن متن برای خواندن و آشنائی با این نمایشنامه باید تلقی شود. با یادآوری این نکته که هدف یا دست کم یکی از اهداف من بررسی ظرفیت هنر در مبارزۀ طبقاتی و شناخت بیشتر از کمونیستهائی مانند برتولت برشت است که در جعبۀ ابزار مبارزۀ طبقاتی خود جائی برای هنر قائل بوده اند. روی این موضوع پا فشاری کردم، به این علت که از دیدگاه من بهتر است بدانیم به چه هدفی کاری را انجام می دهیم.

گرچه برتولت برشت در بخش توضیحات دربارۀ اپرای چهار پنی دربارۀ « اپرای گدایان» اثر جان گی مطالبی مطرح کرده است، در اینجا برای روشن کردن هر چه بیشتر عمق تاریخی این نمایشنامۀ که برشت از آن اقتباس کرده به یادداشتی که مترجم فرانسوی[۱] برای نمایشنامۀ جان گی نوشته مراجعه می کنیم :

یادداشت دربارۀ « اپرای گدایان » اثر جان گی[۲]

« The Beggar’s Opera – اپرای گدایان – برای نخستین بار در سال ۲۹ ژانویه ۱۷۲۸ در لندن، در رویال تآتر لینکلن[۳] روی صحنه به نمایش درآمد و طی ۶۲ شب به موفقیت چشمگیری دست یافت. بی درنگ این نمایشنامه در شهرهای بزرگ انگلستان، اسکاتلند، ولز تا ایرلند به روی صحنه به نمایش درآمد و با استقبال فوق العادۀ مردم روبرو شد. ابیاتی از این نمایشنامه را روی بادبزنها و روی پانل ها حک می کردند. بازیگری که نقش پُلی را باز می کرد به الاهۀ مورد ستایش لندن تبدیل شد، تصاویر او فروشگاه ها را مزین کرده بود، دربارۀ زندگی او می نوشتند و کلمات قصار او را منتشر می کردند، و سرانجام به همسری یک دوک درآمد.

از آن تاریخ، این نمایشنامه پیوسته در بازۀ زمانی کمابیش ثابت در انگلستان به روی صحنه آمده و مردم از جوهر تخیلی این فکاهی اجتماعی  استقبال کرده اند که شخصیت ها در آن   کلبی مسلک ترین بیانات را بی آنکه از لحن تشریفاتی و رسمی فاصله بگیرند به زبان می آورند. ابیات برای آواز با موسیقی دلنشین یوهان کریستوف پپوش[۴]  از قرنها پیش تا کنون نسل هائی از تماشاچیان را بخود جذب کرده است.

از قرن هجدهم، اپرای گدایان به جندین زبان ترجمه شده و به ویژه به زبان فرانسه ولی آزادی لحن زبانی که جان گی به کار می برد همواره موجب وحشت مترجمها بوده است، و تا جائی که خودشان ملزم به کم رنگ کردن متن می دیدند و یا صحنه ای هائی را کاملاً حذف کرده و بجای آن می نوشتند : « نبود رعایت اصول، نامناسب بودن جزئیات به ما اجازه نمی دهد که این صحنه را در اینجا عرضه کنیم زیرا ممکن است اعتراض سهل انگارترینها را برانگیزد »

ولی مترجم فرانسوی همانگونه که از خُلق و خوی آزاد منشانه و شور انقلابی فرانسویها می توانیم انتظار داشته باشیم، می گوید : [« ترجمۀ حاضر به این گونه ابراز شرم و حیا پایبند نبوده است »].

ادامۀ یادداشت : « در بهار ۱۹۵۵، این نمایشنامه[۵] برای نخستین بار به فرانسه در «تاتر دو پوش»[۶]  در پاریس در نسخه ای که اینجا عرضه شده به روی صحنه آمد. یک سال پیش از آن، اپرای گدایان (Beggar’s Opera)  به صورت فیلم انگلیسی با صدای لورنس اولیویه[۷] به روی پردۀ سینما آمده بود.

باید یادآوری کنیم که اثر جان گی الگوی اولیه برای اپرای چهار پنی اثر برتولت برشت بوده که تآتر او  و فیلم او با همکاری تهیه کنندۀ فیلم اتریشی پابست[۸]  به شهرت رسید. نویسندۀ آلمانی زمان وقوع داستان را به دوران ویکتوریا (۱۹۰۱-۱۸۳۱) منتقل کرده و گره داستانی و شخصیت ها را تا حدود خیلی زیادی تغییر داده، ولی با وجود این به حال و هوای اپرای قدیمی انگلیسی که الهام بخش او بوده وفادار باقی می ماند.

جان گی نویسندۀ اپرای گدایان در بارنستاپل[۹] به سال ۱۶۸۵ به دنیا آمد. او ده ساله بود که والدینش در ورشکستگی فوت کردند. از این اورا نزد یک فروشنده (خرازی) به عنوان کارآموز سپردند. به محض اینکه برایش ممکن شد این حرفه و اطرافیانی را که از آنها نفرت داشت ترک کرد. او را در سال ۱۷۱۲ در مقام منشی نزد دوشز[۱۰] مونموت[۱۱] می یابیم که نویسندۀ چندین شعر است . ثروت و وضعیت مالی او تضمین شده بود. او با جاناتان سوییفت و خصوصاً با پوپ [۱۲] دوست می شود. چندین بار به اروپا مسافرت می کند و به این ترتیب سال ۱۷۱۷ به پاریس می آید. بی وقفه می نویسد، شعر، غزل، داستان. سال ۱۷۲۸ اپرای گدایان به شهرت می رسد. سال بعد او می خواهد در ادامۀ نمایشنا»ل پیشین، یک نمایشنامۀ دیگر به نام « پلی » عرضه کند ولی چندان توفیقی بدست نمی آورد و به دلیل « آزادی » بیش از حد در زبان، با وجود برخورداری از قدرتهائی که از او پشتیبانی می کردند، ممنوع اعلام می شود.

جان گی در سال ۱۷۳۲ در یک مراسم با شکوه در وستمینستر[۱۳] بخاک سپرده شد. دوک و دوشز در کوئینبری[۱۴] که جان گری آخرین سالهای زندگی اش را نزد آنان سپری کرد، بنای یادبودی برای او بنا کردند که روی آن در ادامۀ جملۀ قصار دوستش پوپ، جملۀ قصار جان گی را حک کرده اند :

«زندگی یک مسخره بازی ست، همه چیز این را نشان می دهد،

تردید داشتم، اکنون مطمئن هستم. »

نوشته های برشت دربارۀ اپرای چهار پنی

توضیحات برشت دربارۀ « اپرای چهار پنی » در انتشارات فرانسوی احتمالاً به دلایل تجارتی همراه با خود متن منتشر نشده بلکه در یک جلد جداگانه که در واقع دو جلد است زیر عنوان «نوشته ها دربارۀ تآتر -۲»[۱۵] منتشر شده در حالی که متن نمایشنامه ۱۳ بار به بخش ۴ زیر عنوان « توضیحات برای بازیگران » مراجعه می دهد. ما در اینجا خارج از بازار کتاب و محدودیت ها و ترفندهای آن به سر می بریم  در نتیجه فارغ از محدودیت هائی از این دست هستیم و همۀ توضیحات برتولت برشت را در پیوست با ترجمۀ فارسی نمایشنامه منتشر می کنیم. بد نیست یادآوری کنیم که این توضیحات کمابیش به مفهوم « دفتر یا کتاب الگوها » نزدیک می شود پیش از این در نظریۀ نمایشنامۀ آموزشی برتولت برشت مطرح کردیم. این توضیحات را در عین حال می توانیم به مثابه دامنه ای برای توضیح صحنه ای و فرا متنی نیز تلقی کنیم.

 

اپرای چهار پنی

 

 [۱] Bertolte Brecht. Ecrits sur la littérature et l’art 1. L’ARCHE EDITEUR. 1970.P.119

[۱] Renée Villoteau

[۲] Note sur «  L’Opéra des gueux » in  John Gay, L’Opéra des gueux. Répertoire pour un théâtre populaire. L’ARCHE EDITEUR A PARIS, 1959. Page 83-85

[۳] Théâtre Royal de Linconl’s Inn’s Fields

[۴] Johann Christoph Pepusch

[۵] John Gay, L’Opéra des gueux. Répertoire pour un théâtre populaire. L’ARCHE EDITEUR A PARIS, 1959

[۶] Théâtre de Poche

[۷] Laurence Olivier

[۸]George Wilhelm Pabst

[۹] Barnestaple

[۱۰] Duchesse همسر دوک از تیترهای اشرافی

[۱۱] Monmouth

[۱۲] Pope هویت این شخص به نان پوپ برای مترجم فارسی روشن نیست. باید یک کشیش ارتدکس باشد

[۱۳] Westminster

[۱۴] Queensberry

[۱۵] Bertolt Brecht. Erits sur le théâtre. Ed L’Arche. 309- 323

 

 

 

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)

این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر می‌کنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و می‌خواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com